شعر/پاکدامنی
18 تیر 1392 توسط admin
از نجابت گل درون غنچه پنهان می شود
صاحب شرم وحیا دارای ایمان می شود
در گلستان وجود آدمی کی خار وخس
زیور ارزنده ای در باغ رضوان می شود
ای زن آزاده ی ایرانی ای مهد شرف
خواهرم پوشیدگی مصداق خوبان می شود
راه پویای والای فاطمه دخت نبی
در حریم ومحفل پاکیزه مهمان می شود
دخترم انسان اگر پوشیده باشد نیست عیب
آسمان چون چادری بر ماه تابان می شود
گل نقاب از چهره بگشاید به روی آفتاب
در بر نامحرم شب کی نمایان می شود
بعد از این دست من ودامان پاک فاطمه
جامه از پاکیزگی مقبول جان می شود
بار الها خرفه ی آلوده ای دارد « خموش »
گر نبخشایی ورای رسوای دوران می شود
شاعر: فریدون گمار