• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

راست می گفت مادر!

25 مهر 1393 توسط صداقت...!

دبیرستانی بودم که به پیشنهاد مادرم کلاس خیاطی می رفتم با اینکه اصلا به این کار علاقه نداشتم و با مهارت مادرم از خیاط بی نیاز بودیم. اما حالا مزیت های این هنر را می دانم و از اینکه می توانم نیازهای اورژانسی خود را رفع کنم خوشحالم و هر گز مثل دختران امروزی آن را کسر شان نمی بینم.  چون شغلم نیست  وبیشتر مشغول درس و بحثم جز موارد اورژانسی معمولا کمتر برای کسی جز نیاز خانواده خیاطی می کنم. خانم همسایه صبح به منزلمان آمد و خواهش کرد برای مهمانی شب چادر رنگیش را  بدوزم.  کمتر از دو ماه است که چادری برایش دوخته بودم بدون  اینکه سوال کنم خودش توضیح داد که :  چادر زیاد دارد اما نمی شود چادر تکراری سرش کند مد عوض شده و بقیه نگاه تحقیر آمیز به او دارند و جمع نمی پذیردش. مشغول  دوخت بودم و در حال صحبت با مادرم. مادرم می گفت قدیم بهتر بود. هر کس در منزلش سه چهار تا چادر رنگی داشت و موقع جشن و عقد و … همه همسایه ها چادرها یشان را می دادند به همسایه ای که مراسم داشت. این چادرها را می گذاشتند کنار در ورودی و هر کسی یکی از آنها را سرش می کرد. گفتم: چه خوب فقیر و غنی در یک حد بودند، هیچ کس چادر خودش سرش نبوده که معلوم باشد و طبقه بندی شوند اینگونه دل ها به هم نزدیکتر بوده و اسراف کمتر. همه برای شادی می آمده اند نه برای فخر و … راست می گوید مادر خیلی هم قدیم نیست من هم کاملا  یادم می آید. ادامه دادم حیف چه سنت های زیبایی را شیطان به بهانه بهداشت و حق الناس و …  از ما گرفت و هر روز هم بدتر می شود به جایی رسیدیم که دو ماه یک بار به جای نیاز ده سال یک بار چادر می دوزیم و پارچه های انباشته و بی خاصیت روح آزار وعده ای گرسنه و کودک کار، چقدر غیر منطقی و خودخواهانه!. کاش می توانستیم دوباره سنت را برگردانیم. مادرم خندید و گفت: خیلی سخت است  دخترم. زنان و دخترانمان در کوچه و خیابان در دید نامحرم چادر را گذاشتند کنار چگونه می خواهی در مهمانی های زنانه  استفاده چیزی را که حضور ندارد اصلاح کنی؟! دخترم  چادر کجاست!!

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

موضوعات: دلنوشته و یادداشت های کوتاه لینک ثابت

نظر از: یادگاری [عضو] 
  • یادگاری
  • عطر چفیه ها
  • وبلاگ حضرت زینب سلام الله علیها یزد

سلام زیبا بود.حیف که بعضی همدلی ها رنگ باخته.تندرست باشید.

1393/10/04 @ 22:45
نظر از: عدالت پور [عضو] 
  • گل نرگس 63
عدالت پور

سلام به نظرم من میشه
اگه همه دست به دست هم بدیم همه چیزو میشه درست کرد
متن خوبی بود

1393/07/25 @ 22:27


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • بانک مقالات
  • کتاب
  • بانک احادیث و جملات بزرگان
  • سخنرانی ها
  • معرفی پایگاه ها
  • کلیپ ها صوتی و تصویری
  • دلنوشته و یادداشت های کوتاه
  • حوزه نقد و تحلیل
  • شعر و ادبیات غیر داستانی
  • مصاحبه ها و گزارش ها
  • جهت اطلاع
  • تصاویر و پوستر

آمار بازدید

  • امروز: 1371
  • دیروز: 1291
  • 7 روز قبل: 2914
  • 1 ماه قبل: 5010
  • کل بازدیدها: 176072

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس