حجاب به زن حرمت مي بخشد
نویسنده : زهرا حسن طاولي
پوشيدگي بدن انسان ها در برابر يكديگر از مباحث بسيار مهم و اساسي است كه از ديرباز مورد توجه بوده است. پاسخ به اين پرسش كه برهنگي خلاف طبيعت و فطرت انسان است يا خير، از مسائل مهم و تعيين كننده در حوزه تنظيم روابط اجتماعي زن و مرد است. قرآن كريم در اين زمينه آن گاه كه داستان آفرينش حضرت آدم و همسرش حوا را به تصوير مي كشد، به موضوع نياز دروني آدم و حوا نسبت به پوشيدگي اشاره كرده است كه نشان مي دهد قرآن تمايل به پوشيدگي را ناشي از عمق جان انسان مي داند.
قرآن كريم پس از بيان مسئله جاي گرفتن حضرت آدم و همسرش در بهشت (اعراف، 19) و تأكيد خداوند بر خودداري آن دو از نزديك شدن به درخت ممنوعه، ماجراي وسوسه و فريب شيطان را چنين شرح مي دهد:
شيطان آن دو را وسوسه كرد تا زشتي هايشان آشكار شود و آن دو نيز به سبب اين فريب از ميوه درخت ممنوعه چشيدند و در اين هنگام اندام هايشان (عورت هايشان) بر آنها آشكار شد و آنان بر آن شدند تا با برگ هاي (درختان) بهشت خود را بپوشانند. (اعراف- 22)
در ادامه، خداوند خطاب به همه انسان ها مي گويد: «اي فرزندان آدم به راستي براي شما لباس فرو فرستاديم كه زشتي هاي شما را مي پوشاند و زينت شماست، اما لباس پرهيزگاري بهتر است.»(اعراف 26)
«عفاف» يا «عفت» يكي ديگر از فضايل اخلاقي است كه همواره در تعاليم اسلامي جايگاه والايي داشته و توجه خاصي بدان شده است. در روايات متعددي عفاف بهترين عبادت شمرده شده است.
اميرالمومنين علي(علیه السّلام) آن را بهترين خوي و خصلت و سرمنشاء هر خير و نيكي خوانده و مقام و منزلت عفيف را با مقام شهيد در راه خدا مقايسه كرده است.
تمايز مفهومي «عفاف و حجاب»
«حجاب» يك امر ظاهر و بيروني است؛ يعني درحقيقت پوشش ظاهري افراد، به ويژه زنان راحجاب مي گويند. اما «عفاف» يك حالت دروني است كه انسان را از گناه و حرام بازمي دارد و آثار آن در گفتار و كردار انسان نمود پيدا مي كند.
از مقايسه معناي حجاب و عفاف به اين نتيجه مي رسيم كه عفاف يك حالت نفساني و دروني است كه نمودهاي گوناگون دارد ازجمله عفت در نگاه، عفت در گفتار، عفت در راه رفتن، عفت در زينت، عفت در پوشش، عفت در خوردن، عفت در بعد مادي و…
حجاب در حقيقت همان نمود «عفاف» در نوع پوشش است
عفاف در آموزه هاي اسلامي از جايگاه بسيار والايي برخوردار است و همواره از آن به عنوان قوي ترين نيروي تعديل غرايز و شهوات انساني ياد مي شود آنچه كه تاكنون از مفهوم واژه «عفاف» به ذهن متبادر مي شده و براساس تعاليم اخلاق مذهبي شكل گرفته است. استعمال اين واژه در معناي خاص «حجاب» مي باشد كه اين طريق استعمال از قبيل استعمال كل در جزء است.
بايد دانست معنا و مفهوم عفاف بسيار فراتر و گسترده تر از حصر آن در معناي پوشش و حجاب است، عفاف حالتي نفساني و فطري است كه انسان را از حرام بازمي دارد اختصاص به جنسيت خاصي ندارد و نمودهاي گوناگوني دارد؛ درحالي كه حجاب امري ظاهري و بيروني است. در هر حال بايد دانست كه رعايت عفاف مي تواند تعيين كننده ترين نقش را در حفظ مسير اعتدال انساني ايفا كند و آدمي را به كمال و سعادت حقيقي خويش نايل گرداند.
مهمترين اثرات فردي و اجتماعي حجاب و عفاف
حرمت بخشيدن به زن:
زن مسلمان، تجسم حرمت و عفت در جامعه است، حفظ پوشش به نوعي احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وي از نگاه هاي شهواني و حيواني است چنانچه زن، حدود را رعايت ننمايد هر بيماردلي به او طمع نموده و با نگاه آلوده اش حريم زن را مي شكند، آن شخصيتي كه بايد سالم بماند و نسل سالم تربيت كند، تحت تأثير ديدهاي آلوده به گناه به طرف شهوات سوق داده شده و درنتيجه هويت واقعي اش را فراموش كرده در چنگال بيماردلان و هوسبازان، گرفتار مي آيد و از منش انسانيش سقوط كرده و به غرقاب حيوانيت مي رود. كلام گوهربار فاطمه زهرا(س) نشانگر لزوم تحفظ بر جايگاه والاي زن است كه فرمود: بهترين زنان، زني است كه مردي را نبيند و مردي هم او را نبيند.
ايجاد آرامش رواني در افراد جامعه:
نفس آدمي دريايي از خواستني ها و تمايلات است. زماني كه به چيزي رغبت پيدا كند همانند دريا، توفاني مي شود و تنها راه آرام شدن جزر و مد اين دريا، رسيدن او به خواسته خويش است. لذا براي جلوگيري از چنين موقعيت مهلك و درد طاقت فرسايي، حجاب داروي درمان كننده و موجد امنيت و صفاي روحي است.
همانطور كه يك بانوي تازه مسلمان آمريكايي مي گويد: در سلامت روح مرد و جامعه با نوع و كيفيت پوشش زنان، رابطه مستقيم و غيرقابل انكار دارد.
حفظ و استيفاي نيروي كار:
اسلام با التفات ويژه به مسئله حجاب و پوشش زنان در محيط كار مي خواهد كه محيط اجتماع از لذت هاي ناهنجار جنسي، پاك شده و راه جهت حفظ نيروي قدرتمند روحي و جسمي با حضوري معنوي در محل كار بگشايد. در مقابل، بي حجابي و بدحجابي باعث سوق دادن لذت هاي جنسي از محيط كار و خانواده به اجتماع و در نتيجه، تضعيف نيروي كار افراد جامعه و برهم زدن امنيت اجتماعي آنان مي گردد.
قرآن كريم التزام زنان مؤمن به پوشش اسلامي را موجب سعادت و خير آنان بيان كرده است چنانكه چنين التزامي را موجب پاكيزه شدن نفس فلاح و رستگاري مسلمانان، خير و سعادت و طهارت و پاكيزگي قلب ها مي داند.
بنابراين ضدحجاب و پوشش اسلامي، يعني بدحجابي، مفسد اين خير، فلاح و صلاح است بي حجابي، جامعه و زن مسلمان را از خير صلاح و رستگاري دور مي سازد و به ورطه نيستي و محروميت سوق مي دهد. هر يك از جوامع بشري در طول تاريخ حيات خود به شكل هاي مختلف، فتنه انگيزي و فسادگري پديده بي حجابي را تجربه كرده و كم و بيش حقانيت توصيه اديان ابراهيمي را درك كرده است. وضوح اين تجربه به حدي است كه جايي براي پرسش از حقانيت توصيه هاي قرآني و ساير كتب آسماني مبني بر مفسده انگيزي بي حجاب باقي نمي گذارد. به ويژه در دنياي مدرن سوداگري كه فقط در فكر انباشت ثروت و قدرت و ترويج فرهنگ اباحه گري و اصالت لذت است، كاملاً بر كاركردها و آثار تخريبي و انحرافي بي حجابي و بدحجابي آشناست. رواج فرهنگ برهنگي برنده ترين تيغ در دست هر فرد يا گروه مفسده جو است. هرگز كسي يافت نمي شود كه عليرغم اخلال گرايي نيست كه فتنه انگيزي و فسادآوري بي حجابي را انكار كند. در مجموع خيربودن حجاب به نوعي فلسفه حجاب است. حجاب فرد و جامعه را از لبه پرتگاه تباهي و انحطاط، از افتادن در گردونه نيستي دور ساخته و نجات مي دهد.
كاهش تقاضاي مدپرستي بانوان:
استفاده از حجاب و پوشش به ويژه در شكل چادر مشكي به دليل سادگي و ايجاد يكدستي در پوشش بانوان در بيرون منزل، مي تواند در بعد اقتصادي نيز تاثير مثبت در كاهش تقاضاي مدپرستي بانوان داشته باشد البته به شرط اينكه خود چادر مشكي دست خوش اين تقاضاها نگردد. متاسفانه بعضاً مظاهر مدپرستي در چادرهاي مشكي نيز مشاهده مي گردد. به گونه اي كه برخي از بانوان به جاي استفاده از چادرهاي مشكي متين و باوقار به چادرهاي مشكي، توري، نازك و داراي طرح هاي جلف و سبك كه با هدف و فلسفه حجاب و پوشش تناسبي ندارد روي مي آورند.
* مبارزه با نفس:
ميل به خودنمايي و جلوه گري به مصالحي در سرشت زن، نهفته است كه بايد در مسير درست و هدف والا به كار گرفته شود. بي گمان اين گرايش در وجود زن اگر همچون ميل ها به درستي به كار گرفته شود، ثمرات زندگيش، سودمند خواهد شد. چرا كه هيچ گرايش دروني بدون جهت در جان انسان به وديعت نهاده نشده است. اما اگر اين گرايش، مرزي نداشته باشد و خودنمائي و جلوه گري همواره و در همه جا نمود داشته باشد، قطعاً فسادآفرين خواهد بود و در ايجاد زمينه هاي ناهنجاري در جامعه تاثير خواهد كرد، پوشش را مي توان مهمترين عامل تعديل اين ميل دانست. اشاره لطيفي به اين مطلب در كلام علي(علیه السّلام) است «زكات الجمال، العفاف» زكات زيبايي، عفاف است.6
زيبايي براي زن، سرمايه است اما بايد به جا مصرف شود و زكات جمال زن، حفظ عفاف و پوشش است. جواز كشف حجاب در مقابل محارم از جمله شوهر اين غريزه را جهت مي دهد كه خودآرائي زن مختص به شوهر باشد و منع آن در برابر نامحرم، اين گامي در جهت مبارزه با ساير خواهشهاي نفساني باشد. وقتي زن در جهت كنترل اين خواهش، اقدام نمود آمادگي غلبه بر ساير خواهشها را تحصيل كرده و در جهت رشد و تعالي خود حركت مي كند و به انساني وارسته تبديل مي شود كه مي تواند جامعه خود را بسازد.
* حفظ امنيت اجتماعي:
فريضه حجاب در اسلام بر اين نكته دلالت دارد كه عرض و ناموس جزئي از حريم شخصي است و همواره بايد دغدغه حفظ و حراست آن راداشته باشيم و چنين نگراني براي دينداران جا دارد. وقتي يك مؤمن مالي را از دست بدهد يا ورشكسته شود احساس تحقير و تعرض شخصيتي نمي كند اما هنگامي كه تهديدي عليه عرض و آبروي او پيش آيد به شدت احساس تحقير شخصيتي مي كند. از اين رو حجاب سپري در برابر هرگونه تعرض و تجاوز به حريم ناموسي شخص مسلمان است. حجاب اسلامي به زن مسلمان احساس امنيت و آرامش مي بخشد زيرا مانع از دست دادن عرض و ناموس او مي شود. به همين خاطر است كه نبايد حجاب اسلامي را محدوديت تلقي كرد، بلكه مصونيت دانست؛ صيانت در حريم شخصيتي كه با هيچ چيز نمي توان آن را معامله كرد.
* مبارزه با تهاجم فرهنگي غرب:
مبارزه با تهاجم فرهنگي، پديده جديدي نيست. در طول تاريخ بشر، جنگ فرهنگي، هميشه وجود داشته است به عنوان نمونه فرعون در برابر موسي عليه السلام به جنگ فرهنگي متوسل شده اند، گفت: «مي ترسم آيين شما را دگرگون سازد و يا در اين سرزمين فساد برپا نمايد!».
حفظ حجاب و امنيت اجتماعي و درك روابطه مستقيم و عميق اين دو مقوله، راهكارها و فوايد بسيار ارزشمندي را جهت مبارزه با تهاجم فرهنگي غرب ارائه مي دهند:
باعث تبليغ فرهنگ ناب اسلامي و تشويق جوانان به ازدواج موفق اسلامي مي گردند.
جوانان را جهت تقويت روحيه و حفظ آرامش دروني به جاي سوق دادن به محيط فحشا و اعمال مبتذل به شركت در فعاليتهاي هنري، ورزشي، فرهنگي و مذهبي رهنمون مي كنند.
حفظ حجاب نه تنها باعث ايجاد امنيت اجتماعي فراگير مي شود، بلكه جهت مبارزه با تهاجم فرهنگي مسئولان را از واردات كالاي تجملاتي، لوازم بهداشتي و آرايشي مبتذل نهي مي كند.
* حفظ استحكام نظام خانواده:
يكي از فوايد مهم حجاب در بعد خانوادگي، اختصاص يافتن التذاذهاي جنسي به محيط خانواده و در كادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذكور، باعث پيوند و اتصال قوي تر زن و شوهر و در نتيجه استحكام بيش تر كانون خانواده مي گردد و برعكس فقدان حجاب باعث انهدام خانواده است.
غلامعلي حداد عادل تأثير برهنگي را در اضمحلال و خشكيدن درخت تنومند خانواده را اين گونه بيان كرده است: در جامعه اي كه برهنگي بر آن حاكم است، هر زن و مردي همواره در حال مقايسه است مقايسه آنچه دارد با آنچه ندارد و آنچه ريشه خانواده را مي سوزاند اين است كه اين مقايسه آتش هوس را در زن و شوهر مخصوصاً در وجود شوهر دامن مي زند، زني كه بيست يا سي سال در كنار شوهر زندگي كرده و با مشكلات زندگي جنگيده و در غم و شادي او شريك بوده است، پيداست كه اندك اندك بهار چهره اش شكفتگي خود را از دست مي دهد و روي در خزان مي گذارد، در چنين حالي كه سخت محتاج عشق و مهرباني وفاداري همسر خويش است، ناگهان زن جوانتري از راه مي رسد و در كوچه و بازار، اداره و مدرسه با پوشش نامناسب خود به همسر او فرصت مقايسه اي مي دهد؛ و اين مقدمه اي مي شود براي ويراني اساس خانواده و بر باد رفتن اميد زني كه جواني خود را نيز بر باد داده است؛ و همه خواهران جوان لابد مي دانند كه هيچ جواني نيست كه به ميانسالي و پيري نرسد و لابد مي دانند كه اگر امروز آنان جوان و با طراوت اند در فرداي بي طراوتي آنان، باز هم جواناني هستند كه بتوانند براي خانواده فرداي آنها، همان خطري را ايجاد كنند كه خود آنان امروز براي خانواده ها ايجاد مي كنند.
از ديگر آثار فردي و اجتماعي حجاب و عفاف به موارد ديگري چون:
- جلوگيري از تهييج و تحريك جنسي و خنثي نمودن لذايذ نفساني
- حضور معنوي گرايانه زن و مردان در جامعه
- مصونيت زنان در همه زمان ها و مكان ها
- هدايت كنترل و بهره مندي صحيح از اميال و غرايز انساني
- از بين بردن فشارهاي اجتماعي نامشروع و نابهنجار، نيز ميتوان اشاره نمود.
رعايت حجاب و پوشش اسلامي عفاف براي زنان و مردان مؤمن و مسلمان تكليف الهي است. رعايت آن علاوه بر اين كه موجب عمل به دستورات الهي مي شود شخصيت فردي اجتماعي و معنوي انسان محبوب و پاكدامن، سير صعودي پيدا كرده و نردبان تعالي و تكامل را يكي پس از ديگري طي خواهد كرد و از سوي ديگر در تأمين بهداشت روحي و رواني و آرامش خانواده ها و صفا، نورانيت و امنيت در جامعه نقش به سزايي ايفا مي كند.
به اميد روزي كه جوامع اسلامي و انساني از تمامي آلودگي ها تصفيه شود و زمينه حضور زنان و دختران بدون دغدغه و دلواپسي، در اجتماعات فراهم شود.