پدیده ای به نام پوشیده های برهنه
آنچه در پوشش مهم است رعایت عفت، حیا، دوری از معاشرت با مردان بیگانه و پرهیز از نگاه چشم های نامحرم است؛ در غیر این صورت، اگر نوع دوخت و جنس پارچه و طرح آن، دختران و زنان را به پوشیدن لباس های نازک و چسبان سوق دهد و جلوه گری و خودنمایی را ترویج کند با “پدیده ای به نام پوشیده های برهنه” رو به رو هستیم.
گاه در جامعه، دختران و زنانی دیده می شوند که به ظاهر، چادر یا مانتو، پوشیده اند؛ ولی در واقع برهنه اند! پیامبر چنین زنانی را “کاسیات عاریات” می نامند و در وصفشان می گویند:"آنان زنانی اند که پوشش دارند، اما برهنه اند. آنان به کج راهه می روند و دیگران را به کج روی تشویق می کنند."(محمدی ری شهری، میزان الحکمه،ج2،ص994)
پوشش منهای عفت و حیا، همان پوشیدگی برهنه را به دنبال دارد. شهید مطهری در تبیین این پدیده چنین می گوید:” حرکات و سکنات انسان، گاهی زبان دار است؛ گاهی وضع لباس و راه رفتن و سخن گفتن زن، معنادار است و به زبان بی زبانی می گوید که دلت را به من بده، در آرزوی من باش و مرا تعقیب کن."(مسئله حجاب،ص163)
…………………………
برگرفته از کتابچه"پاسخی به پرسش های دخترانه"تالیف"محمدباقر پورامینی”
رنگ عشق به خدا
وقتي مشکي مد باشه، خوبه! وقتي رنگ مانتو شلوار باشه خوبه! وقتي رنگ عشقه خوبه! وقتي رنگ کت و شلوار باشه با کلاسه! وقتي لباس هاي شب، توي مهموني ها مشکي باشه؛ با کلاسه! اما…! وقتي رنگ چادر من مشکي شد… بد شد! افسردگي مي آورد! دنبال حديث و روايت مي گردند که رنگ مشکي مکروهه! مشکي تا جايي که براي لباس هاي آنها بود، خوب بود و باکلاس! به ما که رسيد بد شد… ما را متهم مي کنند به افسردگي و دل مردگي! چرا حجاب را مساوي با افسردگي مي دانند؟! دوست دام چادرم مد شود، مشکي رنگ عشق باشد، عشق به خدا؛ بدون افسردگي، قشنگه…
ريحانه رحيمي
چرا پوشش بازیگران ما این گونه است؟
با این الگوها مشکل حجاب حل نمیشود
احتمالا هیچ یک از ما بازیگر زن چادری نمی شناسیم و یا دست کم تعداد آنها و یا شاید نمود آنها در جامعه به اندازه ای کم است که هرگز در ذهن ها نمانده است.
موضوع حجاب و نوع پوشش بدون تعارف در سال های اخیر در جامعه ما به چیزی فراتر از یک چالش اجتماعی تبدیل شده که گاه حتی موضوعات سیاسی نیز از آن متاثر می شود.
تا کنون در مورد متناسب نبودن نوع پوشش رایج در شهرهای بزرگ کشور که کم کم به شهرهای کوچک تر نیز سرایت کرده، با آنچه از یک جامعه اسلامی بر اساس آموزه های دینی انتظار می رود، بسیار گفته و نوشته شده است.
مسائلی از قبیل کار فرهنگی زیربنایی، وضعیت آموزش در مدارس و دانشگاه ها، میزان توجه به حجاب در خانواده ها، تاثیر رسانه های گوناگون از جمله شبکه های ماهواره ای، تغییر سبک زندگی و لزوم جهت دادن به آن بر اساس الگوی ایرانی اسلامی، نوع برخورد با بدحجابان از جمله وجود یا عدم وجود گشت ارشاد و.. بارها و بارها سخن گفته و شنیده شده است.
