• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مساله حجاب در غرب «بررسی حقوقی ـ جامعه‌شناختی»

24 مهر 1392 توسط صدرارحامی

نویسنده: دکتر علی غلامی (عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع))
انتشارات: دانشگاه امام صادق (ع) و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
چاپ اول: ۱۳۹۱
شمارگان: ۱۵۰۰ نسخه
قیمت: ۱۱۰۰۰تومان

کتاب «مساله حجاب در غرب» شامل ۴ فصل می‌باشد؛
در فصل اول که تحت عنوان مفهوم، چرائی و سیر تطور حجاب نام‌گذاری شده است ابتدا مفهوم حجاب تبیین می‌گردد و سپس مفهوم شرعی حجاب تشریح شده و آن‌گاه سیر تطور حجاب که عمده بحث این فصل می‌باشد آغاز می‌گردد. در ابتدا سیر تطور بحث در غرب در چهار بازهٔ زمانی ۱۵۰۰ ق. م. تا ۵م.، دوره قرون وسطی (قرن ۵. م. تا ۱۵ام) پس از رنسانس (قرون ۱۵ام تا ۲۰م)، دوره معاصر (قرن ۲۰م. تاکنون) مورد قرار می‌گیرد و پس از آن سیر موضوع در سایر ادیان و در میان بقیه ملل تبیین می‌شود و نهایتا ریشه‌ها و فلسفه حجاب بررسی می‌شود.

در فصل دوم که عنوان دلایل رویگردانی از حجاب و مخالفت با آن در غرب برای آن انتخاب شده است، در سه حوزه‌شناختی، گرایشی و رفتاری عوامل منفی ضد حجاب مورد تحلیل قرار می‌گیرد.

در فصل سوم که در نقطه مقابل فصل دوم، با عنوان دلایل اقبال به حجاب در غرب نام دارد، در سه حوزهٔ پیش گرفته (‌شناختی، گرایشی و رفتاری) کلیه عوامل رسانندهٔ مردم در غرب به حجاب و به سوی آن مورد طرح و تبیین قرار می‌گیرد.

در فصل چهارم که آخرین فصل این نوشتار است ابتدا عملکردهای قانونی برخی کشورهای غربی و در راس آن فرانسه علیه حجاب توضیح داده خواهد شد و در ادامه آن روند قانونی و امنیتی با استفاده از مبانی خود آن‌ها و مبانی حقوق بشری، عقلی و نظری مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.

ادامه »

 1 نظر

دختری که وقتی چادری شد، متولد شد

24 مهر 1392 توسط صدرارحامی
باور کنید اینها را که می نویسم بغض گلویم را می فشارد، اینها کار من نبوده اینها لطف الهی بوده و نظر حضرت زهرا(س) که دلم را روشن به نور ایمان کرده اند!

ابتدا خدا را شاکرم که سعادت چادر به سر کردن را یافتم

و دوم مدیون الطاف مادرم حضرت فاطمه الزهرا(س) هستم که نظری به این حقیر انداخت و یاریم کرد

و سوم مدیون فداکاری های مادرم که سالهای سال دخترش را با جان و دل، نگهداری کرده است.

سالهای زیادی بود که دلم میخواست چادری شوم، درست از زمانی که دوره راهنمایی درس میخواندم، با توجه به اینکه مادر مهربانم نیز چادری هستند خیلی دوست داشتم هم مانند مادر دنیایی ام باشم هم مادر معنوی ام و مادر تمام عالم فاطمه(س)

چندین بار هم با مادرم مساله چادری شدنم را مطرح کرده بودم ولی وقتی خودت میدانی که انجام تمام کارهایت به عهدۀ فرشته مهربانی به نام مادر است شرم میکنی از اینکه کارش را بیشتر کنی و احیانا زحمتش را بیشتر!

ادامه »

 2 نظر

بیانات یک بانوی شیعه که قبلا بهائی بوده است

14 مهر 1392 توسط صدرارحامی

سیده مهناز رئوفی متولد ۱۳۴۹ در سنندج است. از سادات طباطبایی است ولی به واسطه این که پدرش بهایی بود او نیز بهایی ماند. می گوید اگرچه اجداد او از مسلمانان سرشناس و صاحب احترام و معتمد بودند و هم اکنون آرامگاه های آنان مورد تکریم مسلمانان است ولی پدربزرگ های او به مسلک بهائیت درآمدند. او، برادرانش، همسر برادران و خواهرانش از اعضای فعال تشکیلات بهائیان بودند به شکلی که برادران او هم اکنون نیز از سران بهائیت در ایران محسوب می شوند.رئوفی اسلام آوردنش را تنها خواست و لطف خدا می داند و وقتی از این مسئله سخن به میان می آورد احساسات و شوق کاملاً بر بیانش غالب می شود اگرچه به این واسطه هزینه سنگینی را نیز پرداخت کرده است. او می گوید: اگرچه فردی بسیار عاطفی و وابسته به خانواده هستم ولی به واسطه خروج از بهائیت از خانواده طرد شدم و اجازه پیدا نکردم که بعد از سالها خانواده ام را ملاقات کنم و پدرم هم در این سالها از دنیا رفت و این اتفاق نیز برایم خیلی سنگین بود. با این حال او این مسئله را به جان خرید و حاضر شد برای یافتن حقیقت هزینه آن را نیز پرداخت کند.

ادامه »

 1 نظر

اینفوگرافی حجاب در کشورهای مختلف جهان

13 مهر 1392 توسط صدرارحامی

 2 نظر

ایمانم ز چادر کامل است

08 مهر 1392 توسط باران


چادرم باشد مرا معیار ایمان و شرف
همچو مروارید زیبایم درون یک صدف

دید نامحرم نیفتد لاجرم بر سوی من
افتخارم باشد این،زهرا بود الگوی من

مدعی گوید که چادر یک نشان فانی است
من ولی گویم که با چادر تنم اسلامی است

مدعی گوید که با چادر کلاست باطل است
من ولی گویم که ایمانم ز چادر کامل است

مدعی خواهد مرا بی دین کند با لفظ دوست
چادر من همچو تیر زهرگین،بر چشم اوست


 1 نظر

بگم چرا حل نمیشه چون ...

06 مهر 1392 توسط صداقت...!

امروز حال خوبی نداشتم. گاهی از بعضی حرفها و بعضی رفتارها در اجتماع خسته می شوم آن قدر که دل تنگیم تا یکی دو روز همراهم است. در  این حال و احوال من  استثناء نیستم و خیلی ها آن را تجربه کردند. نشستم و فکر کردم به چه؟ به اینکه چرا مثلا فلان مشکل حل نمی شود با اینکه همه علمش را دارند و حرف و حدیث برای حل آن معضل بسیار است. به نتیجه ای رسیدم که به نظرم خیلی به آن توجه نکرده ایم.  نمی تو انم ازآن مشکل اجتماعی اینجا و در دهکده جهانی حرفی بزنم و نتیجه را توضیح بدهم اما می شود از این نتیجه برای حل  مشکل بی حجابی و بد حجابی هم استفاده کنیم. دوست دارم دو دقیقه به خاطر خدا با من و حرف هایم همراه باشید و بعد هم دو دقیقه به حرف هایم فکر کنید.

اگر سوال کنیم مشکل حجاب مربوط به چه شخص و ارگانی است چه جوابی می دهیم؟

باید بگویم با اینکه خط مشی همه ما دین اسلام است هر کس  جوابی  دارد

محجب ها شاید بگویند : خود شخص، چون یا نرفته است دنبال دانستن و نمی داند یا این قدر رشد اعتقادی نداشته که بتواند در برابر نفس و اجتماع مقاوت کند.

بی حجاب ها می گویند: کجای قرآن گفته و مردها چشمانشان را ببندند ما برای دل خود آرایش می کنیم و …

بعضی ها می گویند: مقصر مرد ها هستند که به بی حجابها توجه کردند و با نگاه و توجه شان آن ها را تشویق

بعضی ها می گویند: چرا نیروی انتظامی  اقدام نمی کند؟

بعضی ها می گویند چرا دولت برنامه ای  نمی دهد؟

وقتی هم بنشینیم و با هم بحث کنیم هر شخص و ارگانی کارش را توجیه می کند و می گوید من نبودم!

نمی خواهم بگویم تقصیر را می اندازیم گردن هم،  اشتباه برداشت کردید می خواهم بگویم چون  ما همه سنگ شدیم. و هدف را فراموش کردیم. همه می خواهیم خودمان و بی گناهیمان  را به همدیگر ثابت کنیم .خوب پس هدف  که حل معضل بود این وسط گم شد. حل مشکل بی حجابی فراموش شد چون من و تو  و ما فقط خواستیم تبرئه بشویم و مدرک و .. رو می کنیم که بگوییم ما نبودیم.همه ما  بی محبت شدیم. حس برادر دینی بودنمان تمام شده. اگر یکی در خانواده بیمار شود همه می گردند دنبال اینکه مقصر که بود؟ یا نه همه هر کاری از دستشان بر می آید انجام میدهند تا  معضل حل شود و این حرف ها را می گذارند کنار؟ آنی که پول دارد پولش را می آورد. آنی که علم، علمش را. انی که یک دوست آشنا دارد دوستش، آنی که یه مکان مطمئن می شناسد مکانش را، آنی که یک دکتر خوب می شناسد دکتر خوب و … اما آنی که باعث بهبود حال این بیمار میشود هیچ کدام از این ها نیست.

این ها همه وسیله است و به او نیرو میدهد، امید و حس خوب با هم بودن و در کنار هم بودن نه مقابل هم بودن و حس خوب خدای مهربان داشتن  که قانونش به گونه ای بوده که هیچ کس او را رها نکرده و بعد هم با همان حس با خدا بودن و لمس خدائیش، خدا  او را شفا می دهد.

اسلام دین محبت است نه تبرئه شدن . با سرزنش و من و تو ما کردن هیچ مشکلی  حل نمی شود. کار من و تو حل مشکل از این جهت نیست که کاری از ما ساخته است ما او را به اندیشیدن وادار می کنیم و او خود خود را اصلاح می کند و با همراهی خدایش.

باید بگویم  خیلی از ما  برای دیندار شدن و دیندار ماندن به هم کمک نکردیم. ما همه به اندازه بی تفاوتی نسبت به برادر و خواهر دینی که نزدیکتر از برادر و خواهر تنی هستند مقصریم و حالا وقت مقصر یافتن نیست وقت همیاری است بیمار ممکن است به مرحله حاد رسیده باشد و نزدیک کما و مرگ. پزشک نیستیم پرستار خوش رفتار باشیم. بگذار بیمار احساس کند با او همراهیم و مغبوض ما فعلش است و خودش برادر یا خواهر دینی و پاره تن ما و اجتماع ماست.

حق یارتان/ دل نوشته / صداقت

 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 26
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • ...
  • 30
  • ...
  • 31
  • 32
  • 33
  • ...
  • 78

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • بانک مقالات
  • کتاب
  • بانک احادیث و جملات بزرگان
  • سخنرانی ها
  • معرفی پایگاه ها
  • کلیپ ها صوتی و تصویری
  • دلنوشته و یادداشت های کوتاه
  • حوزه نقد و تحلیل
  • شعر و ادبیات غیر داستانی
  • مصاحبه ها و گزارش ها
  • جهت اطلاع
  • تصاویر و پوستر

آمار بازدید

  • امروز: 172
  • دیروز: 1809
  • 7 روز قبل: 6154
  • 1 ماه قبل: 8128
  • کل بازدیدها: 179323

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس