تفاوت حجاب دختران امروزی با مادرانشان!
حدیثه طالع زاری ، طلبه پایه دوم بهمن
چکیده :
در سالیان اخیر، حجاب و پوشش زنان به مثابه ی موضوعی دارای حساسیت اجتماعی مورد توجه اندیشمندان و متولیان فرهنگ در جوامع اسلامی بوده است بررسی ساختارهای فرهنگی ـ اجتماعی و اصول اخلاقی جامعه مدرن گسترش و پیچیدگی ارتباطات، سیاسی شدن موضوع حجاب، گره خوردن منافع نظامی سرمایه داری با مسئله پوشش و ارتباط حجاب با هویت و شخصیت فردی، همه نشانگر آن است که مسئله بدحجابی امروز به عنوان پدیده ای جدید و ارمغان عصر حاضر، قابلیت بررسی و پژوهش بیش تری دارد.
ضعف نظامی در ترسیم آرمان های خود برای نسل جوان، وجود زمینه های طبیعی میل به خودنمایی و ابراز رفتارهای جنسی در افراد، ضعف نقش هدایتگری و نظارتی خانواده، گسترش تکنولوژی های جدید رسانه ای ناآشنایی با حدود و فلسفه حجاب روش های غلط دفاع از حجاب و مقابله ی سیاسی نظامی که در شکل بدحجابی نمود پیدا می کند در این تحقیق یک مقایسه پیرامون حجاب زنان و دختران در زمان انقلاب جمهوری اسلامی ایران و تا حال که سی سال از آن گذشته داریم.
واژگان کلیدی: زن ـ اسلام ـ فرهنگ ـ استعمار
مقدمه
انسان در آغاز برای پوشاندن بدن خود از چیزهای طبیعی استفاده می کرد. نخستین بار حضرت آدم و حضرت حوا برای پوشاندن برهنگی های بدنشان از برگ درختان استفاده کردند. شکارچیان عصر یخ در 25 هزار سال پیش با به هم دوختن پوست جانوران خود را گرم می کردند.
فرهنگ حجاب و پوشاندن بدن برهنه، فرهنگی است که از زمان های باستان تا کنون پاییده است و هرگاه ما عمیقاً به پیشینه تاریخ و فرهنگی خود مراجعه نمائیم ملاحضه می کنیم که فرهنگ درست پوشاندن تن و بدن، متناسب با اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی مسئله ای است که نیاکان ما به آن می اندیشیده اند و در باور آن ها تخطی از این فرهنگ بزرگ محسوب می شود. ایرانیان نخستین کسانی بودند که کت آستین دار و نوعی شروار ابتدایی برای سوارکاری طراحی کردند. زنان ایرانی قبل از اسلام حجاب داشتند، ولی حدود حجاب اسلام، پس از اسلام رایج شده، زنان مسلمان عرب از پوششی به نام جلباب، استفاده می کردند که شبیه روسری بلندی بود که تا کمر را می پوشاند، اما ایرانیان چادر را ترجیح دادند که سنت دیرین آن ها بود. زنان در ایران باستان خارج از منزل لباس گشاد بر تن می کردند، از دوره های پیش از اسلام داشتن پوشش روسری، چارقد، چادر، مقنعه، لچک در بین زنان متداول بود. البته در هر دوره، شکل و نوع این پوشش تعقیر کرد. حجاب، سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بود حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند.
آیه حجاب
« يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا »
ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مومن بگو: پوشش های خود را خود فروتر گیرند. این برای آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیک تر است، و خدا آمرزنده مهربان است.
سبب نزول این آیه چنین بود، که زنان از خانه بیرون می شدند تا به مسجد آیند، و دنبال رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نماز بخوانند و چون شب می شد جوانان سر راه آن ها می نشستند و معترض ایشان می شدند، خدادند متعال این آیه را نازل فرمود.
زن به دلیل زیبایی ها و جاذبه هایی که دارد، همواره بیش تر از مرد مورد توجه دیگران قرار می گیرد و اگر در جامعه طوری ظاهر شود که این زیبایی ها به شکل ارزان و راحت در اختیار دیگران قرار بگیرد و به شدت این جاذبه ها افزوده شود، آنچه مورد توجه دیگران قرار می گیرد، زیبایی این جذابیت ها خواهد بود، ولی اگر با پوشش در جامعه حاظر شود، افراد به بعد انسان بودن زن شناخته می شود و زن مورد آزار قرار نمی گیرد.
واقعیت حجاب
واقعاً حجاب چیست و چه اثری درزندگی دارد؟
حجاب در فهم عرفی یعنی زن در معاشرت با مردان، اندام و زیبایی های جذب کننده خود را بپوشاند و جلوه گری و جلب توجه نکند، و رابطه او با دیگران رابطه انسانی باشد نه رابطه جنسیتی، حجاب در حقیقت کنترل کننده و جهت دهنده به تمایلات و گرایشات درونی است؛ و به همبن دلیل، زمینه تمرکز فکری و روحی را برای پرداختن به امور اساسی در زندگی ایجاد می کند. روح بشر تحریک پذیر است و نیاز به مهار کردن دارد، و در صورت عدم توجه به آن، تعادل را در درون و بیرون از خود از بین می برد، حجاب ابزاری متعادل سازی روحی، بهداشت روانی جمعی و تعادل در نیروی کار در محیط کار است.
فلسفه پوشش در اسلام
چون نظام حاکم بر جامعه ما اسلامی است حجاب ما برگرفته از اسلام است فلسفه پوشش در اسلام برگرفته از چند چیز است، بعضی از آن ها جنبه روایتی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
حجاب در اسلام از یک مسئله کلی تر و اساسی تری ریشه می گیرد و آن این که اسلام می خواهد انواع التذاذها جنسی، چه بصیری و چه لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص باید، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی های جنسی به هم می آمیزد اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند.
تحلیل وضعیت پوشش در زمان انقلاب
مادران ما در محیط و شرایطی تربیت یافتند که با زمزمه های انقلاب شروع شد و حکومت انقلاب اسلامی شکل گرفته انقلابی که در آن به زن ها به اندازه مرد بها داده شده است و زن را در راس امور مهم قرار داده است و زن در این انقلاب نقش برجسته ای دارد « ویژگی دخالت زن در انقلاب » اسلامی ایران در این است که زن مسلمان ایرانی در عین این که در صحنه تاریخ ظاهر شد و مستقیماً در کار سازندگی تاریخ با مرد شرکت کرد پشت جبهه را رها نکرد، حیا و عفاف و پوشش لازم را از کف نداد دور باش خویش را کرامت و عزت زنانه خویش را محفوظ دانست و خویشتن را مانند زن غربی و مدل پهلوی به ابتذال نکشاند.
حضرت امام خمینی که معمار انقلاب اسلامی و دیدگاهش دیدگاه ناب محمدی (صلی الله علیه وآله) است. زنان را دارای شخصیت بزرگ می داند و می فرمایند اسلام با آزادی زن، نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار زن در تمام ابعاد وجودی زن است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیت های خود را انتخاب کند. زنان از نظر اسلام نقش اساسی در بنای جامعه اسلامی دارند و اسلام زن را تا حدی ارتقاء می دهد که او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه دریابد و از حد شی بودن بیرون بیاید و متناسب با چنین رشدی می تواند در ساختمان حکومت اسلامی مسئولیت هایی نیز بر عهده بگیرد زمانی رهبر یک انقلاب برای زن و وجود زن چنین ارزشی قائل شود و آن را در سرنوشت حکومت نقش تعیین کننده بداند زن جامعه کمتر اسیر استعمار و سوء استفاده های غرب قرار می گیرد و تلاش هرچه بیش تر وظیفه خود را که رهبر انقلاب می فرماید. زن، مربی انسان است مرد از دامن زن به معراج می رود، بانوی ایرانی، در این نهضت و انقلاب، سهم بیش تری به مردان دارند، اگر زن های انسان ساز از ملت گرفته شوند، ملت ها به شکست و انحطاط خواهند رسید، صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه می گیرد.
غیرت مردان، پاسدار حریم خانواده
یکی دیگر از عواملی که باعث حفظ پوشش در جامعه می شود. صفت غیرت در مردان است. خداوند پاسداری از حریم خانواده و ناموس را برعهده مرد گذاشته و غیرت و حمیت را در وجود او نهاده و آن را امتیاز یک مرد دانسته است، هم چنین نبود آن را بی غیرتی و ضعف ایمان قلمداد می کند. اسلام از مرد خواسته است از ناموس خود محافظت کند و کمتر از یک خروس نباشد که نمی گذارد خروس دیگری به حریم او وارد شود هم چنین تاکید کرده است که مردان باید همسران و دختران خود را به پوشش مناسب و دوری از هوس بازی فرا خوانند بنابرین از یک شوهر و پدر غیرتمند انتظار نمی رود راضی شود یا خود را برای آنان بیاراید و حاضر نمی شود هزاران چشم بدخواه و هوس ران به ناموس او نگاه انداخته و سوء استفاده کنند. اما متاسفانه امروزه مردان جامعه
ما تحت تاثیر تهاجم فرهنگی که به کشور ما وارد شده و فیلم های مبتذل غربی سرگرم کردن جوانان به مدل و مدلگرایی از این غریزه قدرتمند و با ارزش غافل شدند که نتیجه آن بدحجابی که تمام اقشار جامعه را در برگرفته.
نظام پدرسالارانه
یکی دیگر از عوامل که باعث حفظ پوشش در زمان انقلاب بوده است نظام های حاکم بر جامعه است، چادر و حجاب زن، چه قبل و چه بعد از ماجرای « کشف حجاب » به مثابه ابزاری سیاسی در خدمت سیاست جنسی عمل می کرده است. اما همان طور که سیاسی بودن مناسبات جنسی و قدرت بین زن و مرد به گونه ی نامرئی و به ظاهر غیر سیاسی، عمل می کند، عملکرد سیاسی چادر و چاقچور و امثالهم نیز تا قبل از کشف حجاب، نامرئی و پوشیده مانده بود چادر و حجاب در واقع یکی از عناصر و ابزار حفظ مناسبات موجود جنسی، در خدمت تحکیم و تقویت منطق درونی سیستم مرد سالاری بوده است. منطقی که علاوه بر وابسته و کمتر شمردن زن، جنسیت و نمودهای جنسی او را منشأ و مظهر فتنه، شهوت و پستی می داند و گرایش و نزدیکی به آن را باعث دوری مرد از تقوی و پرهیزکاری و روحانیت می انگارد. چادر و حجاب در ایران مثل قید و بندهای مشابه آن در سیستم مرد سالار (نظیر سنت لغو شده پچیدن و بستن پای زنان در چین) ابزاری است که در اصل در خدمت حفظ تقسیم قلمروهای مرد و زن به کار گرفته شده است.
تحلیل وضعیت پوشش در جامعه ما
متأسفانه نهادهای سیاستگذاری و برنامه ریز در کشور ما، به شناخت و تحلیل پدیده ای اجتماعی و بررسی علل و عوامل آن، چنان که بایسته، توجه نکرده و همت خود را قبل از آسیب شناسی، به تدوین برنامه های اصلاحی معطوف کرده اند، از این رو می توان انتظار داشت که بسیاری از برنامه ها، به دلیل فقدان موضوع شناسی تحلیلی، نه تنها به طور کامل ثمربخش نباشد که گاه نتـایج در پـی داشـته باشد. تحلیل وضعیت پوشش در سه دهه اخیر، نشان می دهد از سال
1356 ـ 1359 پوشش بانوان، روندی رو به بهبود داشته است، تحلیل همین پدیده می تواند در بـررسی علل بد پوشی در سال های بعد روشنگر باشد با وجود آن که از زمان شکل گیری انقلاب تا
زمان استقرار نظام اسلامی، وجهه ی همت و مسئله اصلی جامعه ی اسلامی موضوع حجاب نبود، تمایل به این حجاب چگونه توجیه می شود؟ پاسخ آن است که آرمان جامعه با بخش های تأثیرگذار آن، نابودی رژیم سلطنتی و تشکیل جمهوری اسلامی بود، از آن جا که رژیم پهلوی در نقطه ی محوری نفرت عمومی قرار داشت، آنچه به وضوح با این رژیم پیوند خورده بود از جمله کشف حجاب، در دایره نفرت عمومی قرار گرفت و آنچه با اسلام و نظام اسلامی تعریف می شد، اقبال عمومی یافت و نظام ارزشی جامعه دگرگون گردید، به همین دلیل آرمان انقلاب توانست روحانیت و نخبگان مذهبی را به عنوان مهم ترین گروه مرجع در جامعه معرفی کند که حجاب بانوان مورد انتظار آنان بود این احساس عمومی و انقلابی تا ماه ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریان داشت و البته از سال 1358 به بعد توصیه ی رهبران مذهبی به حجاب و لزوم تعیین ضوابط قانونی برای مقابله با بی حجابی و انتظار جامعه ی مذهبی بر اصلاح وضعیت موجود در عمومی شدن حجاب موثر افتاد.
از سال 1359 با آغاز تحمیلی در واقعه جنگ توانسته بود انسجام اجتماعی و حس ایثار را تقویت کند و توجه به مسئله اصلی (جنگ) سبب می شد بسیاری مسائلی از جمله موضوع آزادی های اجتماعی و آزادی پوشش برابری حقوق زن و مرد و مسائلی از این دو دست، در حاشیه قرار بگیرد و یا اصلاً مسئله اقلیت را حتی طلب تلقی شود نه مسئله عمومی مردم؛ از این رو مسئله پوشش بانوان در حلول جنگ، هیچ گاه به عنوان مشکل حاد مطرح نشده بود. با پایان یافتن جنگ، ارزش های دوران دفاع مقدس از جمله حس ایثارگری، انسجام اجتماعی، قناعت و معنویت گرایی با افول مواجه شد و از سوی دیگر همت مدیران نظام به بازسازی کشور بر اساس برنامه های توسعه معطوف گردید گرچه بازسازی کشور تدوین برنامه برای ترسیم افق های تدوین سیاست ها و هماهنگی برنامه ها ضرورتی اجتناب ناپذیر بود و هست. اما اتخاذ رویکرد توسعه به این معنا بود که الگو های توسعه ی فرهنگی، اجتماعی اقتصادی و سیاسی غربی ـ البته با اصلاحاتی جزیی ـ مبنای تحولات قرار گیرد. تعارض میان آرمان های توسعه نا نوشته ی توسعه با جهت گیری های و شاخص رشد در الگوی دینی ـ که در ابتدا مورد توجه برخی دانشوران قرار گرفته بود ـ از دید بسیاری از مسئولان پنهان ماند. در نتیجه، شکاف طبقاتی، نابرابری های اجتماعی نمایان تر شد، ثروت و قدرت اقتصادی و اجتماعی به ارزش عمومی بدل گشت، رقابت برای احراز موقعیت های جدید میل به تجمل را افزایش داد و ارزش های معنوی تحت الشعاع قرار گرفت. در این وضعیت، زنان محجبه از احترام کمتری در جامعه برخوردار شدند و تمایل به خود آرایی و انتخاب پوشش های متنوع فزونی گرفت.
نتایج یک نظر سنجی که به مقایسه گرایش های عموم مردم در سال های 56 و 65 و 71 شمسی پرداخته است، نشان می دهد 8/81 درصد از پاسخگویان معتقد بودند مردم در سال 65 به خانم های چادری احترام می گذاشتند. درحالی که این رقم در سال71 به 8/36 درصد می رسد.
این تغییرات به وضوح برآمده از تغییرات ارزشی در یک جامعه است.
بر این مقطع، علاوه بر بروز تضادهای ارزشی ناشی از اتخاذ برنامه های توسط، موضوع تهاجم فرهنگی (اقدامات هوشمندانه جهان غرب در ایجاد تغییرات فرهنگی به منظور مقابله و نظام اسلامی و اصول گرایی دینی در جهان اسلام) مورد توجه صاحب نظران قرار گرفت. قراین نشان می دهد برادشتن حریم های اخلاقی میان زن و مرد و تغییر در وضعیت زنان از مهم ترین محورهای مورد نظر بوده است به ویژه دهه ی هفتاد با انبوهی از کتب، نشریات و فیلم ها و سریال های مواجه بودیم که به ترویج روحیه تساهل در امور اخلاقی و ترویج نسبت گرایی در حوزه ی اخلاقی و ترویج روابط آزاد و بدپوشی می پرداختند.
موضوع انفعالی جوامع اسلامی در قبال فرهنگ غرب
از قرن هیجدهم میلادی در غرب تمام حرکت هایی که به عنوان دفاع از حقوق زن صورت گرفته است، صرف نظر از نظر تفاوت هایی ظاهری که داشته اند، خصیصه مشترک شان، مادیگرایی و در خدمت نظام سرمایه بودن است. روشن است که این همه منجر به تنزل شخصیت زن می شود. در حقیقت تمدن غرب، زمانی ندای حقوق زنان را سر داد که در عرصه کار و فعالیت محتاج نیروی کار آنان شد. مورخ معاصر آمریکایی به صراحت می گوید: آزادی زن از عوارض انقلاب صنعتی است. زیرا انقلاب صنعتی موجب شد که زن صنعتی شود تا بدان پایه که بر همه نامعلوم بود و هیچ کس خـواب آن را نیـز ندیده بـود. زنـان، کارگران ارزان تری بودند و کارفرمایان آنان را بر مردان سرکش
سنگین قیمت ترجیح می دادند. البته تهاجم فرهنگی بیگانه، حرکتی بدیع و بی سابقه نیست، بلکه تجربـه مـکرر تـاریخ است. گـرچه در عصـر حاضر، توطئه هایی که نظام سلطه جهانی برای استحاله
فرهنگ اصیل جوامع اسلامی طرح ریزی کرده پدیده ای جدید است زیر دامنه تأثیرش بسی گسترش یافته است. متأسفانه فرهنگ غرب به عنوان فرهنگ پیش رو مسلط، به اعماق جوامع اسلامی راه یافته و حیات اجتماعی بلکه خانوادگی آنان را تحت تأثیرش قرار داده است. انفعال و عقب نشینی فرهنگ جوامع اسلامی، دلیل بر برتری و سیادت فرهنگ غرب نیست، زیرا اگر مردم جهان اسلام، فرهنگ غنی و پربار اسلام را در متن زندگی خویش پیاده می کردند، می توانستند در مقابل هجوم بیگانه، برنده و پایدار بایستید و بی هویتی فرهنگ غرب را علی رغم برخورداری از برخی نقاط مثبت، در برابر فرهنگ ناب و مترقی اسلام بنمایانند. هم اینک، استکبار جهانی با در اختیار داشتن ابزارها و روش های پیشرفته در سراسر جهان حضور دارد و افکار و نظریات خود را در تمام نقاط عالم به ویژه در جوامع اسلامی ـ منتشر می کند. هم چنین بر جو عمومی جوامع تا حدود زیادی مسلط شده است، استکبار، ایمان جمعی جوامع اسلامی را هدف قرار داده است و بر آن است که زنان را در خدمت شهوت ها به جامعه فراخواند و خانواده، جایگاه اصیل خود را از دست بدهد و دیگر، ملجأ و مامن آحاد جامعه تلقی نشود. هم چنین سلامت و امنیت کافی نداشته باشد تا زمینه انحراف زنان و دور ماندن آنان از شخصیت و هویت انسانی شأن فراهم شود.
مقابله سیاسی با نظام اسلامی
گرچه در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، نظام استکباری بیش از هر چیز به توطئه های سیاسی و نظامی علیه انقلاب می اندیشید، اما خیلی زود به این باور رسید که به جای استفاده از روش های برانداز نه و پیگیری، ایدیه ی تغییر رژیم، باید استحاله فرهنگی را به منظور اصلاح و تغییر رویه نظام برگزید؛ از این رو مخالفان سیاسی دیروز که در دو طیف عمده ی سلطنت طلب و چپ طبقه بندی می شدند، به فعالیت های فرهنگی روی آوردند، فعالیت برخی از این گروه خارج از کشور به سال 1365 و حتی قبل از آن می رسد، با ورود به عصر سازندگی و ایجاد بستر مناسبی که رهگذر برنامه های توسعه فراهم شده بود، گروه های دیگری در داخل و خارج در حوزه زنان شکل گرفتند و به هم پیوند خوردنند که در عصر اصلاحات مرکز ثقل فعالیت این گروه ها به داخل کشور منتقل شد. در دهه اخیر سازمان های مردم نهادی (nco) شکل گرفته اند که فعالیت اصلی آنان، به
اعتراف خود آن ها، عقب بردن مرزهای رفتاری و اعتقادی جوانان و زنان، به ویژه در مراکز دانشگاهی است؛ چه این که در حال حاضر ده ها سایت فارسی زبان، با هدف تابوشکنی در حوزه های اخلاق به ویژه روابط زن و مرد فعالیت می کنند.
پشت صحنه آزادی
بدون شک، حساسیت غرب روی حجاب زنان مسلمانان غیر از چیزی است که به ظاهر تبلیغ می کند، مسئله آزادی، یکی از ابزارهای تبلیغی آنان ضد حجاب است. آن ها اعلام کرده اند: مُلزم کردن زنان به پوشش خاص، برخلاف ازادی است و این شعار بهانه ای بیش نیست؛ این دایه های مهربان تر از مادر پشت صحنه با شعارهای فریبنده آزادی زن، اهداف شوم دیگری در سر می پرورانند، که اعترافات خود آنان در مورد کشف حجاب در الجزایر و ایران پرده از نقشه های شوم آن ها برمی دارد و نشان می دهد که نقشه آنان فقط به فساد کشیدن جامعه ها و سرگرم کردن جوانان به عیاشی و بی هویتی است تا استعمارگران بتوانند به آسانی سرمایه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنان را به سرقت ببرند از این رو به انواع دسیسه ها رو آورده اند و با شعارهای فریبنده مصونیت اغفال جوانان خام و کم تجربه هستند، وگرنه حجاب مصونیت است نه محدود، حجاب مانع هیچ پیشرفتی نیست و جالب است که زنان غرب نیز به تدریج به این واقعیت پی برده اند که رو آوردن آنان به اسلام نمونه ای از آن است.
تسلط بر زنان تنها راه پیروزی
فانون می گوید:
از دیـدگاه ادارکننـدگان استعـمار، اگـر بخواهیم به تار و پود بافته جامعه الجزایر هجوم بریم،
استعداد مقاومت را مغلوب سازیم، باید ابتدا زنان را تحت تسلط قرار دهیم و باید برویم، و زن را پشت چادری که خود را در درون آن می پوشاند و در درون خانواده ها که مرد او را مخفی می کند جستجو کنیم، لذا موقعیت زن، اساس فعالیت ها باید قرار گیرد. لذا جامعه شناسان غربی می گویند: زن ها را درست بگیریم همه چیز به دنبال خواهد آمد.
نتیجـه
بنابراین یکی از راه های مهم مبارزه با تهاجم فرهنگی، برطرف کردن شک و تردیدهایی است که به طور طبیعی به ذهن انسان می آید، و یا جاهلان و معاندان آن ها را ایجاد می کنند. زیرا در اثر برطرف شدن تردید، ایمان در قلب راسخ تر و ریشه دارتر می گردد. به طوری که عمل به احکام اسلامی برای انسان لذت بخش خواهد شد. در چنین زمانی است که رزق و برق کاذب فرهنگ بیگانه بی اثر خواهد بود و دشمنی در حمله و تهاجمش شکست خواهد خورد. رهبر معظم انقلاب در این مورد فرمود: « برای این که بتوانیم بر فرهنگ غلط غربی غلبه کنیم و فرهنگ غنی اسلام را که بهترین و بزرگ ترین فرهنگ دنیا است جایگزین آن سازیم، واجب است نخست ایمان اسلامی در ذهن مردم و اندیشه های نو اسلامی به مردم ارائه شده… در این راه رسانه های گروهی، به ویژه صدا و سیما بزرگ ترین نقش را می تواند ایفا کنند.
منابع و مآخذ
1. « قرآن کریم »
2. رحیمی، عباس، « فرشتگان زمین »، چ پنجم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی جمال، 1387
3. مهریزی، مهدی، « آسیب شناسی حجاب »، چ اول، چاپ نورتکس، تهران، 1379
4. فتاحی زاده، فتحیه، « زن در تاریخ و اندیشه اسلامی »، چ چهارم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، مؤسسه بوستان کتاب، 1390
5. حق شناس، سید جعفر، « نظام اسلامی و مسئله حجاب »، شورای عالی حوزه علمیه، مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، قم، 1387
6. « حریم ریحانه »، تحقیق و پژوهش: اسلاملو، نعیم، کاری از کانون تحقیقات کاربردی خیبر، نگار نو، تهران، 1386
7. محمدی نیا، اسدالله، « فلسفه چادر، حجاب برتر »، چ چهارم، ناشر سبط اکبر، زمستان 1386
8. محمدی نیا، اسدالله، « برهنگی زنان »، چ سوم، ناشر سبط اکبر، پاییز 1387
9. مطهری، مرتضی، « مسأله حجاب »، چ پنجاه و سوم، صدرا، تهران، 1379
10. طباطبایی، سید محمد حسین، « تفسیر المیزان »، ج 16، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
ارسال شده توسط: وبلاگ پژوهشگر (واحد پژوهش مدرسه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام شاهرود)