• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حجاب حق الله است یا حق الناس ؟

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

قرآن كريم وقتي درباره حجاب سخن مي‏‌گويد، مي‏‌فرمايد: حجاب عبارت است از احترام‌ گذاردن و حرمت قائل شدن براي زن كه نامحرمان او را از ديد حيواني ننگرند؛ بنابراین، نظر كردن به زنان غير مسلمان را بدون قصد تباهي جايز مي‏داند. شبهه‏اي كه در ذهنيت برخی هست، اين كه مي‏‌پندارند حجاب براي زن محدوديت و حصاري است كه خانواده و وابستگي به شوهر براي او درست کرده و بنابراين، آن را نشانه ضعف و محدوديت زن مي‌دانند.

راهکار اين شبهه و تبيين حجاب در بينش قرآن كريم اين است كه زن بايد كاملا درك كند، حجاب او تنها مربوط به خود او نيست تا بگويد من از حق خودم صرف‏ نظر كردم. حجاب زن مربوط به مرد نيست تا مرد بگويد من راضيم. حجاب زن مربوط به خانواده نيست تا اعضاي خانواده رضايت بدهند. حجاب زن، حقي الهي است؛ بنابراین، مي‏بينيد در جهان غرب و كشورهايي كه به قانون غربي مبتلا هستند، اگر زن همسرداري آلوده شد و همسرش رضايت داد، قوانين آنها پرونده را مختومه اعلام مي‏كند، ولی در اسلام اين چنين نيست.

حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد، نه شوهر و نه ويژه برادر و فرزندانش است.


همه اينها اگر رضايت بدهند، قرآن راضي نخواهد بود، چون حرمت زن و حيثيت زن به عنوان حق‏ الله مطرح است و خداي سبحان، زن را با سرمايه عاطفه آفريد كه معلم رقت باشد و پيام عاطفه بياورد.

اگر جامعه‏اي اين درس رقت و عاطفه را ترك كرد و به دنبال غريزه و شهوت رفت، به همان فسادي مبتلا مي‏شود كه در غرب ظهور كرده است؛ بنابراين، كسي حق ندارد بگويد من به نداشتن حجاب رضايت دادم.

از اينكه قرآن كريم مي‏گويد هر گروهي، اگر راضي هم باشند، شما حد الهي را در برابر آلودگي اجرا كنيد، معلوم مي‏شود عصمت زن، حق‏ الله است و به هيچ كسي ارتباط ندارد.

قهرا همه اعضاي خانواده و اعضاي جامعه و به ویژه خود زن، امين امانت الهي هستند.

زن به عنوان امين حق‏ الله از نظر قرآن مطرح است؛ يعني اين مقام، اين حرمت و حيثيت را خداي سبحان كه حق خود اوست، به زن داده و فرموده اين حق من را تو به عنوان امانت حفظ كن.

آنگاه جامعه به صورتي درمي‏آيد كه شما در ايران مي‏بينيد. جهان در برابر ايران خضوع كرده است، زيرا در مسأله جنگ تا آخرين لحظه، صبر كرد و كاري كه بر خلاف عاطفه و رقت و رأفت و رحمت باشد، انجام نداد؛ با اين كه دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسكوني، كشتار بي‌رحمانه بي‏گناهان و غير نظامي‏ها را مشروع كردند.

جامعه‏‌اي كه قرآن بر آن حاكم است، جامعه عاطفه است و سرش اين است كه نيمي از امور جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادران هستند.

چه بخواهيم، چه نخواهيم، چه بدانيم و چه ندانيم، اصول خانواده درس رأفت و رقت مي‏دهد و رأفت و رقت در همه مسائل كارساز است؛ بنابراين، در هر بخشي و هر بعدي از ابعاد براي سير به مدارج كمال بين زن و مرد تفاوتي نيست، منتها بايد انديشه‏ها قرآن‏ گونه باشد؛ يعني همان‌گونه كه قرآن بين كمال و حجاب و انديشه و عفاف جمع كرد، ما نيز در نظام اسلامي بين كتاب و حجاب جمع كنيم؛ يعني عظمت زن در اين است كه:

«أن لا يرين الرجال ولا يراهن الرجال؛ نبينند مردان نامحرم را و مردان نيز آنان را نبينند».

اگر كسي از تشخيص اصول ارزشي عاجز باشد، ممكن است ـ معاذالله ـ حجاب را يك بند بنداند و حال اينكه قرآن كريم وقتي مسأله لزوم حجاب را بازگو مي‏كند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنين بيان مي‏فرمايد:

«ذلك أدني أن يعرفن فلا يؤذين؛ براي اينكه شناخته نشوند و مورد اذيت واقع نشوند»، چرا كه آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.

بر پایه مطالب گفته شده، مرد و زن در معيارهاي اصلي همتا هستند و يك سلسله مسئوليت‏هاي اجرايي براي مرد است كه اگر انجام ندهد، بايد وزر آن را تحمل كند؛ بنابراين، نتيجه مي‏گيريم كه اولا آن تهمت‏هايي كه به اسلام زده و مي‏گويند كه اسلام نيمي از جامعه را از بسياري از حقوق محروم كرده است، نارواست.

دوم آن که اين تعصبات و رسوم جاهلي كه از ديرباز در فرهنگ جوامع اسلامي رواج پيدا كرده كه از زن به عنوان مظهر ضعف و زبوني ياد مي‏كنند، بايد زدوده شود.

سوم این که اگر كسي احساس مي‏كند زن نبايد از علوم و مسائل تربيتي و مانند آن كه خدمات قابل عرضه‏اي به جامعه ارائه مي‏دهد استفاده كند، بايد از اين اعتقاد صرف‏ نظر كند و علاقه‏مند باشد زن همتاي مرد در اين علوم و معارف بار يابد و به جامعه خدمت كند، مگر جايي كه به طور استثنا وظيفه مرد قرار گرفته است.

چهارم، جمله «عاشروهن بالمعروف» اختصاصي به مسائل داخل منزل ندارد، بلكه در كل جامعه هم جاري است و مسأله پنجم اين است كه زن در برابر مرد، غير از زن در مقابل شوهر است؛ يعني زن در مقابل شوهر بايد تمكين كند، ولی زن در مقابل جامعه، مثل فردي از افراد جامعه است و اين چنين نيست كه بايد اطاعت كند و در مسائل خانوادگي هم مي‌بينيم كه گاهي زن قوام و قيوم است و مرد بايد پیروی كند، همچنان كه پسر بايد از مادر اطاعت كند ولو در حد بالايي از تخصص‏هاي علمي باشد.

در پايان هرچند هنوز شبهاتي در مسأله برابري زن و مرد قابل طرح است، ليكن با توجه به اصول كلي ياد شده و آشنايي با خطوط اصيل نظام ارزشي در اسلام و تبيين محور سعادت و شقاوت، پاسخ آنها روشن خواهد بود».

 نظر دهید »

امام با حجاب با خشونت برخورد نمی‌کرد

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

سایت جماران گفتگویی با نعیمه اشراقی، نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره حجاب منتشر کرده است.

او در زمان فوت امام، ۲۴ سال سن داشته است و بعد از انقلاب هم، اوقات زیادی را در بیت امام گذرانده.

نعیمه اشراقی در پاسخ به این سوال «در جریان پس از انقلاب اما اتفاقات بسیاری افتاد که اکنون ما در کشور شاهد حجاب اجباری هستیم. عده‌ای می‌گویند نظر امام در رابطه با اجبار پوشش برای خانم‌ها دچار تغییر شد؛ به این صورت که پیش از انقلاب بیشتر بر عفت عمومی تاکید می‌کردند و می‌فرمودند که حجاب «حق» زن مسلمان است، اما پس از انقلاب، محور تاکیدات بر حجاب شرعی آمد و بیشتر تکیه بر این شد که حجاب «تکلیف» زن مسلمان است.» چنین گفته است: «به نظر من، خیلی ظالمانه است که این را به امام نسبت بدهیم که نظرات ایشان قبل از انقلاب، یا در بحبوحه انقلاب و بعد از انقلاب، تغییر کرده است. امام زمانی که به رهبری انقلاب رسیدند با قبلش هیچ تفاوتی نکردند؛ نه رفتارشان، نه نظراتشان، نه زندگیشان و…. نمی‌توانیم بگوییم که امام، قبل از انقلاب خواستند با دل مردم راه بیایند و پس از انقلاب، حجاب را اجباری کردند. اجباری شدن حجاب در کشور ما، نتیجه تصویب قانونی است که در مجلس انجام شد. امام هر وقت نظری راجع به حجاب می‌دادند، نظر شرعی می‌دادند و تنها وجه شرعی حجاب مدنظر ایشان بود. در واقع، از زمانی که امام (س)، مبارزات خود را با رژیم پهلوی آغاز کردند، تنها چیزی که مدنظر ایشان بود، تکلیف شرعیشان بود. حتی زمانی هم که در رأس حکومت قرار گرفتند فقط تکلیف شرعیشان تغییر کرد و نظراتشان تغییر نکرد. منتها شرایط جامعه تغییر کرد.»

بخشی‌هایی از این گفتگو را می‌خوانید؛

- نظر امام راجع به حجاب مسلم است. چون تقید امام به حفظ شعائر دینی بر هیچ کس پوشیده نیست. اما نظر ایشان در این مورد نسبت به مراجع تقلید دیگر، چندان سخت گیرانه نبود. به خاطر دارم که در پاریس، در خانه، من بلوز و دامنی تنم بود و روسری بر سر داشتم. از امام پرسیدم که آیا این حجاب، حجاب کاملی است. ایشان هم فرمودند بله. البته تذکر دادند که حجاب برای محیطی هم که استفاده می‌شود، مهم است. در پاریس این حجاب اشکالی ندارد، اما شاید این حجاب برای شهری مانند قم حجاب کاملی نباشد. محیطی که در آن حضور دارید بر این مسئله که تا چه اندازه خودتان را پوشش دهید، تفاوت ایجاد می‌کند.

- امام اصولا با اجبار و تحکم و خشونت بسیار مخالف بودند. حتی در خصوص مسائلی مثل نماز. به خاطر دارم که زمانی مادربزرگم مسافرت رفته بودند و قرار بر این شد که من شب‌ها در اتاق امام بخوابم. من هر شب به امام می‌گفتم که صبح من را برای نماز بیدار کنند. هر شب که می‌گفتم، ایشان صبح من را برای نماز بیدار می‌کردند. یک شب فراموش کردم به امام بگویم و صبح وقتی بیدار شدم، دیدم آفتاب زده است و امام من را بیدار نکرده‌اند. از ایشان سوال کردم و ایشان گفتند چون دیشب به من نگفتی، من بیدارت نکردم. اما بسیاری از آدم‌های دین دار این طور نیستند. امام نسبت به هیچ مسئله‌ای، از جمله حجاب، با خشونت بر خورد نمی‌کردند. البته شاید نیازی هم نبوده است. به هر حال خانواده امام همگی به حفظ حجاب مقید بودند و اتفاقی نمی‌افتاد که نیاز به خشونت باشد.

- به هرحال، وقتی چیزی در کشوری قانون می‌شود، نباید از آن تخلف کرد و اگر کسی به آن ماده تصویب شده اعتراضی دارد، باید ساز و کار مشخصی را طی کند. راه اعتراض این نیست که بی‌قانونی صورت گیردوراه تغییر عبور از قانون نیست. اما این مسئله که حکومت بیاید و حجاب را اجباری کند، از نظر شرعی، برای من جای شک است. در اینکه حجاب مسئله‌ای فردی ست یا اجتماعی، بحث و نظر بسیار وجود دارد. ولی باید در نظر گرفت که برای رعایت نکردن حجاب، برعکس دزدی، روزه‌خواری و…، حدی در دین تعیین نشده است و به باور من، اجباری کردن حجاب وقتی معنا پیدا می‌کرد که دین، حدی برایش قائل شده باشد. در غیر این صورت، مانند نماز نخواندن که حدی ندارد، و ما نمی‌توانیم فرد تارک نماز را زندانی یا مجازات کنیم، اجباری کردن حجاب هم از نظر شرعی پشتوانه‌ای ندارد. گرچه در کشور ما قانون شده و تا جایی که این قانون پابرجاست رعایتش الزامی است.

- به نظر من، بسیار بهتر بود که ما حجاب را اجباری نمی‌کردیم. به خاطر اینکه ما با اجباری کردن حجاب، می‌خواستیم حاشیه امنیت جامعه را بالا ببریم، اما دقیقا برعکسش عمل کردیم و امنیت را پایین آوردیم. وقتی ما در جامعه حجاب را اجباری کردیم، محدودیت و ممنوعیت ایجاد کردیم، روابط دختر و پسر را ممنوع کردیم، همه این مسائل از خیابان‌ها به درون خانه‌ها رفت. کسانی که به مسائل دینی اعتقادی ندارند، وقتی در خیابان به خواسته‌های خود نمی‌رسند، در خانه‌ها، از مواد مخدر، مشروب و… استفاده می‌کنند و روابط غیراخلاقی میان دختر و پسر شکل می‌گیرد. در نتیجه ما امنیت را برای نسل جوان پایین آوردیم.

- مشکلات دختر جوانی که در تهران، از منزل خارج می‌شود و مسیری را طی می‌کند تا به مقصد برسد، خیلی بیشتر از مشکلات دختر جوانی در شهری مانند تورنتو است. در آنجا، ‌ یک دختر جوان با یک خانم مسن و یا یک آقا فرقی ندارد و هیچ‌کس به او تعرضی نمی‌کند و امنیت بالا است. منظورم از امنیت، معنای لغوی کلمه نیست. به نظر من ایران یکی از کشورهای خیلی امن است و تهران در مقایسه با شهرهای بزرگ دیگر بسیار شهر امنی است. منظور من، امنیت اجتماعی و حفظ حرمت و ارزش است. حرمت یک دختر در شهری مثل تهران بیشتر پایمال می‌شود تا در شهری که آزادی بیشتر است. به نظر من، با اجباری کردن و محدودیت گذاشتن ما به این وضعیت دچار شده‌ایم.

