• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حیا و غریزه تبرج و خودنمایی

15 مرداد 1392 توسط باران

زنان به عنوان نيمى از پيكره جامعه نقش بسيار مهمى در ايجاد و گسترش عفّت، پاك‏دامنى و اخلاق در بين جوامع بشرى دارند. عفّت و حياى زن، كه يكى از مهم‏ترين عوامل حفظ و بقاى عفّت عمومى است، نه تنها در تمام اديان و مذاهب الهى مورد تأكيد قرار گرفته، بلكه عقول و افكار بشرى نيز آن را مورد تأييد قرار داده ‏اند.
از نظر اسلام، اهميت اين موضوع به حدّي است كه برخى روايات آن را «تمام دين» مي‏دانند. در روايتى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) آمده كه فرمودند: «اَلْحَياءُ هُوَ الدينُ كُلُّهُ»؛ حيا تمام دين است.1
امام علي(عليه‌السلام) نيز در مورد عفّت و پاك‏دامنى مي‏فرمايد: «عفّت و پاك‏دامنى منشأ هر خيرى است.» به همين منظور، در تمام اديان و مذاهب آسماني، «اَلعِفَّةُ رَأسُ كُلِّ خَيْر»2 قوانين گوناگونى براي حفظ و بقاى عفّت و حياى عمومى وضع شده ‏اند، كه «حجاب» و پوشش زن از جمله آن‏هاست.
«حجاب»، كه به معناى پوشيدن تمام بدن و زيبايي‏هاى ظاهرى زن در برابر مردان بيگانه است، براى پيش‏گيرى و مهار برخي گرايش‏ها و رفتارهاى خودنمايانه و وسوسه ‏انگيز مي‏باشد. اين در حالى است كه زنان به طور طبيعى دوست دارند در برابر جنس مخالف خودآرايى كنند و زيبايى زنانگي3 ، خود را به نمايش بگذارند.
حال اين سؤال پيش مي‏آيد كه اين قانون اسلامى تا چه اندازه با طبيعت زن سازگار است؟ آيا تبرّج و جلوه‏گرى از نظر اسلام و علم بكلى مردود است، يا براى آن قانونى وجود دارد؟ اگر در وجود زن غريزه‏اى تحت عنوان «تبرّج» وجود دارد، روش‏هاى رشد و پرورش اين غريزه چيست و چه كاركردى در زن و حفظ سلامتى او مي‏تواند داشته باشد؟ چگونه مي‏توان غريزه تبرّج را با حيا، كه يك ويژگى فطرى در زن است، جمع كرد؟ آيا حجاب و پوشش به معناى ناديده گرفتن اين غريزه نيست؟ آيا همان‏گونه كه عده‏اى از مخالفان حجاب مي‏گويند، اين محدوديت مانعى براي رشد عاطفى و روانى زن محسوب مي‏شود، يا به عكس، در جهت سلامت روانى اوست؟
اهميت بررسى اين موضوع واضح و روشن است؛ زيرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور يقين، يكى از محكم‏ترين سنگرهايى است كه مسلمانان، به ويژه جوانان، را از فساد و فحشا حفظ مي ‏كند و سدى آهنين در برابر نفوذ و تهاجم فرهنگى دشمنان اسلام است. به همين دليل، همان‏گونه كه رهبر فرزانه انقلاب بارها فرموده ‏اند، بر همه ما تكليف است در مقابل اين تهاجم همه ‏جانبه هشيار باشيم و با آن مقابله كنيم.
ثانيا، ارتباطى كه مسئله حجاب و عفت از يك سو و گرايش دايمى زن به تبرّج و جلوه ‏گرى از سوى ديگر با سلامت روانى او دارد به موضوع اهميّت بيشترى مي‏دهد؛ زيرا پر واضح است كه به لحاظ نقش مهم و حساسى كه زن در حيات جسمى و روانى انسان‏ها دارد، بحث و بررسى در مورد مؤلّفه‏ هاى سلامت روانى او لازم و ضرورى به نظر مي‏رسد.
اما به دليل آنكه دين اسلام به بهداشت و سلامت روانى افراد اهميت زيادى داده است و حتى نتيجه نهايى عبادت و بندگى را رسيدن به «نفس مطمئنه» مي‏داند و فقط كسانى را كه داراى قلب و روانى سالمند، اهل نجات و خوش عاقبت مي‏داند،4 ) مطمئنا در تمام احكام و قوانين خود و از جمله، لزوم پوشش و حفظ عفّت فردى و عمومي، به نقش آن‏ها در روح و روان افراد توجه كرده و بهترين نسخه را براى سلامتى و سعادت جوامع بشرى ارائه داده است.5
غريزه تبرّج و خودنمايى
منظور از غريزه «خودنمايي» و «تبرّج»، جلوه ‏گرى و دلبرى كردن براى تصاحب قلب ديگرى است. كلمه «تبرّج» كه در قرآن آمده، از كلمه «برج» گرفته شده و به معناى ظاهر شدن در برابر مردم است؛ همان‏گونه كه برج قلعه، براى همه هويداست. در مورد اين موضوع، بايد به سه نكته توجه كرد:
1. اختصاص غريزه تبرّج به زنان
يكى از ويژگي‏هاى مهم زنان، خصيصه تبرّج و خودنمايى است كه به صورت غريزى و طبيعى در آنان وجود دارد. قرآن در دو آيه از آيات حجاب، از تبرّج و خودنمايى زنان صحبت كرده و آن را محدود به محيط خانواده كرده است. در يك جا مي‏فرمايد: (وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَي) (احزاب: 33) اى زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشويد و خودنمايى نكنيد؛ مانند خودنمايى دوران جاهليت نخستين؛ در آيه ديگر مي‏فرمايد: (غَيْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزينَهٍ) (نور:60) زنان، (در برابر نامحرمان) با زينت‏ها و آرايش ‏هايشان‏ خودنمايي‏ نكنند.
قرآن در اين آيات فقط زنان را از تبرّج و خودنمايى و به نمايش گذاشتن جاذبه‏ هاى جنسى خود در برابر نامحرم نهى كرده و از تبرّج مردان سخنى نگفته است. از ظاهر اين مطلب فهميده مي‏شود كه غريزه خودنمايى و تبرّج از ويژگي‏هاى خاص زنان است و در مردان وجود ندارد. به همين دليل پوشش و حجاب تنها براى زنان واجب شده است.
شهيد مطهّرى درباره آثار اين غريزه و نيز اختصاص آن به زنان مي‏گويد: «اما علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است، اين است كه ميل به خودنمايى و خودآرايى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها، مرد شكار است و زن شكارچي؛ همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچى. ميل زن به خودآرايى از اين نوع حس شكارچي‏گرى او ناشى مي‏شود. در هيچ جاى دنيا سابقه ندارد كه مردان لباس‏هاى بدن‏ نما و آرايش‏هاي تحريك ‏كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود، مي‏خواهد دلبرى كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسير كند، انحراف تبرّج و برهنگى از انحراف‏هاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گرديده است.»6
در روايات نيز از وجود غريزه خودنمايي يا تبرّج در زن سخن گفته شده است. براى مثال امام علي(عليه‌السلام) مي‏فرمايد: «خداوند زنان را از سرشت مردان آفريده، از اين‏ رو، تمام همّت خود را در جذب مردان و نزديك شدن به آن‏ها صرف مي‏كند».7
بنابراين، اصل وجود غريزه خودنمايى در زن مورد تأييد منابع اسلامى است. اما در مورد كاركرد اين غريزه در زنان، مي‏توان گفت: وجود اين غريزه براى متمايل كردن مرد ـ جنس مذكر ـ به زن ـ جنس مؤنث ـ است تا بدين‏وسيله، مقدّمات ازدواج و زندگى مشترك را بين آنان فراهم كند؛ چنانكه در ساير جانداران نيز اين ويژگى در جنس ماده وجود دارد.
درباره غريزه خودنمايى و تبرّج، غير از منابع اسلامي، برخى از دانشمندان نيز مطالب جالبى دارند. خانم جينا لمبروزو (G,Lombroso) روان‏شناس معروف ايتاليايي، در اين‏ باره مي‏گويد: «در زن علاقه به دلبر بودن و دل‏باختن، مورد پسند بودن و مايه خرسند شدن بسيار شديد است.»8 در جاى ديگري مي‏گويد: «يكى از تمايلات عميق و آرزوهاى اساسى زن آن است كه در چشم ديگران اثري مطلوب بخشيده و به وسيله حسن قيافه، زيبايى اندام، موزون بودن حركات، خوش آهنگي صدا، طرز تكلّم و بالاخره شيوه خرام خود، مطبوع طباع واقع گشته، احساسات آن‏ها را تحريك نموده و روحشان را مجذوب سازد.»9 همچنين درباره تأثير غريزه خودآرايى و تبرّج در زندگى زنان مي‏گويد: «ميل به جلب ديگران، بزرگ‏ترين و مهم‏ترين محرّك زندگانى زن محسوب مي‏شود.»10
ويل دورانت نيز درباره آثار غريزه تبرّج زن مي‏گويد: «زن ميل دارد بيشتر مطلوب باشد، نه طالب، و به همين جهت، در ارج ‏گذاري و تقدير آن جاذبه‏ هايى كه مايه تشديد ميل مرد است، استاد است.» بنابراين، اصل وجود اين غريزه و اختصاص آن به زن در بين دانشمندان پذيرفته شده است.11

پی نوشت:
1ـ علي‏بن حسام‏الدين المتقي، كنزالعمّال فى سنن‏الاقوال و الافعال، انتشارات مؤسسة الرساله، ج 3، ص121.
2 ـ عبدالواحد آمدي، غررالحكم و دررالكلم، بيروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، حديث 1168.
3 ـ Exhibitionism.
4 ـ يا اَيَّتها النفسُ المُطمَئِنَه اِرجَعى اِلى رَبِّكَ راضيةً مرضيةً» (فجر: 27و 28) تو اى روح آرام يافته! به سوي پروردگار بازگرد، در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است.
5 ـ يَومَ لايَنفَع مال و لابنون الاّ من اتَى اللّه بقلب سليم (شعراء: 88و 89.
6 ـ مرتضى مطهري، نظام حقوقى زن در اسلام، تهران، صدرا، 1379، ج 19، ص436.
7 ـ «خُلِقَتِ الْمَرْأَهُ مِنَ الرِّجالِ وَ اِنَّما هَمُّها فِى الرِّجالِ»؛ شيخ حرّ عاملي، وسائل‏الشيعه، قم، موسسة آل‏البيت لاحياء التراث، 1409ق، ج 20، ص64.
8 ـ جينا لمبروزو، روح زن، ترجمه پري حسام شه رئيس، تهران، دانش، 1369، ص 15.
9 ـ همان، ص 42.
10 ـ همان، ص 44.
11 ـ ويل دورانت، لذات فلسفه، ترجمه عباس زرياب، تهران، انتشارات سازمان آموزش انقلاب اسلامي، 1369، ص223.


مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بانک مقالات لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • بانک مقالات
  • کتاب
  • بانک احادیث و جملات بزرگان
  • سخنرانی ها
  • معرفی پایگاه ها
  • کلیپ ها صوتی و تصویری
  • دلنوشته و یادداشت های کوتاه
  • حوزه نقد و تحلیل
  • شعر و ادبیات غیر داستانی
  • مصاحبه ها و گزارش ها
  • جهت اطلاع
  • تصاویر و پوستر

آمار بازدید

  • امروز: 1732
  • دیروز: 1442
  • 7 روز قبل: 4351
  • 1 ماه قبل: 6376
  • کل بازدیدها: 177514

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس