فراموش نشود!
دیدید در وصیّتنامههای شهدا چقدر دربارهی حجاب توصیه شده؛
خب، حجاب یک حکم دینی است؛
این آرمان شهیدان فراموش نشود.
مقام معظم رهبری ۹۵/۷/۵
دیدید در وصیّتنامههای شهدا چقدر دربارهی حجاب توصیه شده؛
خب، حجاب یک حکم دینی است؛
این آرمان شهیدان فراموش نشود.
مقام معظم رهبری ۹۵/۷/۵
دکتر حمید فرزام از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط:
یک بار که با جناب شیخ رجبعلی خیاط از خیابان سیروس میگذشتیم ایشان به بنده فرمودند: نگاهت که به نامحرم میافتد در تو اثر دارد؟
خوشت میآید؟ من سرم را پایین انداختم و تبسم کردم. گفتند: (اگر خوشت نیاید که مریضی؛
حالا اگر نگاهت افتاد باید سرت را پایین بیندازی، استغفار کنی و بگویی
«یا خیر حبیب و محبوب صل علی محمد و آل محمد» این را بگو و دامان خود را بگیر! آن وقت چیزهایی را میبینی که تا به حال ندیدهای.
دکتر حمید فرزام از شاگردان شیخ (در گفتگو با کیهان فرهنگی ش 203 شهریور 1382 ش).نقل از گنجينه عفاف: مهدى نصيری.
یحیی مازنی می گوید :
من مدت زیادی در همسایگی خانه ی امیرالمومنین (علیه السلام) سکونت داشتم در طول این مدت نه قامت زینب را دیدم و نه صدای او را شنیدم !
اگرچه زن موجودی اجتماعی است و می تواند مانند مردان فعال باشد و با حفظ حجاب و تقوای لازم در تمام اموراقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و نقش خویش را ایفا کند ، ولی زینب (سلام الله علیها) در شرایط عادی نخواست خود را نشان دهد و از پرده ی عفاف خارج شود . حتی در شهادت مادر و پدر کسی زینب را ندید . اما در صحنه ی کربلا و تعقیب نهضت حسینی وظیفه ای دیگر پیش آمد .
او این درس ها را از مادرش زهرا فراگرفت که حتی از مرد بیگانه نابینایی که به خانه اش آمد ، دوری کند . او نه تنها راضی نبود چشم نامحرم به او بیفتد بلکه خود نیز از نگاه به نامحرم خودداری می کرد . ولی هنگامی که حمایت از ولایت علی (علیه السلام) و ستیز با غاصبین ، تکلیف دیگری را رقم زد. درحالیکه در میان زنان و کنیزان حرکت می کرد به مسجد آمد پرده ای آویختند و ایشان از پشت پرده آغاز سخن نمود.
عفت و پاکدامنی برازنده ترین زینت زن است و گرانقیمت ترین چیزی است که یک فرد می تواند داشته باشد .
یکی از درس های عاشورا همین عفت و پاکدامنی است . در این حادثه ی استثنایی تنها چیزی که زینب کبری سلام الله علیها و دیگر زنان حتی کودکان را به شکوه وا می داشت همین مسئله بود . اهل بیت آموخته اند که جز از خدا از کسی درخواستی نداشته باشند ولی در این مورد به خصوص در تاریخ می خوانیم که حتی از شمر هم درخواست می کنند که مثلا از مسیرکم جمعیت وارد شهر شوند و یا سرهای مقدس را جلوتر ببرند تا تماشاچیان به تماشای سرهای بریده مشغول گردند.
زینب حاضر است جان بدهد ، فرزند بدهد ، برادر و برادرزاده بدهد ، به اسیری برود ولی از عفت خویش چون گوهر گرانبهایی مراقبت کند . اوحاضر نیست تحت هیچ شرایطی در معرض دید اجنبی قرار گیرد .
دست تقدیر چنین رقم زده است که در مجلس یزید حاضر شود ؛ آنگاه که لب به سخن می گشاید ، می فرماید : ای پسر آن کسی که جدمان اسیرش کرد و سپس آزاد نمود ! آیا از عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را پشت پرده بنشانی و دختران رسول خدا را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی ؟ حجاب آنان را بدری و روی آنان را بگشایی ؟ تو خود را خلیفه ی پیامبر می دانی و با نوادگان او اینگونه رفتار می کنی ؟؟
مرحوم جزایری در الخصایص الزینبیه نقل می کند که وقتی زینب را به مجلس ابن زیاد وارد کردند ، حضرت برای اینکه از دید نامحرم مصون بماند با دستش صورت خود را می پوشاند ؛ برای اینکه چادرهای آنان را گرفته بودند .
شخص مصیبت دیده معمولا نسبت به اینگونه مسایل بی توجه است درحالی که زینب سلام الله علیها و شاگردان او از این جهت کاملا اهل مراعات و احتیاط هستند.
منبع :سیمای زینب (س) در آیینه ی تاریخ ، اعظم شبیری نشرهاجر ،قم، 1387
آیت الله جوادی آملی :
* عفاف وحِجاب، سيرت و صورت متعامل و متقابل انسانِ فضيلت محور است، زيرا هويّت اصيل بشر، همانا عقل نظري حاكم بروَهم و خيال در بُعد انديشه، و عقل عملي والي بر شهوت وغضب در بُعد انگيزه است. مقدار رقيقي از عَفاف، مايه احترام به حجاب شده و رعايت حجاب، پايه تحكيم عَفاف خواهد بود.
* انسان عفيف، حيثيت ارجمند خود را امانت خدا مي داند و با صيانت از آن امين الله مي شود و هرگز به خود اجازه نمي دهد كه حق الهي را هزينه يا حراج كند و با مبتذل شدن، آن را به بيگانگان مبذول دارد. اين انسان شناسي ويژه، قلمرو حَق و تكليف را از هم جدا مي كند و هيچگاه به كسي فرصت نمي دهد كه خود را مالك حيثيت بداند و در برابر حكم خداوند، دعواي انّيّت كرده، هواي خويش را بر فتواي الهي مقدّم بدارد.
* عفيف كه فرهنگبان عفّت است، از بي حجابي يا بدحجابي رنج مي برد. آن ملكه مستور، عاملِ اين مُلك محجوب است.
*حجاب كه يك امر طبيعي است، مانع ديدن يا شنيدن و برخورد بدني است؛ ولي عَفاف كه يك امر فراطبيعي است، مانعِ خواسته برخاسته از هوا و حاجبِ گرايش قلبي است و چون ملكه نفساني و منزّه از مادّه است، مي توان از آن به حجاب نوري ياد كرد كه همانند نماز، حاجبِ مُنكَر است. اين فضيلتِ دروني، همانند آن اَدَب بيروني، ويژه انسانِ سالك است كه «حَي متألّه» لقب گرفته؛ نه حيوان ناطق.
* بي حجابي يا بدحجابي، هر چند آثار شومي به بار مي آورد؛ ليكن بدترين اثر آن، آسيبي است كه به حريم هُويّتِ انسان مي رسد، زيرا غيرت، يكي از عناصر محوري كمال بشري است و معناي آن غير زدايي است؛ به طوري كه نه به قلمرو شخصي غير تجاوز شود و نه تعدّي غير به حريم شخصي خويش را تحمّل كند و اگر در سخنان نوراني اميرمؤمنان علي بن ابي طالب (علیه السلام) چنين آمده است كه «مَا زَنَي غَيُور قَطُّ» يا «عِفَّتُهُ عَلَي قَدْرِ غَيْرَتِه»، ناظر به همين مطلب است.
*عفاف، حصن رصيني است كه [انسان را] از گزند گناه حفظ مي كند؛ به طوري كه انسانِ عفيف، از تيررس شيطان مصون است.
*ايمان به خداي سبحان طعم گوارايي دارد؛ ذائقه كسي آن مزه را مي چشد كه از آسيب نگاه حرام مصون باشد. حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود: هركس براي رضاي خدا، نگاه حرام را رها كند، خداوند به او امن و آرامش عطا مي كند و او را ايماني مي دهد كه طعم آن را مي يابد.
*عفاف و حجاب، نه ويژه زنان است، نه خصيصه مردان، بلكه هر دو گروه بايد كمال خود را در عَفاف و جمال خويش را در حجاب جست وجو كنند، چنانكه آثار عَفاف و لوازم حجاب، مخصوص حِرفه معيّن نيست، بلكه بايد بركات آن را در تمام شئون فردي و جمعي، مانند هنر، فيلم و تجسيم مشاهده كرد.
منبع : آیت الله جوادی آملی-سروش هدایت- جلد -۴ صفحه2۴۶
چادر دشمن ترقی و پیشرفت مردم است…!
نزديك دو سال است كه اين موضوع (كشف حجاب) سخت فكر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتي كه به تركيه رفتم و زنهای آنها را ديدم كه (پيچه) و (حجاب) را دور انداخته و دوش بدوش مردهايشان در كارهاي مملكت به آنها كمك ميكنند، ديگر از هر چه زن چادري است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقي و پيشرفت مردم است.[۱]
این جملات را رضا شاه زمانی گفت که مردان ایرانی از بیکاری مانده بودند چه کنند ولی شاه مشتاق بود که زنان را شاغل کند و البته شاید میخواست با برداشتن حجاب هم برای زنان قبل از ورود به خیابان کار درست کند و هم برای مردان، و هم وسیلهای برای تفریح و سرگرمی آنان.
و چه زیبا شهید مطهری میفرمایند: به بهانه اینکه حجاب نیمی از افراد اجتماع را فلج کرده است، با بیحجابی و بیبندوباری نیروی تمام افراد زن و مرد را فلج کردهاند کار زن پرداختن به خود آرایی و صرف وقت در پای میز توالت برای بیرون رفتن، و کار مرد چشم چرانی و شکارچیگری شده است.[۲]
به هر حال شاید این بهترین کاری بود که رضا شاه میتوانست انجام دهد تا مردم را از حکومت و سیاستها و عقب ماندگیهای آن غافل کند و گرفتار زنان نیمه عریان کوچه و خیابان کند.
اگر بخواهیم تحلیل دقیقتری از جملات این دست نشانده داشته باشیم باید بگوییم آنچه مسلم است اینست که، حجاب مانع کار و فعالیتهای اجتماعی نیست، و بدن و سر ارتباطی به بسیاری از فعالیتها ندارد.
و باید بررسی شود که هدف او از این اقدام عجولانه علیه پوشش، چه بوده است و آیا مجبور به این کار بوده؟ و یا اینکه واقعا سطح تفکرات او در همین اندازه بوده است، که با توجه به شناختی که از رضاشاه میرپنج قلدر داریم میشود گفت: با فروشی که غربیها از لوازم آرایشی در ایران بدست آوردند، (و این فروش هم با توجه به خدمت و هنجار شکنیای که رضا شاه و فرزندش به غرب کردند که هنوز هم به برکت ماهوارهها متاسفانه ادامه دارد،) بعید نیست مجبور بوده باشد.[۳]
رضا شاه به ترکیه رفت و به این نتیجه رسید که چادر و چاقچور، دشمن ترقی و پیشرفت مردم است، چقدر خوب بود به کشورهای آمریکای لاتین و یا آفریقایی و… هم سر می زد و میدید که آنها در عین بیحجابی جزء گرفتارترین و فقیرترین مردم دنیا هستند.[۴]
——————————
منابع :
[۱] مهدی صلاح، کشف حجاب، زمینهها، پیامدها و واکنشها، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۴، ص ۱۱۸
[۲] مسئله حجاب،شهید مطهری ص۱۰۷
[۳] مساله حجاب، شهیدمطهری ص۹۴ (ارائه آمار از مصرف مواد آرایشی در دوران پهلوی به نقل از روزنامه اطلاعات)
[۴] حكايت كشف حجاب، تهاجم فرهنگي غرب و كشف حجاب، تهران، موسسه فرهنگي قدر ولايت، 1378، ص25
انتخاب شده از وبلاگ : حریم آسمانی