• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حجاب، ارزش يا روش؟

02 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی
كساني كوشيده‏ اند از طريق فاصله انداختن ميان ارزش ها با روش تحقّق عيني آنها، ميان حجاب با عفاف، تفكيك نموده و حجاب را غير ضروري مي‏خوانند و حفظ عفّت را بدون حجاب نيز ممكن مي‏دانند. اينك ما اين تلاش را ارزيابي مي‏كنيم:

تحليل واژه:

1ـ معناي لغوي: عفاف با فتح حرف اوّل، از ريشه “عفّت” است و راغب اصفهاني در مفردات(1) خود، عفّت را معني مي‏كند:
«العفّة حصول حالةٍ للنّفس تمتنع بها عن غلبة الشّهوة».
(عفّت، پديد آمدن حالتي براي نفس است كه به وسيله آن از فزون خواهي شهوت جلوگيري شود).
طريحي نيز در مجمع البحرين(2) مي‏آورد:
«عَفَّ عن الشيِ‏ِء اي امتنع عنه فهو عفيفٌ».
(عفاف از چيزي ورزيد يعني از آن امتناع ورزيد پس او عفيف است).
و ابن منظور در لسان‏العرب(3) مي‏نويسد:
«اللفّة: الكّف عمّا لا يحلّ و لايجمل».
(عفّت: خويشتن داري از آنچه حلال و زيبا نيست).
شرتوني لبناني نيز در اقرب الموارد(4) مي‏نويسد:
«عَفِّ الرجل: كَفَّ عمّا لا يحلّ و لا يجمل قولاً او فعلأ وامتنع». (عفاف ورزيد يعني در گفتار و كردار از آنچه حلال نيست دوري جست و خويشتن‏داري نمود).
پايه عفاف، خويشتن‏داري است و ردّپايي از جنسيّت يا اختصاص به جنس خاص (زن) در معني لغوي عفاف، وجود ندارد.
2ـ معناي عرفي: در ادب پارسي، “عفاف” از نظر معنا و گويش، تفاوت يافته است.
در لغت‏نامه دهخدا(5) چنين آمده است:
«عفاف: پارسايي و پرهيزگاري، نهفتگي، پاكدامني، خويشتن داري».
دكتر معين در فرهنگ فارسي معين(6) آورده است:
«عفاف: پارسايي، پرهيزگاري، پاكدامني، در تداول غالباً به كسر اول تلفظ مي‏كنند.»
بنابراين در گويش فارسي، عفاف به كسر اول و به معني “پاكدامني” به كار مي‏رود.
3ـ معناي اصلاحي: در تفكّر اسلامي، عفاف، واژه‏اي با بار معنايي خاصّ برگرفته از آيات و روايات، و گونه‏اي منش است همراه با كُنِش رفتاري و گفتاري.
عفاف در قرآن: در قرآن چهار بار از ريشه عفاف، استفاده شده است:
1ـ سوره بقره ـ 273: «يحسبهم الجاهل اغنياء من التعفّف»؛
(نا آگاه گمان مي‏برد كه اينان توانگرند زيرا عفاف مي‏ورزند). در اين آيه، كنش بزرگ منشانه، عفاف است، خويشتن‏داري، عزّت نفس و امتناع از دست نياز دراز كردن.
2ـ سوره نساء ـ 6: درباره شناخت زمان رشد و بلوغ يتيمان، به سرپرستان سفارش مي‏كند كه از دست يازي به اموال يتيمان خودداري كنند و عفاف ورزند. اين آيه نيز خويشتن‏داري را عفاف را خوانده است.
3ـ سوره نور ـ 32: «وليتعفّف الّذين لا يجدون نكاحاً حتّي انعمهم اللّه من فضله»؛ (و كساني كه اسباب زناشويي نمي‏يابند، پاكدامني ورزند تا آنكه خداوند از بخشش خويش توانگرشان گرداند). در اين آيه خويشتن‏داري (استعفاف) را به رام كردن قوّه جنسي اطلاق فرموده است.
4ـ سوره نور ـ 60: «و القواعد من النّساء اللاّتي لا يرجون نكاحأ فليس عليهنّ جناحُ ان يضعن ثيابهنّ غير متبرّجات بزينةٍ و ان يستعْففْنَ خيرٌ لهّن واللّه سميعٌ عليمٌ.»؛ (و زنان يائسه‏اي كه اميد زناشويي ندارند، گناهي نيست كه جامه‏ها (چادرها)يشان را فروگذارند به شرط آنكه زينت نمايي نكنند و اگر پاكدامني بورزند (و چادر را فرو نگذارند) بهتر است و خداوند، شنواي داناست(7)).
در زبان پارسي، از خويشتن‏داري در امور جنسي و شره نبودن، به پاكدامني تعبير مي‏كنند كه بخشي از گستره معنايي “عفاف” است زيرا عفاف، مطلق خويشتن‏داري را گويند همان‏گونه كه در آيات ياد شده، از خويشتن‏داري در امور اقتصادي و مالي نيز با كلمه استعفاف و تعفّف، ياد شده است.
اينك آيا مي‏توان گفت: عفاف، صرفا همان حالت دروني و نفساني است و به بروز خارجي و اجتماعي آن حالت نفساني، ربطي ندارد؟! از منظر قرآن، چنين نيست بلكه به دليل اهميّت نحوه بروز عفاف، اين واژه، به «ظهور خويشتن‏داري» نظر دارد. در آيه نخست، حالت رفتاري مسلمان فقير را به نمايش مي‏گذارد كه چگونه خود را بي‏نياز جلوه مي‏دادند، با رفتاري عفيفانه و بزرگ منشانه.
در آيه دوّم، دست يازي به اموال يتيمان را غير عفيفانه، معرّفي مي‏كند. در سوّمين آيه، خويشتن‏داري و مراقبت از فرو رفتن در شهوات جنسي را استعفاف مي‏داند و آيه چهارم، زنان سالخورده را سفارش مي‏كند كه عفاف ورزند و چادر از سر فرو نگذارند، يعني عفاف را برابر با «حجاب» گرفته است. بنابراين عفاف از منظر تفكّر اسلامي، هم رويه دروني دارد كه حالتي نفساني جهت كنترل و جهت‏دهي به شهوت (كشش و اشتياق) است و هم رويه‏اي بيروني كه نشانه‏هايش در رفتار و گفتار هويدا مي‏شود تا حالت درون را به نمايش گذارد. در روايات اسلامي نيز “عفاف” به معني “خويشتن‏داري” است كه در كردار و گفتار آشكار باشد.
مرحوم شيخ عباس قمي در سفينه البحار(8)آورده است:
«و يطلق في الاخبار غالباً علي عفّة الفرج و البطن و كفّها عن مشتهياتهما المحرّمه». (در روايات، عفاف، بيشتر به معني خويشتن‏داري نسبت به شكم و شهوت به كار مي‏رود، و بازداشتن ايندو از فزون خواهي حرام).
علي(ع) مي‏فرمايند:
«العفاف زهادة»(9)؛ (عفاف زهد ورزي و خويشتن‏داري است).
و «العفّة تضعّف الشّهوة»(10)؛ (خويشتن‏داري شهوت را ناتوان مي‏سازد).
رابطه “عفت” با “شهوت": در روايات و آيات، ميان «شهوت‏پرستي» و «عفّت»، تقابل جدّي برقرار شده و به دينداران، آموزش داده مي‏شود كه شهوت‏پرستان، عفيف نيستند ولي به نظر مي‏رسد كه معمولاً تنها بخشي از گستره معنايي شهوت‏پرستي، مورد نظر برخي دينداران واقع شده است.
معناي لغوي “شهوت": راغب در مفردات(11) مي‏نويسد:
«اصل الشّهوه نزوعُ النّفس الي ما تريده و ذلك في الدّنيا ضربان، صادقة و كاذبة. فالصّادقة ما يختلّ البدن من دونه كشهوة الطّعام عند الجوع و الكاذبة ما لا يختّل من دونه». (اصل شهوت، كه كشش و اشتياق نفس است به آنچه اراده كند، در دنيا بر دو گونه است: حقيقي و غيرحقيقي؛ اشتياق حقيقي آنست كه بدن بدون تأمين آن آسيب مي‏بيند؛ همانند اشتياق به غذا هنگام گرسنگي. و اشتياق به كاذب آنست كه بدن بدون تأمين آن آسيب نمي‏بيند).
طريحي در مجمع البحرين(12) مي‏آورد:
«الشّهوات بالتّحريك جمع شهوة، و هي اشتياق النّفس الي شيي‏ء». (شهوات جمع شهوت، به معني اشتياق نفس به چيزي است).
دهخدا در لغت‏نامه(13) مي‏نويسد:
«شهوت: آرزو و ميل و رغبت و اشتياق و خواهش و شوق نفس و حصول لذت و منفعت»
و فريد وجدي(14) در دائرة المعارف تعريف مي‏كند:
«الشّهوه حركة النّفس طلبا للملائم»؛ (شهوت حركت نفس است در جستجوي آنچه موافق و سازگار است).
اين معني، جنبه عملي «شهوت» را نيز دربردارد در نتيجه، شهوت، معنايي عام دارد.
در اصطلاح قرآن(15) نيز شهوت به معني عام به كار مي‏رود:
«زيّن للنّاس حبّ الشّهوات من النّساء و البنين و القناطير المقنطرة من الذّهب و الفضّة و الخيل المسوّمة و الانعام و الحرث ذلك متاعٌ الحيوة الدّنيا…»؛
(عشق به خواستينها از جمله زنان و فرزندان و مال هنگفت اعمّ از زر و سيم و اسبان نشاندار و چارپايان و كشتزاران، در چشم مردم آراسته شده است: اينها بهره زندگاني دنياست).
معناي اصطلاحي شهوت: غالبا به خواهش و اشتياق جنسي انسان، شهوت گفته مي‏شود و شهوتراني را در بخش كوچكي از گستره اميال نفس به كار مي‏برند حال آنكه در تحليل قرآن و روايات، «شهوت به معني عام» در برابر «عفّت به معني عام» قرار دارد. خواهش نفس و تلاش براي برآوردن آن ميل، در برابر خويشتن‏داري در طاعت خواهشهاي نفساني است. انسان شهوت‏پرست از كردار و گفتارش پيداست. از كوزه، همان برون تراود كه در اوست. انسان عفيف و با اصالت نيز از سخن و كنش او هويدا است. عفاف، تنها پاكدامني جنسي نيست. شهيد مطهري در “تعليم و تربيت در اسلام” مي‏گويند:
«عفاف يعني آن حالت نفساني يعني رام بودن قوّه شهواني تحت حكومت عقل و ايمان. عفاف و پاكدامني يعني تحت تأثير قوّه شهواني نبودن، شره نداشتن. يعني جزو آن افرادي كه تا در مقابل يك شهوتي قرار مي‏گيرند بي‏اختيار مي‏شوند، و محكوم اين غريزه خود هستند، نبودن. اين معني عفاف است.»

