پاسخ به ایراداتی که برخی به حجاب میگیرند
1- آنها مى گويند انسان چه زن و چه مرد، آزاد آفريده شده ، و آزادى مفهوم مقدّسى است كه همگان طرفدار آن هستند، ولى حجاب و پوشش اسلامى ، دست و پاگير است و زنان را منزوى و پرده نشين كرده و از مواهب آزادى محروم مى سازد.
خداوند (و به قول بعضى طبيعت ) غرايزى را در وجود انسان ، آفريده ، كه يكى از آنها غريزه جنسى است كه ، نبايد آن را حبس و سركوب كرد، بلكه بايد آن را با كمال آزادى اشباع نمود، و گرنه موجب عقده و بيمارى روانى خواهد گرديد.
2- زنان نيمى از جامعه هستند و بايد دوش به دوش مردان به تلاش هاى مختلف فرهنگى ، سياسى و اقتصادى بپردازند، و به هيچ وجه صحيح نيست كه نيمى از نيروهاى انسانى جامعه به انزوا كشيده شوند، و از صحنه هاى تلاش دور گردند، حجاب عامل مهمّى براى اين انزوا است . زيرا دست و پاگير است و طبعا زنان را از فعاليتهاى فرهنگى واقتصادى و سياسى عقب مى راند.
3- حجاب و پوشش زن موجب فاصله انداختن بين زن و مرد شده و همين موضوع مردان را به زنان حريصتر مى كند. و آتش تمايلات جنسى آنها را شعله ور مى سازد، چرا كه از قديم گفته اند و از نظر روانى ثابت شده كه انسان نسبت به آنچه را كه از آن ممنوع شده حريص است .
4- با پوشش زن ، موارد بسيارى از مصالح و منافع از دست خواهد رفت ، و گاهى ناديده گرفتن اين مصالح ، موجب سقوط و رنجهاى ابدى خواهد شد، مثلاً جوانى كه مى خواهد با دخترى ازدواج كند، چگونه آن دختر را كه در ميان حجاب پنهان شده بشناسد، آيا ازدواج جوان با آن دختر باحجاب اقدام كور كورانه براى انتخاب شريك زندگى تا آخر عمر، نخواهد بود؟!
5- اگر حجاب براى حفظ زنان از روابط نامشروع ، و از بروز انحرافات جنسى و فساد است پس چرا زن از نظر اسلام در نماز بايد كاملاً رعايت حجاب كند، گرچه در درون اطاق در بسته باشد، آيا اين كار يك نوع به زنجير كشيدن زن نيست ؟!
پاسخ به اشكالات
1- آزادى ، كلمه مقدسى است ، ولى هر چيزى داراى حدّ است ، مثلاً آيا انسان آزاد است غذاى مسموم بخورد؟ آيا آزاد است چند برابر غذاى معمولى بخورد؟آيا آزاد است نصف شب كه همسايه ها در خواب هستند با بلندكردن صداى طبل آنها را بيدار نمايد؟ آيا…؟ آيا…؟
قطعاً آزادى داراى مرز و حدّ است ، آن آزادى مقدّس است كه موجب ضرر و زيان و باعث سلب آزادى ديگران نشود، همه انديشمندان با انصاف معتقدند كه آزادى بر دو گونه است .
1- آزادى صحيح 2- آزادى غلط، ما با دليل و منطق ثابت كرديم كه آزادى زنان به اين معنى كه بدون پوشش اسلامى و مَلا عام آشكار شوند، آزادى غلط است ، و هرگز عقل و علم چنين آزادى مفسده انگيز را نمى پذيرد.
2- درست است كه زنان نيمى از جامعه هستند، و بايد در همه صحنه هاى زندگى تلاش داشته باشند، ولى پوشش اسلامى هرگز آنها را منزوى نمى كند و هرگز دست و پاگير نيست در حدّى كه آنها را از تلاش در صحنه هاى كار و فعاليت باز دارد.
زيرا حجاب ، به معنى پرده نشينى نيست ، بلكه به معنى يك پوشش معقول است ، اگر ما در گذشته در پاسخ به اين اشكال ، نياز به استدلال داشتيم ، امروز پس از جهمورى اسلامى در ايران ، ديگر نياز به استدلال نيست ، چرا كه آشكارا مى بينيم زنان در تمام صحنه ها، از مجلس قانونگذارى گرفته تا ادارات و بيمارستانها و راديو و تلويزيون و فروشگاه ها و.. در عين حفظ حجاب اسلامى ، مشغول كار و تلاش شبانه روزى زندگى هستند.
زن مى تواند با لباسهاى بلند و پوشش كامل اسلامى به تلاش زندگى بپردازد، و در موارد ديگر با چادر كه لباس برتر و پوشش عاليتر است در صحنه ها ظاهر شود، آرى وضع موجود، پاسخ دندان شكنى به اشكال فوق است ، چنانكه فلاسفه گفته اند: بهترين دليل بر امكان چيزى وقوع آن است به زبان معمولى خودمان :
3- اين اشكال نيز بى اساس است زيرا پوشش در اسلام به معنى محروميت زن و مرد از اشباع غريزه جنسى از راه صحيح نيست ، تا موجب عطش بيشتر و انفجار گردد، اگر آنچه را كه اسلام درباره ازدواج و آسان گيرى در تحقق آن فرموده ، اجرا گردد، غريزه جنسى از راه صحيح اشباع شده و هيچگونه اشكالى پيش نمى آيد.
وانگهى اگر وضع فعلى جمهورى اسلامى ، را با وضع عصر رژيم گذشته مقايسه كنيم ، به روشنى مى فهميم كه امروز تا حدود زيادى حجاب اسلامى رعايت مى شود، در حالى كه آن روز رعايت نمى شد، و در امروز دهها و صدها برابر فساد و تباهى و بى بندوبارى و بى عفّتى كمتر شده است ، بنابر اين بى بندوبارى و بى حجابى عطش جنسى زن و مرد را بيشتر خواهد كرد، و حجاب و مقّيد بودن به حفظ حريم حجاب و عفاف ، تباهى و فساد را از بين مى برد. وآمارهاى قطعى نشان مى دهد كه فساد در كشورهاى بى حجاب اسلامى به مراتب بيشتر است ، از فساد در كشورهايى كه در آن رعايت حجاب مى شود، اينها شواهد عينىِ خلل ناپذيرى است كه بيانگر فوايد حجاب ، و بازدارندگى آن از بسيارى از تباهيها است ، و به عكس بى حجابى و بى بندوبارى وسيله نزديك و عامل مؤ ثر براى افزايش فساد و گسترش دامنه انحرافها خواهد بود.
اولاً: پوشش براى زنان ، داراى فوايد و مصلحتهاى بسيار مهم براى آنها و جامعه است ، كه هرگز به خاطر بعضى از مصلحتهاى فرضى و جانبى نمى توان از آن دست كشيد.
ثانيا: در آن مواردى كه مصلحت مهمترى در ميان باشد، اسلام پوشش را در آنجا لازم نمى داند، بلكه گاهى عدم پوشش را واجب مى داند، به عنوان مثال : اگر مردى در حال غرق شدن يا سوختن است ، و در آنجا مردى كه او را نجات دهد نيست ، ولى زنان نامحرم در آنجا هستند، بر آنان واجب است گرچه موجب كنار رفتن پوششان گردد آن مرد را نجات دهند.
و به عنوان مثال : جوانى كه مى خواهد با دخترى ازدواج كند، با توجه به مصلحت آينده براى او نگاه به چهره دختر مورد نظر، نگاه به مواضع زينت او جايز است تا او را بشناسد.
حتّى در اين مورد پيامبر (ص ) امر كرده كه خواستگار، دختر مورد نظرش را بنگرد.
بنابر اين با رعايت پوشش اسلامى ، و دستورهاى اسلام ، هيچگونه مصلحتى از دست نمى رود.
1- حجاب براى زنان بهترين حالت است ، نماز نيز بهترين عمل عبادى است و چه بهتر كه زن نماز خود را در بهترين حالت كه حالت پوشش است انجام دهد.
2- نماز در عين آنكه يك عبادت است ، يك فرهنگ است ، يك كلاس بزرگ و پربار است كه درسهاى مختلف مى آموزد، يكى از درسهاى آن اين است كه درس حجاب را به زنان مى آموزد، و آنها را عملاً به حجاب دعوت مى كند.
با توجّه به پنح بار نماز واجب در شبانه روز، زنان مسلمان پنج مرتبه با حجاب كامل اسلامى با خدا رابطه برقرار مى كنند، و همين تكرار عمل ، چگونگى حجاب را به آنها ياد مى دهد، و اين دستور مقدّس را براى آنها به صورت يك عادت خوب ، درمى آورد، و پيوند آنها را با حجاب محكم مى سازد، قعطا چنين تكرارى آن هم در نماز، تمرين عميق و خوبى براى رعايت حفظ پوشش خواهد بود.(1)