در اینجا قصد تکرار این مباحث را نداریم. صرفا به موضوعی اشاره می کنیم که اگرچه با همه مباحث فوق به نوعی در ارتباط است اما ممکن است در بسیاری نقدها نیز ناخواسته نادیده گرفته شود.
موضوع گروه های مرجع و الگو در جامعه را هرگز نمی توان از بحث حجاب جدا کرد. بی تردید یکی از این گروه های الگو در جامعه بازیگران هستند.
عده ای از کارشناسان معتقدند هدایت محصولات هنری به سمتی که موفقیت ها توسط افرادی به دست آید که در ضمن زندگی اجتماعی عادی خود از حجاب قابل قبولی برخوردارند می تواند در نگرش جامعه به حجاب موثر باشد.
به عقیده این عده از کارشناسان، در حال حاضر به طور مثال در سریال های تلویزیونی و یا فیلم های سینمایی کشور افرادی که در زندگی به بن بست رسیدهاند با حجاب و پوشش به مخاطب معرفی میشوند و البته عکس این موضوع نیز صادق است.
با این وجود موضوع بحث فراتر از این گفتههاست.
حرف اینجاست که حتی مثلا اگر بازیگری با حجاب مورد انتظار در یک فیلم یا سریال به محبوبیتی فوق العاده دست پیدا کند و حتی بتواند به عنوان الگو، نوع پوشش و زندگی مورد نظر کارکتر فیلم را تبلیغ کند، وقتی خود در انظار عمومی با پوششی کاملا متفاوت ظاهر می شود چه بلایی بر سر همان “تاثیرگذاری” و “تبلیغ” می آید؟
واقعا چرا پیدا کردن تصویری از بازیگران زن ایرانی با حجابی که در عرف جامعه پوشیده و مناسب تلقی شود، تقریبا محال است؟!
موضوع تا بدانجا پیش رفته که اگر برخی از بازیگران زن ایرانی در یک پروژه سینمایی یا تلویزیونی با چادر حاضر شوند، به عنوان موضوعی “جالب” تلقی شده و عکس آن در فضای مجازی با همین عنوان منتشر و توزیع می شود!
آیا روند انتخاب بازیگر در سینما، تئاتر و تلویزیون ما مشکل دارد؟
آیا در روند مذکور هیچ بازیگری که حجاب و پوشش عادی او - در جامعه و نه در فیلمها و سریالها - همان حجاب مورد قبول جامعه است، وجود ندارد؟ یا چنین افرادی جذب این هنر نمی شوند؟
موضوع هرچه باشد تردیدی نیست که الگوی بسیاری از جوانان کشور ما صرفا ظاهر بازیگران ایرانی در سریال ها و فیلمهای سینمایی و به طور کلی محصولات هنری نیست؛ بلکه پوشش، اخلاق و منش آنها در زندگی عادی - که امروزه با وجود رسانههای گوناگون و امکان دسترسی آسان به همه آنها، هرگز بر کسی پوشیده نیست - هم موثر و غیرقابل چشم پوشی است. اما راه حل چیست؟
پرچم اسرائیل بر تن دختران ایرانی+عکس
چند روز پیش از سوی نیروی انتظامی دو دختر جوان که با ساپورت هایی منقش به پرچم اسرائیل در میدان ونک در حال تردد بودند دستگیر شدند.
چند روز پیش از سوی نیروی انتظامی دو دختر جوان که با ساپورت هایی منقش به پرچم اسرائیل در میدان ونک در حال تردد بودند دستگیر شدند تا پروژه اندام نمایی زنان در خیابان های تهران، رنگ و بویی جدید به خود بگیرد.
در شرایطی پروژه بی عفتی و هجوم به باورهای اجتماعی در ابعادی گسترده کار خود را به ریشه های فکری جوانان رسیده است جای این سوال است که چرا مطبوعات کشور به عنوان وکیل مدافع حقوق مردم در این زمینه هیچ گونه ورودی پیدا نکرده و از نگاه جامع شناختی به چالش ها و تهدیدات این موضوع نپرداخته اند. جالب اینجاست که در قبال این موضوع بسیاری از فعالان رسانه ای برگزیدن سکوت را بر حرف زدن ترجیح داده اند و چشم های خود را بر واقعیت تلخی که بسترساز بسیاری از جرایم در آینده نزدیک خواهد بود بسته اند.
موضوع پروژه ” اندام نمایی ” هر چند مفهومی سیاسی در ابعاد خود دارد اما نباید فراموش کرد که کم کاری های اجتماعی صورت گرفته در این بخش هم اکنون عرصه را به تنگ آورده و اصحاب رسانه را به عنوان چشم های بینای اجتماعی به حاشیه کشیده است.
موضوعی که افعی گونه بر جامعه چمبره زده و هر روز تعداد زیادی از جوانان را به کام زهر آگین خود می کشد و رسانه ها تنها در برابر آن با رویکردی منفعالانه چشم انتظار آینده مانده اند.
نباید این نکته را به فراموشی سپرد در جامعه ای که وجود حداقل های اخلاقی ارزش تلقی می شود این دسته از جوانان با چه رویکردی و با چه منطقی اینگونه بی محابا به صورت جامعه چنگ می زنند تا کم کم بطن اجتماع را به نوعی بی خیالی به این موضوع و یا عادی شدن تن نمایی ترغیب کنند موضوعی که اکنون برای رسانه ها عادی سازی شده و با سری رو به پایین از کنار آن عبور می کنند.
منبع: عصر امروز
تحصن مرد محجبه علیه برخورد با، حجاب زنان
پیوند: http://www.farhangnews.ir/content/46430
یک موسیقیدان اهل ترکیه با پوشیدن روسری در مقابل کنسولگری سوئد در استانبول متحصن شد تا اعتراض خود را به برخورد با یک زن محجبه در سوئد اعلام کند.
به گزارش فرهنگ نیوز ، “دوغال دمیر” اعلام کرد که بیشتر معترضین به حادثه برخورد با یک زن محجبه در سوئد، مرد هستند و عکس هایی با حجاب در اعتراض به آن گرفته اند و در شبکه های اجتماعی منتشر کرده اند.
این موسیقیدان ترک از حزب میانه رو شریک در ائتلاف دولت در سوئد خواست از تکرار این حوادث جلوگیری کند و در برابر آن همچون نقض حقوق بشر در سوریه و مصر سکوت نکنند.
در روزهای اخیر نیز به دنبال این حادثه، تعدادی از زنان بی حجاب سوئد در حمایت از زن مسلمان با حجاب در این کشور، عکس هایی از خود در حالی که روسری بر سر دارند در شبکه های اجتماعی منتشر کرده اند.
سیاستمداران چپگرا و شخصیتهای برنامههای نمایشی سوئد نیز در میان معترضانی هستند که با راه انداختن «فراخوان حجاب» در توییتر تصاویر با حجاب خود را در اعتراض به حمله به یک زن مسلمان محجبه باردار منتشر کردهاند.
صفحهای هم در این باره در «فیسبوک» ایجاد شد. این صفحه که بیش از ۱۰ هزار کاربر را به خود جذب کرده بود پس از آنکه طرفداران تبعیض جنسیتی و نژادی تعداد زیادی کامنت در آن گذاشتند، بسته شد.
چند روز پیش در منطقه فارستا در نزدیکی شهر استکهلم سوئد زن مسلمان محجبه بارداری مورد حمله یک ناشناس قرار گرفت.
مهاجم، حجاب این زن را پاره کرده و با بیان جملاتی نژادپرستانه، سر او را به اتومبیلی میکوبد، به گونهای که این زن هوشیاری خود را از دست میدهد.
این فرد به این زن مسلمان گفته بود ما نمیخواهیم زنان مسلمان و محجبه ای مثل تو در کشورمان داشته باشیم.