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

دردسرهاي كشف حجاب

02 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

از جمله تقليدهايي كه رضاخان تلاش كرد از روي عملكرد آتاترك در ايران انجام دهد موضوع كشف حجاب بود.
شاه مجاب شده بود كه چنانچه زنان ايراني، حجاب ملي و ديني خود را كنار بگذارند و ملبس به لباسهايي شوند كه زنان فرنگ مي‌پوشند؛ مي‌توانند در ساير وجوه و شئون اجتماعي نيز، مانند فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي زنان فرنگ با آنان برابري كنند!
كشف حجاب رضاخاني به نوعي تهديد «ناموس ملي» و رواج نوع جديدي از «ابتذال» بود و به همين جهت با مخالفت صريح، قاطع و مستمر روحانيت و طبقات مختلف اجتماع مواجه شد. البته رضاخان در آن اقدام فرهنگي! از انواع روش‌هاي خشن نظامي ـ پليسي استفاده كرد. چادر را از سر زنها، در ملأعام كشيد. آنان را مجبور نمود كه با برهنگي و بدون حجاب در جامعه حضور پيدا كنند ـ در اين راه از تطميع، تهديد، پول و وعده دريغ نشد و…
چه بسيار بانوان مؤمنه‌اي كه حجاب ملي و ديني‌شان را با بذل خونهاي پاكشان پاس داشتند.
اما موضوع كشف حجاب در كشوري مانند ايران كه همه جمعيتش مسلمان هستند، با دشواريهاي فراواني روبرو شد. در اين مقاله با ارائه اسنادي تلاش شده تا ضمن نشان دادن تلاش حكومتگران براي اجراي كشف حجاب، گوشه‌هايي از مقاومت مردمي نيز به تصوير كشيده شود.
روز 22 دي 1314 يعني 5 روز پس از دستور رضاخان براي كشف حجاب، ميرزا علي اكبرخان داور وزير ماليه طي بخشنامه‌اي براي ادارات ماليه سراسر كشور، مقرر كرد كه به مأمورين دولتي متناسب با حقوق‌شان وام داده شود تا با انگيزه بيشتري به مقابله با حجاب زنان بپردازند. در اين بخشنامه تأكيد شده براي مأموريني كه حقوقشان تا سقف 200 ريال است، يك وام 200 ريالي و به مأموريني كه بيش از اين رقم را دريافت مي‌دارند مطابق ميزان حقوق ماهانه‌شان وام داده شود و از پايان حقوق بهمن آنها تا مدت 6 ماه مهلت داده شود وام دريافتي را در 6 قسط بازگردانند.(1)
فتح‌الله پاكروان توليت آستان قدس رضوي نيز در نامه‌اي به رئيس‌الوزراء از توسعه پديده بي‌حجابي در مشهد اظهار خشنودي كرده و به وي مژده داد كه قصد دارد به زودي ورود خانمهاي محجبه به صحن و حرم مطهر امام رضا(ع) و بيوتات شريفه ممنوع شود و از ورود زنان چادري به حرم جلوگيري به عمل آيد. وي سپس از رئيس‌الوزرا خواست مراتب را به «خاكپاي ملوكانه» برساند.(2)
در همين رابطه به موجب نامه ديگري از محمود جم نخست‌وزير به توليت آستان قدس رضوي براي شركت زنان بي‌حجاب در مساجد و روضه و آستانه، ترتيب خاص وجود ندارد. حتي تأكيد شده كه «اگر ميسر است در مجالس روضه، زنان و مردان روي نيمكت يا صندلي بنشينند.(3)
گزارش ديگري حاكي است كه ابوالقاسم فروهر وزير كشور در 15 اسفند 1316 طي بخشنامه‌اي به كليه وزارتخانه‌ها به مخالفت بسياري از مأموران دولتي با روند كشف حجاب اشاره كرده و هشدار داده كه مأموران خاطي تحت پيگرد قرار مي‌گيرند. در اين بخشنامه تصريح شده كه مأموران دولتي از بيرون آوردن همسران خود از منزل امتناع مي‌ورزند.(4)
در 28 شهريور 1317، از «حكومت سبزوار» نامه محرمانه‌اي به وزارت داخله (وزارت كشور) نوشته شد. در اين نامه، شهروزي حاكم سبزوار با اشاره به اينكه به هنگام دعوت از مقامات محلي و همسرانشان براي حضور بدون حجاب در جشنها بسياري از آنان دعوت را نمي‌پذيرند تصريح شده بود «در مراسم جشني كه به مناسبت وصول خبر نامزدي قريب‌‌الوقوع وليعهد با فوزيه (مراسم عقد محمدرضا پهلوي و فوزيه روز 24 اسفند 1317 در قاهره برگزار شد) ترتيب يافت از 136 نفر مدعو در مجلس 106 نفر يا نيامدند و يا بدون همسر خود حاضر شدند. وقتي قضيه را با شهرباني مطرح كرديم غائبين عموماً يا خبر از بارداري همسرانشان، يا وضع حمل آنها، يا مريض بودن آنها دادند و يا مدعي شدند كه همسرشان در مسافرت بوده است. براي اينكه موضوع روشن شود كمي بعد دستور داده شد عموم آنها به مجلس روضه و وعظ و خطابه دعوت شوند تا مشخص شود كه ادعاهايي كه بابت غيبت بانوان خود مطرح كرده‌اند، درست بوده است يا خير.(5)
در نامه ديگري كه به تاريخ 16 بهمن 1320 از سوي استاندار كرمان براي وزارت كشور نوشته شده، آمده است كه در جشن فرهنگ روز 15 بهمن از مجموعه آقايان رؤساي لشكري و كشوري دعوت شده به مراسم تنها سه نفر از بانوان آنها شركت كردند و ساير آقايان تعمداً بانوان خود را نياوردند. استاندار كرمان سپس با خشم مي‌نويسد «بنده احساس مي‌‌كنم كه ارتجاع دوباره مشغول نشو و نماست و اگر جلوگيري نشود عنقريب روضه‌خواني و شيون زنان و راه انداختن كتل و چادر سياه و پيچه دوباره عرض اندام خواهد كرد.(6)
در نامه‌اي كه محمود جم رئيس‌الوزراء در آبان 1316 به دفتر مخصوص شاهنشاهي نوشته از قول استاندار خراسان متذكر شده كه در بعضي نقاط اين استان از جمله قائن و قصبه كاخك عمل كشف حجاب پيشرفت نداشته و به همين دليل به توصيه استاندار مذكور خواستار جلب موافقت دفتر مخصوص شاهنشاه براي بازداشت و تبعيد «عاملان تحريك» گرديده. طبق اسناد، دفتر مخصوص شاه نيز در نوشته خود در حاشيه نامه با اين توصيه موافقت كرده و در نتيجه محمود جم در نامه ديگري به استاندار خراسان خواستار بازداشت و تبعيد عاملان عدم پيشرفت كار كشف حجاب در منطقه شده است.(7)
روز 30 خرداد 1315 حاكم كاشمر در نامه‌اي به استاندار خراسان كه نسخه‌اي از آن براي وزارت داخله نيز ارسال شد، در بيان اقدامات خود نوشت كه به حمام‌هاي زنانه اخطار كرده كه زنان بدون كلاه و با چارقد را راه ندهند حتي مأموريني را نيز گماشته كه ميزان انجام وظيفه حمام‌داران زنانه را گزارش كنند. طبق اين نامه به گاراژداران نيز تأكيد شده كه از سوار كردن زناني كه چارقد دارند و كلاه به سر نمي‌گذارند خودداري ورزند. در پايان نامه تصريح شده كه براي گرفتن بهانه از زناني كه مدعي هستند پول لازم براي تأمين هزينه تهيه كلاه را ندارند نيز به نمددوزان دستور داده شده كه «از نمد كلاه بسازند» و آنها را ارزان عرضه كنند.(8)
در نامه ديگري نماينده معارف دامغان در 22 دي 1315 به وزارت معارف و اوقاف مركز مي‌‌نويسد در جشن كشف حجاب 17 دي امسال كه در سالن دبستان پهلوي منعقد شده بود جز حكمران، فرمانده امنيه، رئيس شهرباني و پزشك بهداري و همچنين چند عضو اداره معارف كسي حضور نداشت و علت آن همانا عدم پيشرفت صحيح «تجدد نسوان دامغان» بود.(9)
در نامه ديگري مدير دفتر پست و تلگراف گناباد در 31 خرداد 1314 به رئيس‌الوزرا مي‌نويسد: در مدت 20 روزي كه من در اين قصبه وارد شده‌ام 20 زن نديده‌ام تا ناظر بر ميزان پيشرفت كشف حجاب آنها باشم. فقط معدودي اعضاي خانواد مأمورين شهرباني كشف حجاب را رعايت مي‌كردند حتي زنان براي حمام رفتن در ساعات شب از طريق بامهاي متصل به هم خود را به حمام مي‌رسانند.(10)
اين مقاومتها و مشكلات ناشي از آن بود كه رضاشاه نتوانست اين حقيقت را بفهمد كه مبارزه با حجاب در كشوري كه دين سرمايه اصلي مردم است مبارزه‌اي بي‌حاصل است.
در بعضي نوشته‌هاي اشرف دختر رضاخان پهلوي ديده شده كه وي از اقدام پدر خود در مورد كشف حجاب با طعنه و انتقاد ياد مي‌كرد. اشرف در يك جا گفته بود:
«در شرايطي كه من هرگز احساس نكرده بودم كه وي (رضاخان) مايل است از كنترل شديدي كه درخانه نسبت به ما اعمال مي‌كرد، بكاهد، تصميم گرفت كه ملكه، خواهرم، شمس و مرا بدون چادر به مردم تهران نشان دهد! پدرم در خانه حالت مردان يك نسل قبل را داشت. خوب به خاطر دارم كه يك روز با پيراهني بي‌آستين سر ناهار حاضر شدم و او دستور داد كه فوراً بروم و پيراهنم را عوض كنم. اما به عنوان پادشاه حاضر شده بود احساس‌هاي شديد شخصي خود را كنار بگذارد. قرار شد من و مادرم و خواهرم شمس بدون چادر و بي‌حجاب در مراسم جشن فارغ‌التحصيلي دانشسراي تهران شركت كنيم. در زمستان 1314 بود كه مردم براي اولين بار روي ملكه ايران و دخترانش را ديدند.(11)

پي نوشت ها :

1. خشونت و فرهنگ، اسناد محرمانه كشف حجاب (1322ـ1313)، چاپ اول، تهران، سازمان اسناد ملي ايران (مديريت پژوهش، انتشارات و آموزش)، 1371، ص 8.
2. جعفري، مرتضي، واقعه كشف حجاب، چاپ اول، تهران، سازمان مدارك فرهنگ انقلاب اسلامي و مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگي، 1371، ص 190.
3. جعفري، همان، ص 144.
4. خشونت، همان، صص 25 و 26.
5. خشونت، همان، ص 133.
6. خشونت، همان، ص 235.
7. خشونت، همان، ص 182.
8. خشونت، همان، ص 167.
9. خشونت، همان، ص 108.
10. خشونت، همان، ص 176.
11. پهلوي، اشرف، من و برادرم، چاپ اول، نشر علم، 1375، صص 68 و 69.

منابع:
كشف حجاب از سوي رضاخان، با بيست‌ساله‌ها، مركز بررسي اسناد تاريخي

 نظر دهید »

پوشش و عفاف در کلام معصومين(ع) و شهداء

02 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

پيامبر اکرم(ص) مي فرمايند:
«…زني که براي حفظ غيرت، استقامت ورزيد و براي خدا وظيفه خود را به خوبي انجام داد، خداوند پاداش شهيد را به او خواهد داد»(1).«خداوندا! زناني که خود را پوشيده نگه مي دارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان!»(2).
«کسي که در دنيا لباس شهوت به تن کند، خداوند قادر، روز قيامت لباس خواري وذلت را به اوخواهد پوشاند».(3)
«سه گروه، هرگز داخل بهشت نمي شوند: کسي که نسبت به عفت و ناموس خود بي  اعتنا است؛ زني که خود را در لباس و رفتار و امور ديگر شبيه مردان سازد  وشراب خوار».(4)
«زنان خود را با پوشش اندام و چشم، از ديدار نامحرمان باز داريد که زنان هر چه پوشيده تر باشند، سعادتمندتر هستند»(5).
پيامبراکرم(ص) به حولاء،همسر عطاره فرمود:«اي حولاء!هر زني که به خداوند  سبحان و روز قيامت ايمان دارد، زينتش را براي غير شوهرش آشکار نمي کند و  نيز موي سر و مچ خود را نمايان نمي سازد»(6).

حضرت علي (ع) مي فرمايند:
«همانا حجاب متين براي آنان (زنان) متضمن سعادت است».(7)
نقل است رسول اکرم(ص) از اسماء در حالي که جامعه هاي نازک و بدن نما پوشيده بود، روبرگرداند و فرمود:«اي اسماء! همين که زن به حد بلوغ رسيد، سزاوار  نيست چيزي از بدن او ديده شود،مگر اين و آن و به مچ دست به پايين وصورت خود اشاره کرد»(8).
امير مؤمنان علي(ع) فرمود:«کسي که خود را شبيه غير مسلمانان درآورد، از ما نيست (9).

امام صادق(ع) مي فرمايند.
«براي زن مسلمان جايز نيست که روسري و پيراهني بر تن کند که بدنش را نپوشاند»(10).
از امام صادق(ع) پرسيدند: آيا آرنج زن تا مچ، از قسمت هايي است که بايد از  نامحرم پوشاند؟ حضرت فرمود:«بله، آنچه زير روسري قرار گيرد و همچنين از محل دستبند به بالا بايد پوشانده شود»(11)
از امام صادق(ع) درباره زينت هايي که جايز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند، پرسيدند.حضرت فرمود:«صورت وکف دو دست(12).

امام باقر(ع) مي فرمايند:
«جايز نيست که زن، خود را شبيه مرد کند؛ زيرا پيامبر مرداني را که مشابه  زنان مي شوند و همچنين زن هايي که خود را شبيه مردان مي کنند، لعنت کرده  است»(13).

حجاب عاشورايي
دختر 6 ساله حضرت اباعبدالله(ع) در مجلس يزيد با آستين خود روي خود را  پوشانده بود و اشک مي ريخت. يزيد پرسيد:چرا گريه مي کني؟ فرمود:چگونه گريه  نکند کسي که پوشش و نقابي براي او نيست که صورت خود را از تو و حضار مجلس  تو بپوشاند»(14).

خون نوشته ها
شهيد قربانعلي حسيني:«درود برتو خواهرم که همچون زينب و ام کلثوم، در پرده  حجاب خويش در سنگر بزرگي چون چادرت، با يزيديان زمان در ستيزي »(15).
شهيد اکبر مزروعي سبداني:«اي خواهر عزيزم! حجاب تو کوبنده تر از سلاح من  است؛ خوب حفظ کن تا دشمن ياراي پايمال کردن خون مرا نداشته باشد»(16).

پي نوشت :
1-بحارالانوار،ج103،ص250.
2-مستدرک الوسائل، ج3،ص244.
3-همان،ص245.
4-ميزان الحکمه، ج2، ص102.
5-شيخ عباس قمي، سفينه البحار، 29812، به نقل از: سند بالا.
6-مستدرک حاکم، ج2، ص549.
7-نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتي.
8-سنن ابن داوود، ج4، ص 62.
9-نهج الفصاحه، گردآورنده: ابوالقاسم پاينده، ص506.
10-وسائل الشيعه، ج30، ص5281.
11-مستدرک حاکم، ج2،ص 558.
12-بحارالانوار، ج104، ص 33.
13-بحارالانوار، ج103،ص 208.
14-ترجمه نفس المهموم، ص221؛ به نقل از بحارالانوار، ج103، ص73.
15-همان، ص94.
16-همان، ص 94.

 نظر دهید »

سخن دانشمندان درباره پوشش

02 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

فرانتس فانون (جامعه شناس و فيلسوف فرانسوي)
هرچادري كه دورانداخته شود ،ا فق جديدي را كه براي استعمار ممنوع بوده در  برابر او مي گشايد و پس از ديدن هر چهره بي حجاب ، اميدهاي استعمار براي  حمله ، ده برابر مي شود.(1)
ديدن در برخورد با زن محجبه ، يك طرفه است ، و طرف مقابل نمي تواند او را  ببيند؛ و زني كه ديده نمي شود ، تسليم نمي گردد و خود را عرضه نمي كند.(2)

خروشچف (رئيس جمهور پيشين شوروي)
آينده شوروي در خطر است و جوانان هرگز آتيه اميد بخشي ندارند؛ چرا كه بي بند و بار و اسيرشهوات گشته اند.(3)

ماهاتماگاندي (رهبر فقيد انقلاب هند)
زن با اينكه به ظاهر درصدد آزادي برآمد، ولي در خطر جديدي قرار گرفت و آن  خطر ، بازيچه قرار گرفتن و وسيله هوس راني هاي مرد شدن است . من ترجيح مي  دهم نسل انسان نابود شود تا اينكه بماندو با تبديل زن يا ظريف ترين مخلوق
الهي به يك وسيله عياشي و شهوت راني مرد ،ازهرحيواني پست تر گردد. اگر من  زن بودم ، عليه دعوي مرد ، داير بر اينكه زن به دنيا آمده تا بازيچه او  باشد ، سخت عصيان مي كردم. اي زنان! اگر آرايش كردن شما به خاطر جلب شهوت  مردها است ، از اين كارخودداري كنيد و زير بار ننگ چنين خفتي نرويد.(4)

خانم ساچيكورمورآتا(دكتراي الهيات ، اهل ژاپن)
لطف زن ، به با حجاب بودن اوست . اصولاً طبع هرانساني طالب كشف تنوع هاست .وقتي زنان به شكل امروزي بي حجاب باشند ، چيزي براي جلب توجه مرد باقي نمي گذارند . هر چيزِ با اهميتي هر گاه چندين بار روياروي قرار گيرد، اهميت  خود را از دست مي دهد . اين موضوع در تحكيم روابط زناشويي ، نقش بسيار مهم و مؤثري دارد.(5)

ويل دورانت (مورخ معروف)
زنان دريافتند كه دست و دل بازي ، مايه طعن و تحقيراست و اين امر را به دختران خود ياد دادند .(6)
حيا يكي از لطيف ترين دل فريبي هاي زن است .زنان بي شرم و حيا ، جز در موارد زودگذر ،براي مردان جذاب نيستند.(7)

مسترهمفر(جاسوس انگليسي در كشورهاي اسلامي)
وي كه سال ها از طرف انگليس براي محو اسلام در كشورهاي مسلمان جاسوسي كرده است ،مي گويد:
بايد زنان مسلمان را فريب داد و از زير چادر بيرون كشيد؛ با اين بيان كه  چادر يك عادت است از خلفاي عباسي و يك برنامه اسلامي نيست . پس از آنكه  زنان را از چادر و عبا بيرون آورديم ، بايد جوانان را تحريک كنيم كه دنبال  آنها بيفتند تا درميان مسلمانان فساد رواج يابد.(8)

جرجي زيدان (نويسنده معروف)
اگر مقصود از حجاب ، پوشاندن تن و بدن است ، اين وضع پيش از اسلام و حتي  پيش از ظهور ديانت مسيح معمول بوده و ديانت مسيح هم تغييري در آن نداده و  تا اواخر قرون وسطا، در اروپا معمول بوده ، و آثار آن هنوز در خود اروپا  باقي مانده است.(9)

خانم شمليت (فارغ التحصيل فلسفه از آمريكا)
پاك دامني ثابت مي كند كه اخلاقيات ، بهتر از بي بند و باري مي تواند به  روابط جنسي كمك كند.پاك دامني حتي مي تواند فرمان خداوند باشد؛زيرا اين  مفهوم را مي رساند كه ما انسان ها به گونه اي طراحي شده ايم كه هرگاه مانند حيوانات ، بي هيچ گونه خويشتن داري و پاي بندي به اصول رفتار نماييم ،  همانند آنها لذت نمي بريم.(10)
زن پاك دامن ، علاوه بر زيبايي دروني ، از زيبايي عيني و بيروني بيشتري  نسبت به بقيه زنان برخوردار است . افرادي كه در برابر غريبه ها تقريباً  برهنه هستند ، چيزي براي نشان دادن به محبوب خود باقي نمي گذارند.(11)