- در حدود سال ۱۳۶۶، روزی به دانشگاه رفته بودم و رئیس انجمن اسلامی دانشگاه با من کار داشت. دیدیم یکی از پسران دانشجو، با چهره‌ای بسیار ناراحت از آنجا بیرون آمد. از رئیس انجمن پرسیدم علت ناراحتی آن آقا چه بود؟ او گفت که ما این آقا را، چندین بار با یک دختر جوان در خارج از دانشگاه دیدیم و به او تذکر دادیم اما فایده‌ای نکرد و اکنون او را اخراج کردیم. من گفتم که شاید این دختر، خواهر یا نامزد این آقا بوده و گفتند که ما تحقیق کردیم که این دختر نه نامزد این آقا بوده و نه خواهرش. من دیگر سوالی نکردم و به سمت خانه امام رفتم و امام سوال کردند که چه خبر؟ و من هم اتفاقی که در دانشگاه افتاده بود بیان کردم. ایشان خیلی ناراحت شدند و گفتند که همین الان برگرد و به آن فرد مسئول، از قول من بگو شما به هیچ عنوان حق تجسس در کار این دانشجو و اخراج او را ندارید.

- ما نمی‌توانیم بگوییم که حجاب شرعی نیست، حجاب قطعاً شرعی است. به اعتقاد من، صرفا اجباری بودن حجاب است که شاید شرعی نباشد. البته حجاب به این شدتی که بعضی علما بر آن پافشاری می‌کنند، نیست و ما یک کم غلظت آن را زیاد کرده‌ایم. مثلاً حجاب زنان پیغمبر با حجاب زنان دیگر فرق می‌کرده، و برای بقیه سختگیرانه نبوده است و ما خودمان، حجاب را سخت کردیم.

- در رابطه با اجباری بودن حجاب، در میان صحبت‌های امام، من تنها در یک جا مشاهده کردم که از امام سوال شده بود که در شمال، خانم‌ها با لباس شنا، به داخل شهر هم می‌روند؛ در این باره ما باید چکار‌کنیم؟ امام هم گفته بودند که خود مردم متدین مازندران اجازه نمی‌دهند که زنان لخت وارد شهرشان شوند. (جلد ۸ - صفحه ۳۳۹) اما هیچ جا به روشنی دیده نشده که ایشان می‌خواستند یا نمی‌خواستند که حجاب اجباری شود یا نه. من هم به یاد نمی‌آورم که امام برای اجباری شدن حجاب نظر خاصی داشته باشند. اما می‌دانم که با خشونت مخالف بودند. زمانی چند دانشجوی بسیجی نزد امام آمدند و از قاطعیت در مقابل بدحجابی از ایشان سوال کردند. امام در جواب فرمودند که منظور شما از قاطعیت چیست؟ اگر منظورتان برخورد فیزیکی ست، این اصلا درست نیست. باید با مدارا و محبت راجع به بدحجابی برخورد کرد و با خشونت نباید کاری کرد.

- با اجباری شدن حجاب، اقلیتی از زنان جامعه که به حجاب اعتقاد ندارند و مجبورند حجاب بگذارند، خودشان را به چهره‌ای درست می‌کنند که بسیار بد‌تر از بی‌حجابی است. شاید بین آن‌ها، آدمهای شریف و نجیبی بسیاری هم باشد اما چهره‌شان این را نشان نمی‌دهد. به هرحال هر اجباری، یک اعتراضی را در پی دارد. حجاب هم یک اجبار است و اعتراضی که در پی دارد، این است که با چنین قیافه‌هایی بیرون می‌آیند و همه چیز با هم مخلوط می‌شود. در جامعه‌ای آزاد، دختری که مثلا می‌خواهد به دانشگاه برود با چهره‌ای ساده می‌رود و به مهمانی با چهره‌ای دیگر می‌رود، اما در اینجا دختران ما در همه جا، چه دانشگاه، چه مهمانی، به یک شکل می‌روند.

- چادر سر می‌کنم. من نسبت به حجاب نگاه مثبتی دارم و شخصا حجاب را دوست دارم. اما حقیقتا به چادر علاقه ندارم، چون هم سختی برایم ایجاد می‌کند و هم وقتی سر تا پای یک خانم سیاه است، چندان دید قشنگی در نگاه آدم ایجاد نمی‌کند. همچنین راحتی چادر خیلی کم است و فرد گاهی با چادر برای خودش خطر ایجاد می‌کند. اما چادر در خانواده ما مرسوم است و من به عنوان نوه امام، اگر این کار را نکنم، کاری متمایز انجام داده‌ام و کار متمایز انجام دادن را دوست ندارم. همچنین چادر در خانواده‌های ما، مسئله‌ای سمبلیک است و من دوست ندارم از آن تخلف کنم. به نظر من، وقتی فرد وابسته به مرد بزرگی چون امام است، که از شرقی‌ترین نقطه عالم، تا غربی‌ترین نقطه، او را می‌شناسند، و شریف‌ترین انسانی ست که بسیاری در عمر خود دیده‌اند، تعهدی ایجاد می‌شود و این تعهد برای من، عمل کردن به چیزهایی است که حتی ممکن است خلاف میل من باشد.

 نظر دهید »

مادر چادری و دختر بی حجاب !!!! چرا ؟؟؟

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

در ابتدا باید به عرض برسانم که در بین افراد مانتویی هم (خانم های بدون چادر اما محجبه هم دیده می شود) پس امیدوارم طرح سوالم موجب بی ادبی به این دسته نشده باشد . اگر به سوال طرح شده کمی دقت کنید متوجه خواهید شد که موضوع بر سر نا هماهنگی و تضاد ایجاد شده می باشد .


مانتو حجاب برتر نيست:

دلائل:
مانتو و مانند آن در صورتی که دوخت، مدل و رنگ آن مناسب باشد و تحریک کننده نباشد و نمایان بودن صورت زن موجب جلب توجه دیگران نگردد و سیمای او بدون آرایش باشد اشکال ندارد اما معایبی دارد برخی از انواع مانتو و امثال آن، که برجستگی های بدن را نمایان می سازد، خود خلاف عفت و وقار زن است و شایسته مقام زن مسلمان نیست که چنین لباسهایی بپوشد و در شأن مرد مسلمان هم نیست که همسر و خواهرش این چنین در انظار مردم ظاهر شود.

چه بسا خانمی از پوشیدن مانتو هدف سوئی نداشته و زن با شخصیت و قابل احترامی هم باشد ولی جلوی چشم برخی مردان را نمی توان گرفت، استفاده از چادر مانع نگاه های آلوده می شود.
با پوشیدن مانتو، بدن پوشیده می ماند اما صورت کاملاً آشکار است و در این حال اگر سیمای زن زیبا باشد یا به آرایش آراسته شده باشد و یا به هر دلیل، دیگر چهره او نظر نامحرمان را جلب نماید.
اهمیت دادن بانوان به چادر و ترویج آن در جامعه در واقع بها دادن به فرهنگ خوب نیاکان و نشانه پایبند بودن به
سنت های اصیل و معقول ایرانی و تلاش در جهت حفظ هویت و اصالت ملت مسلمان ایران است
اينكه گاهي مشاهده مي شود مادري محجبه و اهل چادر است اما دخترش اينچنين نيست قطعاً دليلش اين است كه دختر فقط حجاب و چادر را از مادر ديده است اما فلسفة حجاب را از او نشنيده و با فرهنگ حجاب رشد نيافته است؛ دختري كه حياء در وجودش نهادينه نشده باشد حتي اجبار هم او را اهل عفاف و حجاب نخواهد كرد.

گرچه در سالهاي اخير، در زمينة توليد پارچة مشكي چادري در داخل كشور اقداماتي انجام پذيرفته اما متأسفانه هنوز اين محصول مانند بسياري ديگر از مايحتاج اساسي كشور وارداتي است و مسلماً دشمن عفاف و حجاب بانوي مسلمان ايراني، در بيرون و درون مرزهاي كشور عزيزمان، بيكار ننشسته و حتي از حربه هاي اقتصادي، براي رواج بي بند و باري و بي عفتي زنان شايستة ما استفاده خواهد كرد.

 نظر دهید »

عفاف و حجاب در سيره ی حضرت زهرا (سلام الله علیها)

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

در این قسمت، به طور کلی جلوه­ هاي عفاف و حجاب در سیره ­ی حضرت زهرا(س) را در چند محور مورد بررسی قرار می ­دهیم:

1 . حضرت زهرا(س) و عفاف در گفتار
در آيه­ ي 32 سوره ­ي احزاب، درباره­ ي وظايف زنان در لزوم رعايت عفاف در سخن گفتن با مردان نامحرم آمده است: «فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَيَطمَعَ الذي في قَلبِه مَرَضٌ وَ قُلنَ قَولاً مَعروفاً؛ پس به گونه ­اي هوس ­انگيز سخن نگوييد که بيماردلان در شما طمع کنند و سخن شايسته بگوييد.»

خضوع در اين جا به معناي اين است که زنان در برابر مردان آهنگ سخن­ گفتن را نازک و لطيف نکنند تا مردان بيماردل را دچار ريبه و خيال ­هاي شيطاني کنند و شهوت آنها را برانگيزانند. منظور از بيماري دل، نداشتن نيروي ايمان است؛ آن نيرويي که آدمي را از ميل به سوي شهوت باز مي­دارد.
و «قولاً معروفا» يعني سخن معمولي و مستقيمي بگويند که به دور از کرشمه و ناز باشد و شرع و عرف اسلامي آن را پسنديده دارد.1
اين آيه اشاره به کيفيت و محتواي2 سخن­گفتن و حرمت صحبت کردن با ناز و عشوه دارد و صحبت کردن با نامحرم بايد عفيفانه و به­ دور از نرمش و خضوع و خودنمايي باشد. همچنين بر اجتناب از هرگونه سخنان بيهوده و غيرضروري و شهوت ­انگيز تأکيد دارد و متذکر مي  گردد در صورت عدم رعايت اين امر ممکن است در اثر نمايش جاذبه­ هاي زنانه و سخنان هوس آلود، افرادي که از سلامت روحي و رواني و اعتدال نفساني - که در اثر ضعف يا فقدان ايمان است - برخوردار نباشند به فکر گناه و فحشا بيفتند و امنيت جامعه را به خطر بيندازند. نقل است که هرگاه کسی به در خانه­ ی حضرت زهرا(س) می­ آمدند حضرت برای پاسخ به فرد پشت در، دستان مبارک خود را در دهان قرار می­ دادند تا با تغیر لحن صدای خویش فرد را از لغزش گناه دور کنند. همچنین روایت شده حضرت در هنگام سخن ­رانی کوبنده ­ی خویش در مسجد، لحن صدای خویش را به حالت بم تغییر داده­ بودند و این گونه در گفتار عفت پیشه می ­کردند.


2 . حضرت زهرا(س) و عفاف در نگاه
در آيه­ ي 31 سوره ­ي نور که به سوره ­ي عفت و پاک­ دامني و حجاب معروف است3، به چندين رفتار عفيفانه اشاره مي ­شود که يکي از آنها وجوب حفظ و کنترل ديده و نگاه است: «وَ قُل لِلمؤمناتِ يَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَّ؛ به زنان مؤمن بگو چشم ­هاي خود را (از نگاه هوس ­آلود) فرو گيرند.»4 همچنين در آيه­ ي ديگري مي ­فرمايد: «قُل لِلمؤمنينَ يَغُضّوا مِن أبصارِهِم؛ به مردان مؤمن بگو از بعضي نگاه­ هاي خود (نگاه­ هاي غيرمجاز) چشم ­پوشي کنند».5 در شأن نزول اين آيات آمده: جواني در بين راه، زني را مي­ بيند و به او چشم مي ­دوزد و به دنبال او به راه مي ­افتد. طوري غرق نگاه بوده که صورتش به ديوار برخورد مي ­کند و مجروح مي ­شود، نزد رسول خدا(ص) مي ­رود و ماجراي خود را نقل مي ­کند و اين آيه نازل مي­گردد.6
«يغضض» از ماده­ ي «غضّ» به معناي کاهش و کم­ کردن نگاه است7 و منظور، چشم پوشي از نگاه حرام و غيرضروري و شهوت ­آلود است. در لزوم عفّت و پاک ­دامني و ترک نگاه حرام، بين زن و مرد، فرقي نيست.8 بدين ترتيب همان گونه که چشم­ چراني بر مردان حرام است، بر زنان نيز حرام است.9 حضرت رسول(ص) مي­ فرمايد: «از نگاه­ هاي زيادي بپرهيزيد؛ زيرا تخم هوس مي ­پراکند و غفلت مي­ زايد».10
همچنين حضرت عيسي(ع) مي ­فرمايد:
«از نگاه به نامحرم بپرهيزيد که بذر شهوت را بر دل مي ­نشاند و همين براي دچار شدن انسان به فتنه کافي است».11
از اين رو، کنترل چشم مي ­تواند از مهم ­ترين و اساسي ­ترين اصول عفاف باشد که بايد در مرتبه ­ي اولي رعايت گردد؛ چرا که چشم دروازه ­ي قلب و روح است و «هر چه ديده بيند دل کند ياد.»
امام علي(ع) مي­فرمايد: «العين رائد القلب؛ چشم، دل را به دنبال خود مي­کشد».12
بدين ترتيب، کمترين کوتاهي در چشم­ پوشي از نگاه به نامحرم، تيري مسموم از سوي شيطان است.13 قلب، عقل انسان را نشانه گرفته و دل و فکر را مشغول و به دنبال آن، غريزه را مشتعل مي­ کند و از آن پس فتنه­ ها به دنبال مي ­آورد که گاه جبران ­ناپذير است.
به گفته­ ي شاعر:
اين نظر از دور چون تير است و سم/عشقت افزون مي ­شود صبر تو کم
کسي که عفّت چشم پيشه کند و نگاه حرام را دنبال نکند، فکرش فراغت و دلش آرامش مي ­يابد14 و اوصافش نيکو گشته15، در نتيجه، خداوند، شيريني ايمان و عبادت را به او مي چشاند16 و به­ازاي فروبستن چشم از حرام، قدرت مشاهده­ ي شگفتي ­هاي عالم و عظمت الهي را مي ­يابد.17
حضرت زهرا(س) همان کسي است که زن نيکو و شايسته را زني مي­ داند که مردي را نبيند و مردي او را نبيند.18
خشنودي حضرت فاطمه(س) از محول شدن انجام کارهاي خانه و معاف شدن از کار در بيرون منزل (در تقسيم کار توسط حضرت رسول(ص) 19) به اوج عفت و حياي ايشان در خودداري از اختلاط با مردان و محفوظ ماندن از نامحرمان اشاره دارد.
روایت است که رسول خدا(ص) در زمينه­ ي تقسيم کار اين گونه داوري کردند: فاطمه(س) را مأمور به انجام امور داخل خانه نمود و علي(ع) را نيز به امور خارج از خانه مامور ساخت. دختر پيامبر از اين تقسيم کار فوق ­العاده خوشحال شد و چنين اظهار داشت: «جز خداوند نمي ­داند که من از چنين تقسيمی چه قدر خوش­حال شدم زيرا پدرم رسول خدا مرا از گريبان ­گير شدن با مردان معاف داشته است.»20(ادامه دارد…)


پی نوشتها:

1 . طباطبايي، محمدحسين، تفسير الميزان، ج16، ص461.
2 . جوادي آملي، عبدالله، زن در آيينه­ ی جلال و جمال، ص436.
3 . مکارم شيرازي، ناصر، برگزيده ­ی تفسير نمونه، ج3، ص289.
4 . نور، آیه­ ی31.
5 . نور، آیه­ ی 30.
6 . قرائتي، محسن، تفسير نور، ج8، ص173.
7 . قاموس قرآن، همان، ج5، ص105.
8 .تفسير نور، همان، ص176.
9 . تفسير نمونه، همان
10. ميزان الحکمه همان، ج13، ح20245.
11 . تفسير نور، همان، ص174.
12 . تفسير نور، همان، ص174
13 .«انظره سهم مسموم من سهام ابليس» [ميزان الحکمه، همان، ج13، ح20285]
14 .امام علي(ع) «من غضّ طرفه أرواح قلبه» کسي که چشم خود را پايين اندازد دلش را آسوده گرداند [ميزان الحکمه، همان، ح20261]
15 . امام علي(ع) «من عفت أطرافه حسن أوصافه» هر که نگاه هايش پاک باشد، اوصافش نيکو شود. [ميزان الحکمه، همان، ح20261
16 . رسول اکرم(ص): «النّظر سهم مسموم من سهام ابليس، فمن ترکها خوفاً من الله أعطاء الله ايماناً يجد حلاوته في قلبه؛ نگاه کردن يکي از تيرهاي زهرآلود ابليس است. پس هر که از ترس خدا چشم خود را (از نامحرم) فرو بندد خداوند به او ايماني عطا فرمايد که حلاوت آن را در دلش بيابد. [ميزان الحکمه، همان، ح6323]
17. رسول اکرم(ص): «غضّوا اَبصارکم ترون العجائب؛ چشمان خود را (از حرام) فرو بنديد تا شگفتي ­ها ببينيد [ميزان الحکمه، ح 20262]
18.  أن لا يرين الرجال و لا يراهن الرجال  [بحار الانوار، ج103، ص238]
19 . وسائل الشيعه، ج14، ص123. 
20 . وسائل الشيعه، ج14، ص123.

 نظر دهید »

مجموعه‌ی وصیت نامه‌های شهدا درباره‌ی حجاب

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

1) « خواهران ما در حالى كه چادر خود را محكم برگرفته ‏اند و خود را هم چون فاطمه و زینب حفظ می ‏كنند… هدف‏دار در جامعه حاضرشده ‏اند.»(رییس جمهور شهید محمد على رجایى)    

2) «اى خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهى چادر تو می ‏ترسد تاسرخى خون من.» (شهید محمد حسن جعفرزاده)

3) «مادرم… من با حجاب و عزت نفس و فداكارى شما رشد پیدا كردم.» (شهید غلامرضا عسگرى)

4) «شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوى‏معنویت و صفا مى‏كشاند.»(شهید على رضائیان)

5) «از خواهران گرامى خواهشمندم كه حجاب خود را حفظ كنند، زیرا كه‏حجاب خون‏بهاى شهیدان است.»(شهید على روحى نجفى)

6) «و تو اى خواهر دینى‏ام: چادر سیاهى كه تو را احاطه كرده است ازخون سرخ من كوبنده تر است.»(شهید عبدالله محمودى)

7) «خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان: بى‏اعتنایى شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.»(شهید على اصغر پور فرح آبادى)

8) «به پهلوى شكسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم كه، حجاب را حجاب ‏را، حجاب را، رعایت كنید.».(شهید حمید رستمى)

9) «خواهرم: حجاب تو مشت محكمى بر دهان منافقین و دشمنان اسلام مى زند.»(شهید بهرام یادگارى)   

10)«یك دختر نجیب باید باحجاب باشد.»(شهید صادق مهدى پور)     

11) «از تمامى خواهرانم مى‏خواهم كه حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»(شهید سید محمد تقى میرغفوریان)   

12) «خواهرم: از بى حجابى است اگر عمر گل كم است نهفته باش و همیشه گل باش.»(شهید حمید رضا نظام)    

13) «حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست»(شهید محمد كریم غفرانى)   

14) «خواهرم: محجوب باش و باتقوا، كه شمایید كه دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان مىكشید.»
«حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بینى و دشمن تو را نمى بیند.»(سردار شهید رحیم آنجفى)

 نظر دهید »

فطري بودن حجاب(پوشش)

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

مي توان گفت حجاب در بينش قرآني صورت فطري دارد،‌ البته نه به معناي پوشيدن چادر و يا داشتن لباس ويژه، بلكه در جهت كلي و مبنائي آن، داستان آدم و حوا و بهره‌گيري از شجره ممنوعه در قرآن، خود نكته جالب توجهي را در جنبه فطري بودن آن به ما تفهيم مي كند. شيطان، آدم و حوا را به وسوسه‌اي فريب داد تا زشتي‌هاي پوشيده آنان پديدار شود و به دروغ گفت خدا شما را از اين درخت نهي نكرد جز براي اينكه مبادا در بهشت دو پادشاه باشيد يا عمري جاويدان يابيد و بر آن سوگند ياد كرد كه من خيرخواه شما هستم… چون از آن درخت تناول كردند، زشتي‌هايشان (مانند عورات و ساير زشتي‌هاي پنهان) آشكار گرديد و بر آن شدند كه از برگ درختان بهشت خود را بپوشانند (نوعي پوشش و حجاب) و اين خود،‌ فطري بودن آن را نشان مي‌دهد[1].

از طرفي زنان در طول اعصار در جوامع متمدن پوشيده بوده‌اند، هر چند حد پوشش آنان گاه كمتر و گاه بيشتر از حدود تعريف شده در شريعت اسلامي است، اما در اكثر جوامع حضور اجتماعي زنان با پوشش هايي كه تقريباً تمام حجم بدن را پوشانده باشد، متداول بوده است[2].


از جمله عوامل گرايش انسان‌ها مخصوصاً زنان به حجاب و پوشش، تأمين يك نياز فطري و دروني به نام حيا و شرم است. شرم، يكي از صفات مخصوص انسان است و انسان تنها حيواني است كه اصرار دارد دست كم، بعضي از اندام هاي خود را بپوشاند. پروفسور اسواله شوارتز، طبيب و روان شناس اتريشي، در كتاب روان‌شناسي جنسي درباره‌ي احساس شرم در انسان‌ها مي‌نويسد: «علاوه بر مردم شناسي، تجزيه و تحليل روان‌شناسي نيز ثابت مي كند كه احساس شرم، يكي از صفات عمد‌ه‌ي نوع بشر است. هيچ قبيله‌ي اوليه‌اي، هر قدر هم بدوي بوده باشد، شناخته نشده است كه از خود، شرم بروز ندهد و بچه‌هاي كوچك نيز شرم دارند. در طي دوران رشد بشر و همچنين در خلال رشد افراد، بر وسعت موضوعاتي كه مورد حمايت شرم قرار مي گيرند، افزوده مي شود. حمايت،‌ وظيفه مخصوصي است كه به عهده‌ي شرم گذارده شده است. كاملاً معلوم است كه شرم، قبل از همه چيز از اعضاي تناسلي و وظايف آنها حمايت مي كند… ادعاي پيشرفت و مدرنيزم، خرقه‌اي بر تن بي‌خبري از ارزش‌هاي اساسي است؛ و شرم نخستين قرباني اين گمراهي اخلاقي است، مثلاً نهضت اعتقاد به لختي، نمونه‌ي وحشتناكي از اين ادعاست»[3].


[1]- دكتر علي قائمي، حیات زن در اندیشه اسلامی،انتشارات امیری،چاپ اول،چاپ تهرانی،  ص357- 359

[2]- سيد جعفر حق شناس، نظام اسلامي و مسأله حجاب، ص20

[3]- غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي،انتشارات صدا و سیما،چاپخانه انتشارات سروش لیتوگرافی،چاپ دوم1386، ص68


نوشته :اعظم السادات رضوي

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 55
  • 56
  • 57
  • ...
  • 58
  • ...
  • 59
  • 60
  • 61
  • ...
  • 62
  • ...
  • 63
  • 64
  • 65
  • ...
  • 78

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • بانک مقالات
  • کتاب
  • بانک احادیث و جملات بزرگان
  • سخنرانی ها
  • معرفی پایگاه ها
  • کلیپ ها صوتی و تصویری
  • دلنوشته و یادداشت های کوتاه
  • حوزه نقد و تحلیل
  • شعر و ادبیات غیر داستانی
  • مصاحبه ها و گزارش ها
  • جهت اطلاع
  • تصاویر و پوستر

آمار بازدید

  • امروز: 97
  • دیروز: 1809
  • 7 روز قبل: 6154
  • 1 ماه قبل: 8128
  • کل بازدیدها: 179323

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس