• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

پیشینه ی حجاب و بی حجابی

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

پیشینه ی حجاب و بی حجابی

 

چادر به صورتی که در میان ایرانیان معمول است،یعنی چادر بلند تا پایین پا،در میان عرب ها رایج نبوده است؛ولی آنان چیزی شبیهِ نیمه چادر داشتند.ظاهراً"جلباب"،در آیات قرآن،اشاره به همین نیمه چادر دارد که نه مثل مقنعه و روسری،کوتاه است و نه مثل چادر،خیلی بلند.

این حجاب شاید تا کمر و کمی پایین تر می رسیده است و اعراب از آن استفاده می کردند.پوشش اعراب دَرع و ملحفه و مقنعه بود:دَرع پیراهن بلندی است که تا پشت پا می رسد و آستین هایش بلند و گشاد است؛ملحفه همان چادر است که به خود می پیچند و مقنعه را نیز به سر می کنند.

از روایات،می توان فهمید که زنان و دختران ائمه علیهم السلام هر سه پوشش فوق را داشتند. در آداب نمازگزار هم آمده است که زن در هنگام نماز،اگر بخواهد حجاب کاملی داشته باشد،باید از مقنعه و دَرع و ملحفه استفاده کند.

پوشش و لباس،همواره با انسان بوده و پوشش زنان،در همه ی تمدن ها،بیشتر از مردان بوده است. در تمدن فینیقی ها که چهار هزار سال پیش از میلاد می زیسته اند،زنان حجاب داشتند و برای پوشش خویش،از پارچه های سرخ رنگ استفاده می کردند. زنان آریایی نیز حجاب داشتند و آنان که از طبقات بالای اجتماعی بودند،برای حجاب ارزش ویژه ای قائل می شدند. در بین یونانیان،رسم بود که زنان حتی صورت های خویش را با قسمتی از روپوشِ بسیار ظریف بپوسانند و مادران و دایگان وظیفه ی تعلیم و تعلم را بر عهده داشتند.

آشوریان و کلدانین نیز حجاب داشتند؛نویسنده ای می نویسد:"از میان زنان بابل و آشور ،تنها آنان که عفیف بودند و شوهر داشتند،دارای حجاب بودند."هم چنین ،زنان اسپارتی محجبه بودند و دختران اسپارتی،پس از شوهر کردن،حجاب می گرفتند.نقش ها و تصویرهایی که از زنان اسپارتی باقی مانده است،حکایت از این دارد که آنان سر را می پوشاندند و صورت را باز می گذاشتند و هنگامی که به کوچه و بازار میرفتند،حجاب داشتند.همین طور ،رومیان ،کارتاژی ها،چینی ها،هندی ها،ایرانیان باستان،ایرانیان اشکانی و ساسانی، همه حجاب داشتند.تورات و کتاب های مقدس نیز به حجاب سفارش کرده و عذاب بی حجابی را بیان کرده اند.

با این حال،موج فسادو برهنگی و بد حجابی در غرب جدید آغاز شدو اندک اندک ،به جوامع دیگر نیز سرایت کرد.ویل دورانت می گوید:"فساد اخلاقی (در جامعه ی آن روز غرب)نشانه آزادگی و خردمندی بود و هرزه گی،به صورت نوعی آداب رایج درآمده بود.در فرانسه ی قرن هجده،زنی که فقط به شوهر خود دل بسته بود،یادگار دوران های گذشته به شمار می آمد و زناشویی،فقط وسیله ای برای حفظ نام خانوادگی و انتقال ثروت بود.”

این فساد و بی بند و باری با رنسانس علمی در اروپا شروع شد و روشنفکران غرب زده،آن را به جهان سوم سوغات آوردند.این موج ،ابتدا در سرزمین عثمانی گسترش یافت و کم کم ،به کشورهای دیگر نفوذ کرد.در ایران ،شاه عباس کبیر با پذیرفتن برادران شرلی،جرقه ی بی بندو باری و بد حجابی را زد و می توان شروع جریان غرب زدگی مستمر را دوران  دانست. بعد از این دوره،رضا خان در ایران و آتاتُرک(مصطفی کمال)در ترکیه و امان الله خان در افغانستان،مامور کشف حجاب شدند.

بنابراین ،آغاز بدحجابی و بی حجابی را می توان دوران تحول و رنسانس در اروپا دانست.

 نظر دهید »

سنگربانان حجاب

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود!

من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !

من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !

من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم : خدا قوت، نه خسته برادر! ، بعضی ها امروز برای طرح دوستی ، فقط با عجله از همه می پرسند : ASL?

من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !

من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست .


من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !

من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !

من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !

من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی قبر مانند ، قرآن می خواندم و اسغفار می کردم و لذت می بردم ، بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !

من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!

من آنروز یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ، زیبایی و عزت و شکر خدا می کردم ، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !

من آنروز با بند انگشتانم ، با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز با دگمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پیام های عمومی دعوت به دوستی در روم ها !

من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشوم ، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که فضا را هم آلوده کنند !

من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند : مرا نیز به حساب آورید ، آدمم !

من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !

من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان … را می شنیدم ، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !

من آنروز از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !

من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا نا محرمان را غافلگیر کنند!

من آنروز به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدم اشک می ریختم و قصد انتقام از دشمن را داشتم ، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند !

من آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردم ، بعضی ها امروز ، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا به چشم بیایند !

من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم ، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد به نامحرم ، بر خود حرام کرده اند!

نه ! این قرارمان نبود ! ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی ! رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن ! بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ … ما خون دلها خورده ایم !

برگزیده ای از یادداشت های یک جانباز شرکت کننده در عملیات ، والفجر 8 ، کربلای5 ، نصر و …

 نظر دهید »

اثرات تربیتی و اجتماعی رعایت حجاب در شخصیت زن و مرد در جامعه

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

 

 

اگر زنان و دختران با پوشش و حجاب کامل وارد جامعه شوند . اثرات تربیتی و اجتماعی فوق العاده در شخصیت زن و مرد دارد . از جمله این اثرات :

1-کاهش غریزه خودنمایی زن و عریزه جنسی مرد

2-افزایش حجب و حیاء ذاتی زن

3- ایجاد تقوا در زن و مرد

4-تأمین غیرت ورزی مرد

5-افزایش خویشتن داری و کف نفس در زن و مرد .

6-افزایش امنیت روانی و اجتماعی زن و مرد

اگر اندکی دقّت کنیم خواهیم دید که موارد فوق که تنها گوشه ای از اثرات رعایت پوشش و حجاب هستند چه تأثیری در شکل گیری شخصیت حقیقی و والای زن و مرد به احسن وجه دارد و زمانی که در جامعه ای شخصیت زن و مرد از نظر اجتماعی و تربیتی و … تضمین شده باشد فضای ذهنی چنین جامعه ای سلامت کامل خود را به دست آورده است .

 نظر دهید »

جایگاه «حجاب» و«عفاف»از دیدگاه امام خمینی (ره)

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

مقام زن مقام والاست؛ عالى رتبه هستند، ما مى خواهیم زن به مقام والاى انسانیَّت خودش

باشد نه ملعبه (بازیچه) در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد. زن ها گمان نكنند كه این

مقام زن است كه باید «بزك» كرده بیرون بروند، با سرِ باز و لخت بیرون بروند! این مقام زن

نیست؛ این «عروسك بازى» است نه زن. زن باید شجاع باشد، زن باید در مقدَّرات مملكت

دخالت كند. زن آدم ساز است؛ زن «مربِّى» جامعه است.

صحیفه امام، ج 6، ص 301 - 300

 نظر دهید »

حجاب در اقوام و ملل مختلف

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ



مسأله پوشش و حفظ عفاف، خاص دنياي اسلام و حتي دنياي اديان نيست. بر اساس زمينه فطري، حتي جوامع اوليه و به دور از تمدن و مذهب هم آن را مورد توجه قرار مي‌دهند. نوشته‌اند كه زن‌هاي تاتار[1] از لحاظ عصمت ، وقار و وظيفه‌شناسي در برابر شوهران نظير ندارند. پاكدامني و حجب و حياي آنان قابل تحسين است. بي‌احترامي به عفت عمومي و هتك ناموس گناهي بزرگ است. در قانون نامه ياساي مغول[2]، هتك ناموس، زنا و ازاله بكارت كيفر اعدام دارد و …[3]

بررسي در قبيله ساموآ نشان مي‌دهد دختران مي‌كوشند در برخورد با پسران خويشاوند و خانواده خود ، تابوي[4] برادري و خواهري را مراعات كنند. وقتي دختر به سن 8-9 سالگي مي‌رسد مي‌داند كه نبايد به گروه پسران بزرگتر نزديك شود و مرزي بين خود و او قائل است كه تخلف از آن مجاز نيست[5].

اشكانيان به شدت بر مستور بودن زنان اصرار داشتند و پاسخ تخلف و خيانت، مرگ بود. بر اساس نقش‌هاي باقي مانده از دوران اشكانيان، لباس زنان اشكاني در آن دوره، پيراهني بلند است كه تا روي زمين مي‌رسيده و نيز پرچين و آستين‌دار و يقه راست بوده است. پيراهن ديگري داشته‌اند كه روي اولي مي‌پوشيدند. قد اين يك نسبت به اولي كوتاه و ضمناً يقه باز بوده است و روي اين دو پيراهن، چادري سر مي‌كردند.

در كتاب «پوشاك زنان ايران» نقش برجسته‌اي از پالمير در موزه‌ي لوور هست كه بانوئي از دوره اشكاني را نشان مي‌دهد. اين بانو چادري بر سر دارد و از زير آن عمامه‌اش (كه خوب جوري بافتش پيدا است) نمايان است.

مجسمه اي نيز از بانوان دوره‌ي اشكاني در موزه‌ي پالمير دمشق هست كه پوشاك بانوان اين دوره را روشن‌تر مي‌نماياند. اين بانو، نشسته و چادري او را پوشانده است. گوشه‌ي چادر، در زير يك تكه فلز بيضي شكل نقش زده (كه بوسيله زنجيري به گردنش آويخته است) بند است. به علاوه اين مجسمه‌ها، نقاشي‌هايي بر ديوارهاي معبد زوس در شهر دورا- اوروپوس كشيده شده است كه مربوط به اشكانيان است و عده‌اي را با لباس مخصوص مراسم مذهبي نشان مي‌دهد. و باز، زني ديگر را بر اين ديوار نقاشي كرده‌اند كه روي پيراهن ارغواني خود چادري سراسر سفيد پوشيده و بر روي آن يك تكه پارچه‌ي ارغواني افكنده است[6].

كشور ايران در زمان هخامنشي‌ها به 23 «ساتراپ» يا منطقه‌ي حكومتي تقسيم مي‌شد، كه هر كدام داراي پادشاه و فرمانروايي بود. بيشترين اطلاعاتي كه درباره‌ي اين تمدن بدست آمده است از سنگ نوشته‌ها و نقاشي‌هايي است كه بر سنگ‌هاي اين ساختمان‌هاي بزرگ باقي مانده است. درباره رسم پوشش زنان در ميان اين اقوام در كتاب «پوشاك باستاني ايرانيان» آمده است: «با توجه به نقش‌هاي باقي مانده از دوران هخامنشي درباره پوشاك زنان، پيراهن آنان پوشش ساده و بلند، يا داراي راسته‌چين و آستين كوتاه است و در پايين دامن از زانو به پايين، شرابه‌هايي[7] تا به مچ پا آويزان است[8]. به علاوه به زناني در اين دوره برمي‌خوريم كه از پهلو سوار

بر اسب مي‌باشند و چادري مستطيل شكل بر روي همه لباس‌هاي خود افكنده‌اند»[9].

در زمان داريوش، گوشه‌نشيني بر زنان واجب بود و رفته رفته اين روش ادامه پيدا كرد و سراسر زندگي‌شان را گرفت و اين امر خود مبناي پرده پوشي در ميان مسلمانان به شمار مي‌رود. زنان بالاي اجتماع، جرأت نداشتند كه جز در تخت روان روپوش دار از خانه بيرون بيايند، و هرگز اجازه داده نمي شد كه بصورت آشكار با مردان رفت و آمد داشته باشند. زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردي حتي پدر و برادر خود را ببينند. در نقش‌هايي كه از ايرانيان باستان باقي مانده است، هيچ صورت زني ديده نمي شود[10]. در عصر داريوش، زنان دربار در حرم‌سرا به سر مي‌بردند و هيچ كس حتي سران خانواده‌هاي درجه اول مملكت كه سبب سلطنت رسيدن پادشاه بودند نيز حق ورود به حرم‌سرا را نداشتند[11].

حجاب در اديان نیز سابقه‌اي بس طولاني و غيرقابل انكار دارد. در آيين يهود بوده و هم اكنون در نزد پيروان آن بصورت هايي وجود دارد. در مسيحيت هم از قبل بوده و در حال نيز نزد راهبه‌ها به چشم مي‌خورد. از پولس كه جزو حواريون مسيح بود نقل شده است كه گفته بود «نقاب، شرف زن است»[12].

زنان در دوران جاهليت، به پوشش كامل مقيد نبودند، با مردان معاشرت و همنشيني داشتند، در مجالس عمومي شركت مي‌جستند و در اماكن عمومي تردد مي نمودند، لباس هاي زنانه تمام بدن را نمي‌پوشاند و مقداري از سر و گردن و گوش و سينه و دست و پاي آنها باز بود. زمخشري در اين زمينه نوشته است: «گريبان جامه‌ي زنان، گشاد بود به گونه اي كه گودي گردن، سينه‌ها و اطراف آن آشكار مي‌شد. زنان روسري خود را به پشت سر مي‌بستند و از جلو مكشوف مي ماندند… برخي زنان گام بر زمين مي‌كوفتند تا از صداي خلخال او دريابند كه خلخال دارند، گفته اند كه گاه نيز براي آنكه معلوم شود دو خلخال دارد، پاهايشان را به هم مي‌زدند». سيوطي نيز نقل كرده است: «از سعيدبن جبير نقل است كه گفت خلخال زن، داراي منگوله‌هايي بود كه هرگاه مرد غريبي بر او مي‌گذشت پاهايش را عمداً تكان مي داد تا او صداي خلخال را بشنود».

اين نحوه پوشش در لباس زنان بعد از ظهور اسلام تا مدتي پس از هجرت نيز ادامه داشت تا آنكه قانون پوشش در سوره‌ي نور، نازل شد[13].

[1]- نام طايفه‌اي است بزرگ از تركستان و اصل آن از اولاد تاتارخان بوده‌اند و تاتارخان برادر مغول خوان و اولاد اين دو به مرور بسيار شده‌اند و تاتار را تارتاري و تتار و تتر نيز گفته اند.
[2]- رسم، قاعده، قانون، قوانين و حكم و قرارداد چنگيزخان مغول بوده است ياساي چنگيزي مجموعه قوانيني كه چنگيز وضع كرده است.
[3]- شيرين بياني، زن در ايران عصر مغول، ناشر: انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ص58- 59
[4]- به معني مقدس و ممنوع، طبق آيين پولي نزيان، شخص يا چيزي را كه داراي سجيه‌ي مقدس باشد و از تماس با ديگران ممنوع بوده تابو گويند.
[5]- دكتر مارگرت ميد، بلوغ در ساموآ، ترجمه مهين ميلاني، شركت نشر ويس، چاپ خوشه، چاپ اول، ص125
[6]- جلیل ضیاء پور ، پوشاک زنان ایرانی از کهن ترین زمان ، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر ، ص83 - 90
[7]- رشته‌ها و منگوله هايي كه از كنار و حاشيه چيزي آويزند، لوله هايي از شيشه ي باريك كه از داخل آنها نخ بيرون كنند براي آويزه
[8]- سيد محمود مدني بجستاني، فساد سلاح تهاجم فرهنگي، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ اول، ص263
[9]- منيژه شيرخاني، پوشش زن ايراني از ايران باستان تا قاجاريه، ناشر: انتشارات بهار علم، چاپ نقش جهان، ص25
[10]- ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه احمد آرام، ع، پاشاني، اميرحسين آريان پور، انتشارات علمي فرهنگي، چاپ پنجم، 1376، ج1، ص433-434
[11]- سيد محمود مدني بجستاني، فساد سلاح تهاجم فرهنگي، همان
[12]- دكتر علي قائمي، حيات زن در انديشه اسلامي، ص359- 360
[13]- محمد مهدي شمس الدين، حدود پوشش و نگاه در اسلام، ترجمه محسن عابدي، انتشارات بين المللي الهدي، چاپ اول، ص51


نوشته :اعظم السادات رضوي

 نظر دهید »

مساله‌ی حجاب در جمهوری اسلامی ایران/معرفی کتاب

21 تیر 1392 توسط پشتیبانی 2 کوثر بلاگ

آن‌چه به عنوان دلیل روند نامناسب حجاب و پوشش پس از اتمام ایام دفاع مقدس مطرح است، نقایص متعدد در حوزه شناخت، گرایش و رفتار می‌باشد و یکی از نکات اساسی در این حیطه، میزان و نوع نقش مردم و حکومت است و این‌که آیا حکومت در قبال حجاب و پوشش شهروندان مسئولیت و وظیفه‌ای دارد یا نه؟

مساله حجاب در جمهوری اسلامی ایران
«بررسی حقوقی ـ جامعه‌شناختی»

نویسنده: دکتر علی غلامی (عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع))
انتشارات: دانشگاه امام صادق (ع) و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
چاپ اول: ۱۳۹۱

بحث حجاب و پوشش دارای سابقه‌ای به اندازه عمر بشر بود و هم زمان با هبوط حضرت آدم (ع) و حوا به زمین وآشکار شدن عورات آن‌ن‌ها بر یکدیگر موضوعیت یافته است. در ایران تا قبل از اسلام بحث حجاب و پوشش تحت تاثیر آموزه‌های مختلفی است که در هنگام ورود اسلام و هم‌زمان با حاکمیت ساسانیان تعالیم زرتشتی نقش اساسی را در این موضوع ایفا می‌کند.

کتاب حاضر در ۵ فصل تدوین شده است:

در فصل اول، پس از تفصیل مفردات موضوع و واژگان کلیدی به جایگاه حجاب در ادیان الهی، آیین‌های بشری و ملل مختلف در ایام باستان و معاصر می‌پردازد و در ادامه به مبانی و ضرورت‌های حجاب اشاره شده است.

 

در قسمت اول این فصل پس از تبیین معنا و مفهوم صحیح دو واژه حجاب و عفاف، رابطه دقیق این دو با هم مورد اشاره قرار گرفته و مشخص می‌شود که عفاف و حجاب دو مفهوم مترادف و هم معنی نیستند. در قسمت دوم این فصل نیز موضوع حجاب و پوشش در میان ادیان الهی، آیین‌های بشری و ملل مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد تا معلوم گردد که بحث پوشش در میان سه دین یهود، مسیحیت و اسلام از چه جایگاهی برخوردار است. البته آیین‌های دیگر بشری نیز مورد اشاره قرار گرفته است. در ادامه موضوع مورد تبیین بخش سوم از فصل ابتدایی این کتاب، بحث مبانی و ضرورت‌های حجاب و پوشش است واین‌که موضوع پوشش و حجاب چه تاثیراتی در حوزهٔ فردی، خانوادگی و اجتماعی به جای می‌گذارد.

در فصل دوم، علل بدحجابی در حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرد که هر کدام از این حوزه‌ها نیز در سه ساحت‌شناختی، گرایشی و رفتاری دیده شده است.

به عنوان نمونه، در ساحت‌شناختی حوزه‌ی فردی، از جمله عللی که در تشکیل و نضج تلقی، نگاه و ذهنیت فرد نسبت به مساله حجاب و پوشش نقش داشته، تصور غلط از فلسفه، مفهوم و حد حجاب و پوشش، خلط میان مفهوم آزادی با بی‌قیدی، ضعف میان ایمان و اعتقادات مذهبی و مواردی از این دست است.

در فصل سوم، در نقطه مقابل فصل دوم به راهکارهای حل مشکل بدحجابی پرداخته شده و همانند فصل دوم در حوزه‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی در سه ساحت پیش گفته (‌شناختی، گرایشی و رفتاری) راهکارهایی ارائه شده است.

به عنوان مثال، در ساحت رفتار حوزه خانوادگی، راهکارهای رفتاری خانواده جهت حل مشکل بدحجابی شامل مواردی چون، پوشیدگی تعاملات جنسی والدین، التزام اعضای خانواده به ارضای نیازهای یکدیگر و کنترل روابط دوستانه و فامیلی فرزندان می‌باشد.

فصل چهارم، بحث چرائی و چگونگی ورود حکومت اسلامی به محدودهٔ پوشش و حجاب مورد بحث قرار می‌گیرد و در ۵ محور به ضرورت ورود حکومت به این حوزه اشاره شده است.

حقوق و تکالیف حکومت اسلامی، تعیین حد برای تخطی از مرزهای الهی، ضرورت و وجوب برخورد با متظاهر به منکر، امر به معروف و نهی از منکر و قاعده «التعزیر لکل عمل محرم»، محورهایی هستند مبنای ورود حکومت اسلامی به حیطه پوشش را روشن می‌سازند.

فصل پنجم و در واقع بخش پایانی کتاب، ناظر بر شبهاتی است که به طور معمول شنیده و از آن‌ها بحث می‌شود. الزامی بودن یا نبودن حجاب در صدر اسلام، خصوصی یا عمومی بودن حجاب و پوشش، تاثیر حجاب بر التهاب بیشتر جامعه، رابطه حجاب با آزادی و فعالیت زن و…….

دلایلی متقن برای ضرورت ورود حکومت به حوزه پوشش
همان طور که در فصل چهارم کتاب آمده، حقوق و تکالیف حکومت اسلامی، تعیین حد برای تخطی از مرزهای الهی، ضرورت و وجوب برخورد با متظاهر به منکر، امر به معروف و نهی از منکر و قاعده «التعزیر لکل عمل محرم»، دلایلی هستند که ورود حکومت به مقوله حجاب را ضرورت می‌بخشند.

به عنوان مثال، برای بررسی «حقوق و تکالیف حکومت اسلامی»، از چهار منظر می‌توان آن را مورد بررسی قرار داد. از نگاه قرآن کریم، روایات، ففها و عقل.

چنانکه در نگاه قرآنی، خداوند متعال در سوره مبارکه اعراف آیه شریفه ۱۵۷، می‌فرمایند:
«آنان که از رسول و پیامبر امی که در تورات و انجیلی که نزد آنان است، اوصاف و نشانی نگاشته آمده، پیروی کنند و آنان را به نیکویی امر و از پلیدی نهی می‌کند و بر آنان هر طعام پاکیزه را حلال و هر چیز پلید و منفور را حرام می‌گرداند و بارهای گران و زنجیرهایی را که بر دست و گردن آنان است، برمی‌دارد، پس آنان که به وی گرویدند و حرمت و عزت او را نگه داشته و یاریش دادند و از نوری که به وی نازل گردیده پیروی کردند؛ این گروه در حقیقت‌‌ همان رستگاران عالمند.»

هم‌چنانکه در محور بحث «امر به معروف و نهی از منکر» نیز از منظر روایات آمده است:

حضرت امیرالمومنین: « تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر چون قطره‌ای است در برابر دریای پهناور» (نهج‌البلاغه،کلمات قصار، شماره ۳۷۴)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 59
  • ...
  • 60
  • 61
  • 62
  • ...
  • 63
  • ...
  • 64
  • 65
  • 66
  • ...
  • 78

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • بانک مقالات
  • کتاب
  • بانک احادیث و جملات بزرگان
  • سخنرانی ها
  • معرفی پایگاه ها
  • کلیپ ها صوتی و تصویری
  • دلنوشته و یادداشت های کوتاه
  • حوزه نقد و تحلیل
  • شعر و ادبیات غیر داستانی
  • مصاحبه ها و گزارش ها
  • جهت اطلاع
  • تصاویر و پوستر

آمار بازدید

  • امروز: 1218
  • دیروز: 1442
  • 7 روز قبل: 4351
  • 1 ماه قبل: 6376
  • کل بازدیدها: 177514

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس