با حجاب چه باید کرد؟
نويسنده: خديجه - زمانيان
17 دي ماه سال 1356، مجله زن روز، مصاحبه منصوره پيرنيا با اشرف پهلوي:
پيرنيا: شما آينده زن ايراني را با توجه به اينكه امروز 17 دي ماه و سالروز كشف حجاب است چه طور پيش بيني مي كنيد؟
اشرف پهلوي: كاري خواهيم كرد تا چند سال آينده در كتابخانه هاي ايران، وقتي كتاب لغتي برداشته شد، در بخش حروف «چ»و «ح»، دو واژه «چادر»و «حجاب»حذف شده باشد.اين جمله اشرف پهلوي در روزنامه آن روز تيتر شد!
مسجد گوهرشاد، محل اجتماع و سخنراني بر ضد لباس بيگانه و اسلام زدايي شده بود. گردهمايي مردم در مسجد گوهرشاد براي شنيدن سخنان واعظان و روحانيان، بيشتر شد. علما و مجتهدان در منزل يكي از مراجع جمع شدند و تصميم گرفتند تلگرافي به شاه مخابره كنند و او را از اقدامات ضدديني اش منصرف كنند.
صبح جمعه 20 تير 1314، قزاقان رضاخان براي متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و به سوي مردم تيراندازي كردند. در اين ماجرا حدود صد نفر كشته و زخمي شدند. شعارهاي ضدسلطنت و ضد حجاب زدايي داده مي شد و سرانجام رضاخان دستور داد همه را دستگير و مجازات كنند.
محاكمه عده اي از علما و محكوم كردن جمعي در دادگاههاي نظامي، صدور مجازاتهاي سنگين و حكم اعدام براي عده اي، موجب نارضايتي مردم و ترديد آنها در خصوص ديانت رضاخان شد. همه قساوت و خونريزي در حرم مطهر امام رضا(ع) را تقبيح كردند.
قيام مسجد گوهرشاد و كشته شدن هزاران نفر از مردم و روحانيت و تبعيد و زنداني شدن بسياري، نقطه اوج مبارزات بر ضد رضاخان بود.
حالا از آن روزها سالها گذشته، دولت پهلوي برچيده شده و نظام جمهوري اسلامي به روي كار آمده است. سه دهه از پيروزي انقلاب اسلامي گذشته ، ديگر نيازي به كشته شدن و جان دادن نيست، زنان آزادانه مي توانند، چادر بر سر بگذارند و مردان با پوششي برازنده، در جامعه حاضر شوند.
اما متأسفانه با وجود همه مبارزات و گفته ها هنوز پوشش اسلامي در يك كشور اسلامي ديده نمي شود. گاه همه ما از خودمان مي پرسيم زماني مردم اين سرزمين براي حفظ حجاب، خودشان را مقابل گلوله هاي رژيم گذشته قرار مي دادند، چرا حالا كه به راحتي مي توانند حريم شخصي و فردي خود را حفظ كنند، در حفظ آن كوشا نيستند.
به هر حال براي پاسخ به اين سؤال تا به حال حرفهاي زيادي زده شده، حرفهايي كه هنوز به مرحله عمل نرسيده است!
به قول دكتر ثريا مكنون محجبه بودن هميشه به شكل موعظه و نصيحت مطرح شده، هميشه از «بايدها»و «نبايدها»صحبت شده و كمتر به «چگونگي»انجام اين بايدها پرداخته مي شود.
در صورتي كه در غرب بدون طرح اگرها و بايدها، چگونگي ها را مطرح مي كنند كه البته در جهت هنجارها و مقاصد خودشان است.
وي كه مشغول تحقيق و پژوهش طراحي مدل جامع زنان است، در مصاحبه با يكي از سايتها و پرسش خبرنگاري مبني بر اينكه چطور مي توان جوان امروز را به مسأله حفظ حجاب علاقه مند كرد، پاسخ داده بود: «ما هنوز نتوانسته ايم مدل كاربردي ارائه دهيم. همه فعلاَ به دنبال يك دستورالعمل فوري هستند كه اگر كسي حجاب خوبي ندارد به چه دليل است؟ من هم پاسخ مي دهم شايد يك علت آن، اين باشد كه گاهي با زن محجبه در جامعه خوب برخورد نمي شود و او مجبور است ظاهر خود را طوري بسازد كه او را تحويل بگيرند. اين مسأله حكايت از وضع ناهنجار و ظاهرگرايي در جامعه ما مي كند. بايد اين برخورد نادرست در جامعه اصلاح شود.
دكتر مكنون گفته بود: فرهنگ جامعه بايد دوباره به جايي بازگردد كه خود خانمها به حجاب باوري عميق پيدا كنند. اوايل انقلاب كه با چادر به سفرهاي خارجي مي رفتم، به چادر به عنوان يك پوشش سياه نگاه مي شد. يك بار يك خانم ايراني بي حجاب پرسيد كه با اين چادر چگونه در محافل علمي شركت مي كني؟ بعد از اينكه معناي حجاب را برايش شرح دادم تأكيد كرد كه من هم وقتي با روسري در خارج از ايران هستم راحتترم. به نظر مي رسد اين احساس در حال حاضر خيلي كمرنگ شده است!
حجاب، مسأله اي فردي
هر روز در خبرها راهپيمايي و واكنش منفي مردم كشورهايي را مي بينيم كه مي خواهند با حجاب و حفظ حريم هاي شخصي در جامعه شان ظاهر شوند، اما مقاصد سياسي دولتها مانع از اين نوع پوشش است.
چندي پيش معاون گروه سوسياليست پارلمان اروپا ضمن سياسي خواندن حكم دادگاه قانون اساسي تركيه مبني بر لغو مصوبه آزادي حجاب اسلامي در تركيه گفته بود: «من نمي فهمم محجبه بودن دختر دانشجو چه ربطي به نقض نظام لائيك دارد؟!»در حالي كه محجبه بودن تأكيدي بر اسلام گرايي ندارد.
صحبتهاي آقاي «هانس سو بودا»هم تأكيد مي كند حفظ حجاب ربطي به زندگي در يك جامعه اسلامي ندارد، بلكه بيشتر يك مسأله فردي است كه مصونيت ايجاد مي كند. غير از تركيه تظاهرات مردم مصر و فرانسه را هم مبني بر آزادي حجاب و حجاب اسلامي كه يادتان هست؟!
همه اين اتفاقات در جهان را مي توانيم با وضعيت حجاب در جامعه مان مقايسه كنيم.
="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">
كار زيربنايي انجام نشده!
تا به حال براي نهادينه شدن حجاب در جامعه به طوري كه همه افراد آن را به صورت يك ضرورت فردي و اجتماعي بشناسند نه يك اجبار دولتي، چه كرده ايم؟
يكي از نمايندگان مجلس سؤال مرا با يك مثال پاسخ مي دهد. فاطمه آليا مي گويد: «سؤال تو مثل اين است كه بگويي كي مي توانيم ميوه درخت را ببينيم و من مي گويم: وقتي بذر كاشته شود، از بذر نگهداري شود، رشد كند تا ميوه بدهد.»
وي ادامه مي دهد: «بعد از پيروزي انقلاب به عنوان جامعه اسلامي حساسيت و دغدغه حفظ حجاب و پوشش اسلامي را داشتيم. اما كار زيربنايي انجام نداديم، بلكه شيوه هاي مقطعي اتخاذ شد، اگر چه شيوه هاي مقطعي براي رسيدن به يك هدف لازم است، اما به موازاتش بايد كار فرهنگي و تربيتي صورت گيرد. يعني همه نهادها اعم از خانواده، رسانه ها، مساجد، مدارس و… بايد در اين مسأله شريك شوند.
همين طور كه يك كودك از كودكي اسامي ائمه(علیهم السّلام) را با شعار و ريتم و شعر ياد مي گيرد، در خصوص فرهنگ حجاب هم بايد شعر ياد بگيرد، داستان بخواند و فيلم ببيند.
آليا مي افزايد: حفظ حجاب، نهادينه شدن اين فرهنگ و ايجاد علاقه به حفظ آن در مردم ربطي به دولت و حكومت ندارد. مردم بايد بدانند حجاب براي آرامش خودشان و جامعه شان است و ربطي به اهداف سياسي ندارد.
از آليا مي پرسم، معتقديد كه برنامه ريزي در خصوص نهادينه شدن فرهنگ حجاب در كشور ما صورت گرفته، مي گويد: «فعاليتهايي شروع شده اما همه دستگاههاي دولتي براي تحقق اهداف و برنامه ها، هماهنگ با هم حركت نكردند. منظورم اين است كه نهادينه كردن فرهنگ حجاب همراه با عزم ملي نبوده است، بلكه با آن به صورت سليقه اي برخورد شده است.»
اين نماينده به يك نكته جالب اشاره مي كند. وي مي گويد: اگر چه حجاب يك مسأله كاملاً فردي است اما از آنجا كه حفظ آن به سلامت فضاي جامعه كمك مي كند، پس يك تكليف اجتماعي نيز هست و همه را ملزم به رعايت آن كرده است نه فقط زنان. در سوره نور خداوند اول مردان را ملزم به حفظ حجاب كرده است و بعد زنان را و همه مي دانيم حجاب فقط مخصوص لباس نيست، بلكه طرز رفتار هم مهم است كه در اين حالت عنوان جامع عفاف را به خود مي گيرد!
چهار تصميم رضاخاني!
مهري سويزي؛ مشاور وزير آموزش و پرورش در پاسخ به اين سؤال كه چه كنيم حجاب در جامعه نهادينه شود، تاريخچه كوتاهي از مسأله حجاب را مطرح مي كند. وي مي گويد: «وقتي رضاخان به تركيه رفت قرار بود فقط چهار روز آنجا بماند اما سفر چهار روزه او به سفري يك ماهه تبديل شد. اين شيدايي او نسبت به آتاتورك و زير پا گذاشتن قواعد مربوط به سفر باعث تحقير كشورمان شد.
رضاخان پس از اينكه از سفر برگشت مي خواست 4 تصميم را در ايران عملي كند. تغيير خط فارسي به لاتين، تغيير تعطيلي روز جمعه به يكشنبه، تغيير تاريخ هجري شمسي به تاريخ ميلادي و برداشتن حجاب، چهار تصميم او بودند. هر چند به خاطر اعتقادات محكم مردم سه تصميم اول عملي نشد اما با شركت خانواده پهلوي در مراسم افتتاحيه دانشسراي تربيت معلم در تاريخ 17 دي ماه 1314 كه بدون حجاب حاضر شده بودند تلاش كرد تصميم چهارم خود را عملي كند.»
سويزي ادامه داد: «در زمان حكومت رژيم پهلوي دوم، اين نگرش همچنان ادامه داشت اما عنصر زور جايش را به عنصر تزوير داد. به طوري كه زن ايراني به نقطه اي رسيد كه سعي كرد همه عرضه خودش را در عرضه خودش نشان بدهد.»
از سويزي مي پرسم پس چرا بعد از انقلاب با توجه به سياستهاي دولت مبني بر حفظ حجاب، هنوز اين مسأله به تحقق نپيوسته است، مي گويد: چون پيامي كه نسل اول انقلاب مبني بر نياز به حفظ حجاب درك كرده بودند، به نسلهاي بعدي منتقل نشد و از طرفي آمريكا از جوان 57 سيلي خورده بود و قسم خورده بود كه پاسخ اين سيلي را با برنامه ريزيهاي فرهنگي اسلام زدايي و دوري مردم از اسلام، پاسخ دهد.
سويزي ادامه مي دهد: گاه به درستي برنامه ريزي نكرديم در حالي كه مي دانستيم در نسل جوان سه گروه وجود دارد؛ گروهي معتقد به اسلام و ارزشهاي انقلاب بودند. گروه دوم با اين ارزشها آشنا نبودند و گروه سوم با اين ارزشها قهر بودند، ما بايد روي گروه دوم و سوم سرمايه گذاري مي كرديم كه اين اتفاق نيفتد!»
حالا چه بايد كرد؟
اين مسؤول در پاسخ به اين سؤال كه «حالا بايد چه كرد؟»، مي گويد: «بايد از چهار مكانيزم شناختي، هنجاري، نظارتي و انتظامي بهره بگيريم. در مكانيزم شناختي بايد همه نهادهايي كه با جوانان در ارتباطند به جوان آگاهي دهند. ما نمي توانيم از جوانان انتظار داشته باشيم، احساسات ما را داشته باشند، در حالي كه اطلاعات ما را ندارند يا اقدامات ما را انجام دهند در حالي كه احساسات ما را ندارند.»
وي در خصوص مكانيزم هنجاري مي افزايد: «همه نهادها و سازمانهايي كه قدرت هنجارسازي دارند بايد با ارائه درست مقررات و نظارت بر اجراي درست مقررات در هنجارسازي سهيم باشند.»سويزي براي حجاب يك اصطلاح جالب به كار برد: او به حجاب گفت: «مذكور مهجور»و بعد ادامه داد: «در جامعه ما از حجاب، بسيار ياد مي شود در اكثر مكانها مي بينيم نوشته اند: ورود افراد بدحجاب ممنوع! اما مي بينيم با همه اين تأكيدها حجاب باز هم در معرض فراموشي است. پس مطمئناً نظارت بر اين امر بايستي همراه باشد.دشمن حجاب را هدف خودش قرار داده و سعي مي كند با هدف قرار دادن آن بر ما مسلط شود، حالا در چنين شرايطي ما چه كرده ايم؟! حالا نبايد به دنبال «مقصر كيست؟»باشيم بايد به دنبال «راه حل چيست؟ باشيم.»
نهادها برنامه هاي يكديگر را خنثي مي كنند.
وي هماهنگي نهادهاي فرهنگي را مهمترين ابزار رسيدن به نهادينه كردن حجاب در جامعه مان مي داند. سويزي مي گويد: «متأسفانه مي بينيم آموزش و پرورش قانوني در خصوص پوشش اسلامي ارائه مي كند، اما نهادي مثل صدا و سيما با پخش برنامه هايي، اين قانون را خنثي مي كند.مشاور وزير آموزش و پرورش، عنصر اقتصاد را در نهادينه كردن حجاب و تسري آن در جامعه عنصري سازنده مي داند و مي گويد: «وقتي لباسهايي مثل مانتوهاي تنگ، چسبان، كوتاه و مبتذل ارزانتر از ساير لباسها در جامعه عرضه مي شود، افراد به تناسب وضعيت اقتصادي آنها را مي خرند اما پس از مدتي اين انتخاب جزء ذائقه و رفتار فرهنگي فرد مي شود و اين نوع پوشش، انتخاب دائمي اش مي شود.بنابراين نهادهاي اقتصادي موظفند كالاهاي تأمين كننده حجاب را ارزان، آسان و فراوان در اختيار مردم قرار دهند.»سويزي خاطرنشان مي كند: «از طرفي بايد مراكز سازماندهي شده اي كه با هدف هنجارشكني و مبارزه با ارزشهاي يك جامعه ايجاد شده اند شناسايي شوند تا با سرچشمه هاي توليد ابتذال برخورد شود.»