پی نوشت ها :
1.فرانتس فانون ، انقلاب الجزيره يا بررسي جامعه شناسي يك انقلاب ، ص14 (با كمي تغيير).
2. همان .
3. محمد قطب ، اسلام و تجديد حيات معنوي ، ص203.
4. كتاب روح بشري ، ص 211 ، به نقل از : حريم ريحانه (كتابچه پوشش عفاف) ، ص 42.
5. اسدالله محمدي نيا ، بهشت و جوانان ، ص38.
6. مرتضي مطهري ، مسئله حجاب ، صص 70-73.
7. سيد علي كمالي ، قرآن و مقام زن ، ص 233.
8. اسدالله محمدي نيا ، آنچه بايد يك زن بداند ، ص458.
9.جرجي زيدان ، تاريخ تمدن اسلام ، به نقل از:حريم ريحانه (كتابچه پوشش و عفاف)،ص 44.
10.نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري ، فمينيسم درامريكا تا سال 2003، ص63.
11. همان ،ص 41.

منبع:نشريه گلبرگ ،شماره 123.
 نظر دهید »

راهکارهای برخورد با بدحجابی و فساد‌های اخلاقی به روش‌های علمی

02 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

در رابطه با راه‌های برخورد با فساد اخلاقی اگر بخواهیم ریشه‌ای تر به قضیه نظر کنیم باید گفت مجموعه‌ای از عوامل در این مهم تأثیر گذارند که به برخی از آنها اشاره می‌شود.
الف) پدر و مادر در تربیت فرزند باید بکوشند و تأثیری که رفتار والدین در تربیت فرزند یا سوء آن دارد بر کسی پوشیده نیست کما اینکه حضرت امام خمینی ( در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل می‌‌فرمایند: ” فساد عملی پدر و مادر از هرچیز بیشتر در اطفال سرایت کند، چه بسا که یک طفل که عملاً در خدمت پدر و مادر بد تربیت شود تا آخر عمر با مجاهدت و زحمت مربیان اصلاح نشود … و باید دانست که تربیت یک طفل را نباید فقط یکی محسوب داشت، چه بسا که به تربیت یک طفل، یک جمعیت کثیر بلکه یک ملت و یک مملکت اصلاح شود و به فساد یک نفر یک مملکت و ملت فاسد شود.”
ب) در مرحلة جوانی اگر بتوان باورها و اعتقادات را در جامعه تقویت کرد، مانعی بزرگ در مقابل مفاسد اخلاقی ایجادکرده‌ایم، کمااینکه حضرت امام ( در اربعین حدیث می‌فرمایند: ” کلیة مفاسد اخلاقی و اعمالی از این است که قلب بی‌خبر از ایمان است و آنچه عقل ادراک بواسطة برهان عقلی یا اخبار انبیاء کرده به قلب نرسانده و دل از او بی‌خبر است …” که در این قسمت باید سعی نمود فسادهای اخلاق به درون انسانها وارد نشود، که هرچه باورها تقویت شود و ایمان و اعتقاد قلبی در جامعه رونق بگیرد در این جهت با توفیق بیشتری مواجه هستیم.
ج) محیط جامعه اسلامی تأثیر بسزایی در اصلاح و یا فساد افراد آن دارد، نقش رسانه‌های عمومی، ارگانها و نهادها در تربیت سالم انسانها روشن است که هرکدام در حفظ تک تک افراد جامعه از فساد تأثیر دارند و همین جا باید از"امر به معروف و نهی از منکر"اگر بطور مطلوب‌‌‌و به عنوان یک‌روش همگانی مطرح شود،یاد نمود،به میزانی‌که‌ارزشهای دینی در فضای جامعه تقویت شود و گناه و انحراف به انزوا کشیده شوند می‌توان امیدوار به سلامت معنوی افراد جامعه بود.
د) نقش دولت و حکومت اسلامی؛ بی‌شک برخورد با محرمات الهی بوسیله حکومت و قانون جایگاه بسیار مهم خود را در کنار عواملی که بیش از این شمرده شد دارد و هیچگاه نباید به کار فرهنگی و ارشادی نهادها و شرکت عمومی مردم در امر به معروف و نهی از منکر اکتفا نمود و نقش اقدام قاطعانة و قدرتمندانة دولت و حکومت اسلامی را در مقابل مظاهر فساد حذف کرد متأسفانه برخی تصور می‌کنند کار فرهنگی در این زمینه تنها وظیفه‌ای است که متوجه نهادهای فرهنگی و مردم می‌باشد و نباید جنبة قانونی و اقدام تنبیهی درکار باشد از این رو برای حکومت و دولت نقش ضعیفی قائل می‌شوند امیر مؤمنان حضرت علی ( در این زمینه می‌فرمایند: در حکومت اسلامی اگر خاطیان مجازات نشوند و نیکوکاران تشویق نشوند فساد در جامعه افزایش پیدا کرده و باعث بی رونق شدن نیکوکاری در جامعه خواهد شد.
و اما در برخورد با پدیدة بدحجابی ضمن اینکه تمام مراحل قبلی نقش مهمی را در آن ایفا می‌کنند ولی افزون بر آن، نیاز به یک کار فرهنگی گسترده در جامعه است که دیدگاه افراد جامعه خصوصاً خانمها از “زن” یک دیدگاه الهی شود دیگر نه مرد و نه خود او نمی‌خواهند از آنها سوء استفاده بشود، تبیین اهداف زندگی زن و مرد ونقشی که زن در محیط خانه و جامعه دارد ومراقبت از افراط و تفریط در برخورد با زنها و از طرفی پاک کردن محیط جامعه بوسیلة تشویق جوانان به ازدواج و رفع موانع آن به همراه ابهام زدائی از احکام دین نسبت به زنها می‌تواند در این جهت راه گشا باشد.

 نظر دهید »

چرا نگاه به نامحرم(چشم چرانی)نکوهش شده است؟

02 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

وچون خداوند که سازنده و خالق جسم و روح ماست می داند که  چه چیزهایی برای جسم وروح ما سود دارد و چه چیزهایی مضر است، به همین دلیل، انسانها را در این مورد،محدود کرده است و درسوره نور، آیه ۳۰و۳۱ می فرماید:

ای پیامبربه مردان و زنان مومن بگو تا چشم ها را از نگاه بد بپوشند و فروج و اندامشان را ازکار زشت محفوظ دارند و زنان زینت و آرایش خود را برای نامحرم آشکار نسازند و بایدکه سینه و دوش خود را با مقنعه بپوشانند مگر برای محرمان خود

چه اشکالی دارد که انسان به چهره جنس مخالف، نگاه کند و لذت ببرد ؟

جواب: دیدن هر چیز به ظاهر زیبا برای ما خوشایند و سودمند نیست مثلا نگاه مستقیم به خورشید با آن همه روشنایی و زیبایی نه تنها سودی ندارد بلکه باعث کوری یا ضعف بینایی می شود. نگاه به حسن جمال جنس مخالف هم ضررهایی دارد که به طور خلاصه اشاره می کنم:

می بینی، می خواهی، به وصالش نمی رسی،دچار افسردگی میشوی…….

می بینی، شیفته می شوی، عیب ها را نمی بینی، ازدواج میکنی،طلاق می دهی.

می بینی، دلباخته می شوی، به وصالش نمی رسی،خودکشی میکنی.

می بینی، باهمسرت مقایسه می کنی، ناراحت می شوی،بداخلاقی می کنی.

می بینی، لذت می بری، به این لذت عادت می کنی، چشم چران می شوی،درنظر دیگران خوار می گردی.

می بینی، لذت می بری، حب خدا در دلت کم می شود،ایمانت ضعیف می شود.

می بینی، عاشق می شوی، از راه حلال نمی رسی،دچار گناه میشوی.

می بینی، دائم به او فکر می کنی، از یاد خدا غافل می شوی،از عبادت لذت نمی بری.

و ده ها ضرر دیگر که با تعقل، به آنها پی خواهیم برد.

وچون خداوند که سازنده و خالق جسم و روح ماست می داند که  چه چیزهایی برای جسم وروح ما سود دارد و چه چیزهایی مضر است، به همین دلیل، انسانها را در این مورد،محدود کرده است و درسوره نور، آیه ۳۰و۳۱ می فرماید: ای پیامبربه مردان و زنان مومن بگو تا چشم ها را از نگاه بد بپوشند و فروج و اندامشان را ازکار زشت محفوظ دارند و زنان زینت و آرایش خود را برای نامحرم آشکار نسازند و بایدکه سینه و دوش خود را با مقنعه بپوشانند مگر برای محرمان خود.

چه زیبا فرمود امیرمؤمنان (علیه السلام): هر کس چشمش را آزاد بگذارد حسرتش زیاد می‏شود.
و در حدیثی دیگر می فرمایند:«کسی که نظر به نــامــحرم را از خـوف خداونـد تــرک کــند،خداوند به او ایمانی عطا می کند که شیرینی آن را در قلبش می یابد. »
به فرموده استاد شهید مطهری، هنر انسان آن است که با هوس مبارزه کند . پس نباید دیده را کور کرد تا هر چیزی را نبیند . باید با توجه به حضور خداوند متعال در هرحالی و مکانی و ترس از غضب الاهی چشم‏ چرانی نکرد تا ارزش انسان آشکار شود .
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خداوند می‏ فرماید:
« ای فرزند آدم اگر چشمت‏ بخواهد تو را به حرام وادار کند ، من پلک‏ها رادر اختیار تو قرار داده‏ام پس آن‏ها را فرو بند »
منبع: وبلاگ زینت زن
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 40
  • ...
  • 41
  • 42
  • 43
  • ...
  • 44
  • ...
  • 45
  • 46
  • 47
  • ...
  • 78

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • بانک مقالات
  • کتاب
  • بانک احادیث و جملات بزرگان
  • سخنرانی ها
  • معرفی پایگاه ها
  • کلیپ ها صوتی و تصویری
  • دلنوشته و یادداشت های کوتاه
  • حوزه نقد و تحلیل
  • شعر و ادبیات غیر داستانی
  • مصاحبه ها و گزارش ها
  • جهت اطلاع
  • تصاویر و پوستر

آمار بازدید

  • امروز: 1126
  • دیروز: 1442
  • 7 روز قبل: 4351
  • 1 ماه قبل: 6376
  • کل بازدیدها: 177514

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس