با این دلیل، دلیل نمی خواهم
این روزها بسیار معمول شده و همه آن را نشانه عقل و درایت می دانند.آن که در هر چیزی دنبال علت و چون و چرا باشند.
در صورتی که در دین ما همیشه همه دلیل ها مشخص نیست . برای شناخته شدن بعضی دلیل ها هم شاید هزار سال گذر زمان لازم بود. مثل اینکه گوشت خوک فلان ضرر را برای بدن دارد. این را دانشمندان مسیحی در سال های اخیر و بعد از هزار سال فهمیده اند تازه این فقط یک دلیل است. خودمان هم بارها از خدا چیزهایی خواسته ایم و برآورده نشده دلیل بعضی ها را هرگز نفهمیدیم و برای برخی هم چند سالی صبر کردیم.و این یعنی همیشه نباید دنبال دلیل بود چون آشکار بودن همه دلایل مناسب و در حد فهم انسان محدود نیست. خیلی ها هم نه برای عمل بلکه برای بهانه گیری و کم کردن آتش وجدان برای انجام ندادن عملی که می دانند خلافش را مرتکب شده اند دنبال دلیل هستند مثلا در جنگ بین وجدان و عقل و دانسته های شرعی برای بی حجابی. مثلا قرآن کجا گفته و …
راستی مگر ما هر آنچه از قرآن می دانیم به آن عمل می کنیم که اینجا می گوییم کجای قرآن گفته؟!منا بع دیگر اسلام که سنت و سیره و گاهی عقل است چه می شود؟!!
می خواهم بگویم اینجای قرآن گفته همان جا که گفته از خدا و رسول و اولی الامر اطاعت کنید.
دلیل و چون و چرا خواستن عبد در برابر مولا خیلی هم قشنگ نیست قشنگ آنجاست که بگوییم
انجام می دهم به روی چشم چون به علم بی نهایت و حکمت خدایم اعتقاد دارم و اعتماد
من حجاب دارم چون خدا گفته و دلیلی محکمتر از آن نمی بینم
نه حفاظت خودم نه سلامت اجتماع و نه هر دلیل دیگری این دلیل ها مخصوص آن هایی است که هنوز به خدایشان اعتماد نکرده اند.
هیچ دلیلی جای شیرینی تسلیم در برابر چنین خدایی را نمی گیرد.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
دل نوشته / صداقت