ریشه یابی بی حجابی!
«بعضى از همین هائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهماننواز ، هم بقیهى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانم هائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟»
شاید جملات فوق را بتوان بی سابقه ترین و بی نظیر ترین اظهارات رهبر معظم انقلاب منباب حجاب برشمرد. اظهاراتی که در مهرماه 91 و در جریان سفر به استان خراسان شمالی درباره حجاب برخی استقبال کنندگان بیان شد.
بر این اساس شاید بتوان نگاه به بدحجابی در جامعه اسلامی ایرانی را به قبل و بعد از این اظهارات رهبر انقلاب تقسیم بندی کرد. اظهاراتی که به اذعان بسیاری از کارشناسان، در مقابل رفتارهای ضربتی و سلبی با بدحجابی را گرفت و جای خود را به فرهنگ سازی در این حوزه داد.
هرچند هنوز هم هستند افرادی که فکر می کنند معضل بدحجابی فقط و فقط با برخوردهای سلبی و زننده حل خواهد شد و لاغیر؛ اما نکته حائز اهمیت در بیانات رهبر عظیم الشان انقلاب همانجاست که لزوما “بدحجاب بودن” دلیل بر “بد ذات بودن” دختر یا زن ایرانی نیست.
برای بررسی پدیده بدحجابی در جامعه اسلامی باید نگاه به این موضوع تغییر کند و به این مهم دست یافت که اصولا دختر یا زن بدحجاب از چه روی به این شیوه نگرش خود به حجاب تمایل دارد.
هرچند کسی منکر تشکیل و سازماندهی برخی گروه های ترویج بدحجابی و قبح زدایی از این عمل منکراتی در سطح جامعه نیست؛ تا جائی که برخی منابع خبری مدعی هستند که پول های کلانی برای دختران خیابانی، گدایان چهارراه ها و … هزینه می شود تا صرفا با ظاهری زننده در خیابان های شهر با هدف قبح زدایی از برخی رفتارهای ظاهری پرسه بزنند اما قشر عظیمی از کسانی که در عرف به آنها “بدحجاب” گفته می شود، مشکلی در اعتقادات دینی ندارند و چه بسا اگر اصل حجاب برای آنها تبیین شود، همین ایراد و نقص ظاهری نیز برطرف گردد.
چرا برخی بدحجاب می شوند ؟!
قبح زدایی
یکی از مهمترین ریشههای شیوع روزافزون مسئلهی بدحجابی که در دو دههی اخیر، به وضوح در جامعه مشاهده میشود افزایش آستانهی تحمل افراد جامعه در مقابل این ناهنجاری و به عبارت دیگر، کاهش قبح و زشتی این عمل، در نظر افراد جامعه دانست. در این باره میتوان به تحقیقی که دکتر «رفیع پور»، در سال ۱۳۷۱ به عمل آورده است نیز استناد نمود. بر اساس نتایج حاصله از این تحقیق؛ ۸۶.۲ درصد پاسخگویان معتقد بودند در سال ۱۳۶۵، رعایت نکردن حجاب از نظر مردم عیب تلقی میشده است؛ بدین معنا که زنان متمایل به بدحجابی، به علت اینکه احساس میکردند مردم از بیحجابی اکراه دارند و احتمال دارد آنها را، به گونهای مورد اهانت (مجازات) قرار دهند، بیشتر حجاب را رعایت میکردند. این ارزیابی برای سال ۱۳۷۱ به ۴۱.۵ درصد رسید. (رفیع پور، فرامرز، توسعه و تضاد) از این رو میتوان گفت قبح بدحجابی در اذهان افراد جامعه، در عرض ۶ سال به حدود نصف رسیده است.