حیا در کجاست؟
«گویند: حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش و سه نفر دیگر طرف چپ وی نشستند. از این ها سه نفر سفید و سه نفر سیاه بودند. آدم به یکی از سفیدها که سمت راست او نشسته بود، گفت: تو کیستی؟
صفحات: 1· 2
«گویند: حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش و سه نفر دیگر طرف چپ وی نشستند. از این ها سه نفر سفید و سه نفر سیاه بودند. آدم به یکی از سفیدها که سمت راست او نشسته بود، گفت: تو کیستی؟
صفحات: 1· 2
«حضرت موسی با تلاش های پیگیر خود به تدریج بر ستمگران پیروز شد و پرچم توحید و عدالت را در نقاط زمین به اهتزاز درآورد. او برای توسعه ی خداپرستی و عدالت همواره می کوشید. در آن عصر شهر انطاکیه ( که فعلاً در ترکیه است) شهر باسابقه و پرجمعیتی بود، ولی ساکنان آن همواره تحت حکومت خودکامگی ستمگران به سر می بردند و از جهات گوناگون در فشار قرار داشتند. موسی برای نجات ملت انطاکیه راهی جز سرکوبی ستمگران و فتح آن شهر و حومه نمی دید، برای اجرای این امر سپاهی به فرماندهی یوشع و کالب…
- چارلز دانشجوی انگلیسی با طعنه به دوست و همکلاسی ایرانی اش همایون می گه :
چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن !؟؟
یعنی مردای ایرانی اینقدر کارنامه خرابی دارند و خودشون رو نمیتونن کنترل کنن؟؟
- همایون لبخندی میزنه و میگه :
ملکه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده ؟
و هر مردی می تونه ملکه انگلستان رو لمس کنه؟!
- چارلز با عصبانیت می گه :نه! مگه ملکه فرد عادیه ؟!!
فقط افراد خاصی می تونن با ایشون دست بدن و در رابطه باشن!!!
- همایون هم بی درنگ می گه :
خانوم های ایرونی همشون ملکه هستن!!!