• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حجاب، رسانه هاي جمعي

06 مرداد 1392 توسط باران

بازيگري فعال در عرصه انتقال اخبار و اطلاعات، تعامل و تضارب افكار و انديشه ‏ها، آموزش، پركردن اوقات فراغت مخاطبان و … از وظايف رسانه‏ هاي ديداري، شنيداري و نوشتاري هر كشوري است؛ با اين تفاوت كه اين رسانه ‏ها بايد وظايف خود را در آيينه باورهاي ديني و ملي بنگرند. از آن‏جا كه رسانه‏ ها سنت‏هاي ديني و ملي هر قومي را احيا مي‏كنند و حافظه تاريخي و جمعي مردم را با تكرار سنت‏هاي اجتماعي حفظ مي‏نمايند، بايد رسانه ‏هاي جمعي هر كشوري نگهبان هويت ديني و ملي آن كشور خوانده شوند. از اين‏ رو اگر رسانه‏ هاي جمعي، بدون در نظر گرفتن باورهاي ديني و ملي نقش آفريني كنند، ديگر رسانه آن قوم و تمدن خوانده نمي‏شوند.
تبليغ و ترويج هويت ديني و ملي و تلاش براي تثبيت آن، از وظايف انكارناپذير رسانه‏ هاي جمعي است.اما وقتي سخن از هجوم فرهنگي بر ارزش‏ها و هنجارهاي ديني و ملي به ميان مي‏آيد، دفاع از هويت ديني و ملي نيز اهميت مي‏ يابد و رسالت رسانه ها دو چندان مي‏شود.
تثبيت هويت شخصي از وظايف و نيز عوامل روي‏كرد افراد جامعه به سوي رسانه‏ هاي جمعي كشور است و افراد منتظرند كه در برخورد با كتاب، روزنامه، سينما، راديو و تلويزيون، شاهد پيام‏ هايي باشند كه آنان را در پاي‏بندي به سنت‏ها و باورهاي ديني و ملي خود مستحكم‏تر بدارد. همدم شدن با افراد جامعه نيز از وظايف رسانه‏ هاي جمعي به شمار مي‏آيد و اين مهم زماني صورت مي‏گيرد كه مردم، رسانه‏ هاي جمعي را همدمي صادق بدانند كه آئينه باورها و سنت‏هاي پذيرفته شده آنان شمرده شود.
بي‏شك حجاب براي مردم اين سرزمين، تنها يك واژه نيست؛ فرهنگي است كه طي قرن‏ها حتي قبل از پذيرفتن مكتب حيات‏بخش اسلام، با آن زندگي كرده‏اند و امروزه هويت ديني و ملي و انقلابي آنان با ديگر تمدن‏ها و اقوام به شمار مي‏رود و رسانه‏ هاي جمعي بايد از اين هويت نگهباني كنند و در تثبيت هويت شخصي مردم بكوشند و در مقابل هجوم فرهنگ بيگانه، همدم و همراه مردم باشند.
آيا حجاب هويت ديني، ملي و انقلابي ماست؟ آيا اين هويت امروز مورد هجوم فرهنگي و تمدني قرار گرفته است؟ آيا رسانه‏ هاي جمعي، گذشته از تلاش براي تبليغ و ترويج فرهنگ حجاب در جامعه، رسالت خود را در برابر فرهنگ مهاجم به نحو احسن انجام داده‏ اند؟
اگر بپذيريم كه جهان در آستانه سال 2020 ميلادي، دو كدخدا پيدا خواهد كرد و اين دهكده جهاني يا بايد فرهنگ و تمدن اسلامي با محوريت ايران باشد و يا بايد فرهنگ غرب با محوريت امريكا را برتابد و لي‏لي‏پوت جهان از ميان دوگاليور ايران و امريكا، يكي را انتخاب كند، بايد پذيرفت، آن‏چه در اطراف ما مي‏گذرد، اعم از نقشه راه خاورميانه تا لشكركشي به عراق و افغانستان و محدويت‏هاي بين‏ المللي براي جلوگيري از تبديل ايران به قدرت هسته ‏اي، تنها و تنها براي مهار انقلاب اسلامي، تنها رقيب ليبرال ـ دمكراسي، در چند دهه ديگر است. از اين‏رو، به همان اندازه كه بايد از فرهنگ شهادت‏ طلبي پاس‏داري كرد، بايد از حجاب نيز به دفاع برخاست؛ زيرا اين دو به منزله دوبال و دو شاخصه مكتب اسلام ناب محمدي(س) به شمار مي ‏آيند و امروز حجاب، به منزله پرچم تمدن اسلامي است.
بنابراين، رسالت رسانه‏ هاي جمعي به ويژه رسانه ملي صدا و سيما، چيزي جز تبليغ و ترويج اين فرهنگ و مبارزه بي‏امان با ترفندهاي فرهنگ مهاجم نيست. بلكه موظف است از وظايفي كه قانون اساسي و نيز سند چشم ‏انداز بيست ساله رهبر معظم انقلاب، براي حركت دستگاه‏هاي نظام ترسيم ساخته تخطي نكند؛ وظايف و چشم ‏اندازي كه در آن بر حركت حول محور بينش توحيدي و شريعت‏مداري يعني همان هويت ديني، تأكيد شده است.
امروزه در حساس‏ترين مقطع تاريخي، اسلام و ايران، در هجمه بي ‏امان رسانه ‏هاي غربي قرار گرفته ‏اند كه با تبليغ فرهنگ لذت و ايجاد فضايي انتزاعي و تخيلي و ايجاد نيازهاي كاذب در نهاد انسان امروزي، مبلغ فرهنگ برهنگي و شيطاني خود هستند؛ در حالي‏كه رسانه‏ هاي نوشتاري به لحاظ حاكميت بينش تجاري و كاركرد حزبي و گروهي و رسانه‏ هاي ديداري چون سينما، به دليل رويكرد گيشه ‏پسند، دفاع از اين پرچم انقلاب اسلامي ايران را ناديده گرفته و بعضاً به بوته فراموشي سپرده ‏اند.
در اين مقطع، بيشترين اميد به صدا و سيماي جمهوري اسلامي است كه بيشترين تأثير را دارد كه متأسفانه به دليل برخورد سطحي و الينه شدن بعضي تهيه كنندگان و كارگردانان و به كارنگرفتن كارشناسان زبده و دين‏ شناس و باسواد، هنوز زن با حجاب را خرافي، هرهري مذهب، بي‏سواد و … ارائه مي‏كنند. در حالي‏كه هيچ كس منكر اين واقعيت نيست كه رسانه ملي، براي الگوسازي و حتي نهادينه‏ كردن پوششي مناسب در قالب شخصيت‏هاي داستاني و هنرپيشگان توان كافي را دارد، اما هنوز حتي در زمينه پوشش ملي كه رهبر معظم انقلاب بر آن تأكيد داشته ‏اند، گام لازم را بر نداشته است.
به نظر مي‏رسد اراده‏ اي براي درك اهميت حجاب به منزله شناسنامه زن ايراني و نماد هويت ديني، ملي و انقلابي، به چشم نمي‏خورد و غمض عين‏ هاي درون گروهي و خودشيفتگي‏ ها و خود تشويقي‏ هاي رسانه ‏ها، اين مسئله را در حساس‏ترين مقطع تاريخي اسلام و ايران با مخاطره جدي روبه‏ رو ساخته است.
اگر اين مسئله را بپذيريم كه واژه حجاب، عصاره و تعريف انقلاب اسلامي ايران است كه اسلاميت، ايرانيت، انقلابي بودن را تصوير مي‏كند و غرب با تمام توان رسانه ‏اي خود درصدد شكستن اين نماد است، بايد قبول كنيم كه نه اسلام، نه ايران و نه انقلاب با هيچ كس عقد اخوت نبسته و بيش از اين نبايد اجازه داد مباني اسلام، مصالح كشور و آرمان‏هاي انقلاب، فداي ندانم ‏كاریهاي بعضي از متوليان فرهنگي و سياسي شود. امروز بايد به دنبال مجاري‏ هاي ديگري براي دفاع از حجاب و ترويج و تبليغ آن در عصر ارتباطات گشت، زيرا اهميت محدوده، جايگاه و نقش محوري حجاب در عرصه سياست، اقتصاد و فرهنگ، ديگر بر كسي پوشيده نيست.
وقت آن رسيده كه عالمانه و آگاهانه و بدون هيچ خوف و وحشتي، از موضع‏گيري‏ هاي بين‏ المللي و عناصر وابسته به آنان در داخل، به وظيفه اسلامي، ملي و انقلابي خود عمل كنيم و در گام نخست، به سراغ رسانه ‏هاي جمعي برويم و با بازخواني عملكرد آنان و ارزيابي بودجه‏ هاي در نظر گرفته شده از سوي نظام مقدس اسلامي با بازده عيني و ملموس، به پاك‏سازي موانع و در برخي از موارد، به افشاي نقش برخي افراد در به‏ وجود آمدن وضعيت كنوني بپردازيم.
منبع: : پايگاه حوزه (www.hawzah.net

 نظر دهید »

حياى زن از ديدگاه اسلام

05 مرداد 1392 توسط باران

قرآن در داستان حضرت آدم و حوّا، پس از اينكه مي‏فرمايد آن‏ها فريب شيطان را خوردند و از درخت ممنوعه تناول كردند، مي‏فرمايد: (فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ) (اعراف: 22)، و هنگامى كه از آن درخت چشيدند، زشتي‏ها و قسمت‏هاى پنهان اندامشان بر آن‏ها آشكار شد و (به سرعت) شروع به قراردادن برگ‏هاى درختان بهشتى بر خود كردند تا آن‏ها را بپوشانند.
از اين داستان، به روشنى مي‏توان فهميد كه آدم و حوا هنگام برهنه شدن، مضطرب و پريشان شدند؛ زيرا براى رهايى از اين حالت، به برگ‏هاى درختان پناه آوردند و خود را با آن‏ها پوشاندند و صبر نكردند تا لباس مناسبى به دست آورند. اين در حالى است كه اولا، آن‏ها همسر يكديگر بودند و جايز بود در مقابل هم برهنه شوند. ثانيا، هيچ كس در آنجا نظاره‏گر آن‏ها نبود تا شرمندگي‏شان به خاطر او باشد. ثالثا، چون اولين انسان بودند، پوشش براى آن‏ها جنبه اكتسابى هم نداشت. بنابراين، تنها دليل اضطراب ايشان از برهنگي، فطرى بودن حيا در آن‏ها بود و چون برهنگى خلاف فطرت است، اضطراب‏آور است.1
اگر كسى بپرسد، از اين آيات به دست مي‏آيد كه «كشف عورت» خلاف فطرت است، نه «كشف حجاب»، در پاسخ گفته مي‏شود: اولا، قرآن در اينجا سخن از كشف «سوءة» دارد. «سوءة» در لغت، به معناى چيزى است كه انسان از آشكار شدن آن ناراحت مي‏شود.2
بنابراين، منظور قرآن از كلمه «سوءة» در سوره اعراف، آيه‏هاي20 (سَوْءَاتِهِمَا)، 22( سَوْءَاتُهُمَا)، 26(سَوْءَاتِكُمْ) و 27(سَوْءَاتِكُمْ)، جاذبه‏هاى جنسى آدم و حواست؛ زيرا در آيه 26 همين سوره، خداوند از لباسى كه «سوءات» انسان را مي‏پوشاند، به «لباس تقوا» تعبير كرده است و مي‏فرمايد: (يَا بَنِى آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسا يُوَارِى سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ.) و امام باقر(عليه‌السلام) آن را به «لباس عفاف» تعبير مي‏كند. «وَ اَمّا لِباسُ التَّقْوى فَالْعِفافُ.» 3)
از اين روايت معلوم مي‏شود لباس عفاف يا پوشش عفيفانه به پوششى گفته مي‏شود كه جاذبه‏هاي جنسى انسان را بپوشاند، نه فقط عضو تناسلى را، و در واقع، علت اضطراب آدم و حوا، از بين رفتن عفاف و آشكار شدن جاذبه‏هاى جنسى آنان بود.
ثانيا، جاذبه‏هاى جنسى زن و مرد متفاوتند. در مرد، فقط اعضاى تناسلي، يا حداكثر بين ناف تا زانو، داراى جاذبه جنسي است (چنانكه بعضى از روايات آن را تأييد مي‏كند(4)  ولى در زنان، تمام بدن داراي جاذبه جنسى است. بنابراين، از اين دو مقدّمه مي‏توان به روشنى استدلال كرد كه هرگونه برهنگى زن، به نظر قرآن، در تضاد با فطرت اوست و موجب اضطراب او مي‏شود. به همين دليل است كه فريضه حجاب مخصوص زنان شده است و حجاب مردان در حد پوشيدن عضو تناسلى يا حداكثر بين ناف تا زانو مي‏باشد.
در تأييد مطلب مزبور، يعنى اثبات مقدّمه اول، كه منظور از «سوءة» جاذبه جنسى است، مي‏توان گفت: كلمه «عورت»(5 ) نيز مانند كلمه «سَوءَه» به معناى جاذبه جنسى مي‏باشد كه در تعابير دينى در مورد بدن زن به كار رفته است. در سوره نور آيه 31 فرمود: بر زنان لازم نيست در مقابل كودكانى كه از «عورت» زنان ـ يعنى از جاذبه‏هاى مربوط به زنان ـ آگاه نيستند، حجاب داشته باشند.(6)  همچنين در روايتي، علت وجوب پوشش زن را عورت بودن او معرفى مي‏كند. پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) مي‏فرمايد: «بدن زن عورت (داراى جاذبه جنسي) است كه خانه‏اش پوشش آن است.»(7) معلوم است كه كلمه «عورت» در اينجا نمي‏تواند به معناي خاص آن باشد، بلكه كنايه از آن است كه بدن زن داراى جاذبه جنسى است و بهترين پوشش براى آن، بودن زن در خانه و كمتر ظاهر شدن در برابر نامحرم است.
بنابراين، چه در داستان آدم و حوا و چه در موضوع حجاب، تعبير قرآن و روايت از بدن زن به «سوءة» و »عورت« دال بر اين است كه زن از برهنه كردن بدنش دچار ناراحتى و پريشانى و بلكه اضطراب مي‏شود و اين نشانه فطرى بودن حيا و در نتيجه پوشش و حجاب براى زن است.
از شواهد ديگر فطرى بودن صفت حيا در زن، داستان حضرت مريم(س) و حضرت يوسف(عليه‌السلام) است. قرآن در قصه حضرت مريم(س)، پس از اينكه مي‏فرمايد: مريم به اعجاز الهي، باردار شد و براى اينكه مردم نادان او را به فحشا و بي‏عفتى متّهم نكنند، از آنان فاصله گرفت تا دور از آن‏ها وضع حمل كند، مي‏فرمايد: (يَا لَيْتَنِى مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيا مَّنسِيّا) (مريم: 23) (مريم آن‏قدر ناراحت شد كه) گفت: اى كاش پيش از اين، مرده بودم و بكلى فراموش مي‏شدم! اين سخن حاكى از نهايت پريشانى و ناراحتى زنى است كه احساس مى كند از نظر مردم، حيا و عفتش لكه‏دار شده است، از اين‏رو، آرزوى مرگ مي‏كند. اين نشان مي‏دهد حيا تمام وجود اوست كه با رفتن آن، جانش هم در حال از بين رفتن است و اين غير از فطرى بودن حيا، دليل ديگرى ندارد. از اين بيان معلوم مي‏شود وقتى حيا در زن فطري باشد، پوشش و حجاب، كه لازمه حياست، نيز فطرى خواهد بود؛ زيرا امكان ندارد زني داراى حيا باشد و آن‏گاه اجازه دهد نامحرم از نگاه كردن به بدن او لذت ببرد. به عبارت ديگر، ظهور و تبلور حيا در زن، به پوشش مناسب است. در واقع، عامل اصلى گرايش زن به حجاب و پوشش، تأمين يك نياز درونى و فطرى به نام حيا و شرم است.
همچنين قرآن در قصه حضرت يوسف(عليه‌السلام) به حركت فطرى زن عزيز مصر اشاره مي‏كند كه وقتى خواست از يوسف كام بگيرد، درها را بست (وَ غَلَّقَتِ الاَبْوابَ) (يوسف: 23) تا كسى شاهد او نباشد. امام زين‏العابدين(عليه‌السلام) مي‏فرمايد: در اين هنگام، آن زن با پارچه‏اى روى بت خود را پوشاند. يوسف از او پرسيد: چرا اين كار را كردي؟ گفت از بت حيا مي‏كنم.(8) يوسف گفت: تو از بت حيا مي‏كني، ولى من از خدا حيا نكنم؟ از اين موضوع مشخص مي‏شود كه حيا امرى فطرى است؛ زيرا هر زنى به طور فطرى و غريزي، چنين احساسى دارد.
همچنين در بعضى روايات آمده است كه خداوند حياى زن را نُه برابر حياى مرد قرار داده؛
حضرت امير(عليه‌السلام) فرمود: «خداوند ـ عزّوجل ـ شهوت جنسى را ده قسمت آفريد. نُه قسم آن را در زنان قرار داد و يك قسم آن را در مردان؛ و اگر خداوند ـ عزّوجل در آن‏ها به اندازه شهوت جنسي‏شان حيا و شرم قرار نمي‏داد، هر آينه به هر مردى نُه زن آويزان (وابسته) مي‏شد.»(9)
در روايت ديگري، حياى زن را از اين هم بيشتر مي‏داند. ابو بصير مي‏گويد: از امام صادق(عليه‌السلام) شنيدم كه مي‏فرمود: «شهوت جنسى زن نود و نُه برابر مرد است، اما خداوند بر او حيا قرار داده است.» از اين دو روايت استفاده مي‏شود كه در طبيعت و آفرينش زن، حيا بيش از مرد قرار داده شده و اين از خصايص عَنْ ابى بصير، قالَ سَمِعْتُ اَباعَبْدِاللّه (عليه‌السلام) يَقولُ: «فُضِّلَتِ الْمَرْأَةُ عَلَى الرَّجُلِ تِسْعَةً وَ تِسْعينَ مِنَ اللذَّةِ وَ لكِنَّ اللّهَ اَلْقى عَلَيْها الْحَياءَ.»(10) فطرى اوست.
1 ـ محسن قرائتي، تفسيرنور،ج4، ص35.
2 ـ سيدمصطفى حسينى دشتي، معارف و معاريف، قم، دانش، 1376.
3 ـ سيدهاشم بحراني، تفسير البرهان، بيروت، انتشارات مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، 1999.
4 ـ شيخ حرّ عاملي، پيشين، ج 2، ص40.
5 ـ «ورت» در لغت، به معناى عضوى است كه شخص به سبب شرم، آن را مي‏پوشاند. (ر.ك: سيدمصطفى حسينى دشتي، پيشين، ج 7، ص544).
6 ـ سيد محمدحسين طباطبائي، تفسير الميزان، ترجمه محمدباقر موسوى همداني، قم، انتشارات اسلامي، 1363، ج 15، ص157.
7 ـ «اَلْمَرْاَةُ عَورَةٌ سَتْرُها بَيْتُها« (زاهد ابي‏الحسين ورّام، تنبيه‏الخواطر و نزهةالنواظر المعروف بمجموعه ورّام، تهران، 1376ق، ج 2، ص119.
8 ـ ابوالفضل رشيدالدين ميبدي، تفسير كشف‏الاسرار و عدةالابرار، تهران، اميركبير، 1409ق، ج 5، ص 51.
9 ـ «عَنْ اَصْبَغِ بْنِ نُباتَه قال، قالَ اَميرُالْمُؤمِنينَ"(عليه‌السلام): خَلَقَ اللّهُ ـ عَزَّوَجَلَّ ـ الشَّهْوَةَ عَشَرَةَ اَجْزاءٍ فَجَعَلَ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فِى النِّساءِ وَ جُزْءً واحِدا فِى الرِّجالِ وَ لَولا ما جَعَلَ اللّهُ ـ عَزَّوَجَلَّ ـ فيهِنَّ مِنَ الْحَياءِ عَلى قَدْرِ اَجْزاءِ الشَّهْوَةِ لَكانَ لِكُلِّ رَجُلٍ تِسْعُ نِسْوَةٍ مُتَعَلِّقاتٍ بِهِ.» (شيخ حرّ عاملي، پيشين، ج 20، ص 63.
10 ـ همان.   

 1 نظر

حيا و سلامت روانى

05 مرداد 1392 توسط باران

شكى نيست كه وجود حيا در زن تأثيرات بسيار مثبتى بر روح و روان وى دارد. عفاف و پوشيدگى همچون سد و حفاظى است كه زن در سايه آن از هر ذلّت و تحقيرى در امان مي‏ماند. دين اسلام با واجب كردن حجاب، نمي‏خواهد زن بازيچه دست شهوت‏ پرستان باشد و ارزش او به ميزانى تنزّل كند كه تنها وسيله ‏اى براى اطفاى شهوات به حساب آيد. اسلام خوشي ‏هاى مشروع را براى زن مي‏ پسندد و البته تأمين آن را در سايه حيا و عفت قرار مي‏دهد. عفاف، كه ثمره حجاب و پوشش است، عامل آرامش و سكون انسان و دور ماندن او از عوامل اضطراب و در نهايت، موجب رضايت وجدان است. چه بسيارند عوامل ناامنى فكرى و ذهنى كه عفاف مانع بروز آن‏هاست. عفاف موجب احساس امنيت و شرف آدمى است و باعث مي‏شود كه آدمى بتواند در طول حياتش درست فكر كند و نيكو تصميم بگيرد.
زن به دليل اينكه عواطف و احساسات قوي‏ترى نسبت به مرد دارد، از نظر روانى نفوذپذيرتر از مرد است؛ يعنى بيش از مرد از عوامل بيرونى متأثر مى شود. اين تأثّر و نفوذپذيرى وقتى از يك منبع، يعنى از سوى شوهر باشد، باعث مي‏شود وحدت و يگانگى روانى زن حفظ شود، ولى وقتى زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر مي‏شود، به آسانى تحت تأثير روانى و عاطفى آنان قرار مي‏گيرد و وحدت روانى او از بين مي‏رود و با از بين رفتن وحدت رواني، دچار اضطراب و آشفتگى مي‏شود.1
در منابع اسلامي، درباره برخى از آثار روانى حجاب و بي‏ حجابى مطالب زيادى وجود دارند؛ مثلا، در آيه 60 سوره «نور» درباره فلسفه حجاب مي‏فرمايد: (وَ اَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ)؛ و اگر «زنان» خود را بپوشانند براى آن‏ها (خير) بهتر است. كلمه «خير»، كه به معناى سود و نفع است، به دليل اطلاقش، هم شامل نفع مادى مي‏شود و هم نفع معنوى. در آيه 53 سوره احزاب، سود و نفع حجاب مشخص ‏تر بيان شده است: (ذلِكُمْ اَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ) اين كار (حفظ حريم بين زن و مرد) براى پاكى دل‏هاى شما و آن‏ها بهتر است. بنابراين، مي‏توان گفت: طبق اين دو آيه، اثر مهم حجاب براى زن، طهارت و پاكي قلبى است كه مقدّمه‏اى براى رسيدن به سلامت قلبى (قلب سليم) است و در روان‏شناسي، از آن به «سلامت رواني» تعبير مي‏شود.
همچنين در آيه 30 سوره «نور» درباره تأثير حفظ عفّت مرد به واسطه نگاه آلوده نكردن به زن مي‏فرمايد: (وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ اَزْكى لَهُمْ)؛ و عفاف خود را حفظ كنند. اين براى آنان پاكيزه ‏تر است.
در روايات نيز به تأثير روانى حجاب بر زن اشاره شده است. امام علي(عليه‌السلام) در وصيت خود به امام حسن(عليه‌السلام) مي‏فرمايد: «(زنان را) در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرمان را ننگرند؛ زيرا سخت ‏گيرى در پوشش، عامل سلامت و استوارى آنان است.»2
همچنين آن حضرت در حديث ديگري مي‏فرمايد: «پوشش و حجاب براى حال زن بهتر است و سبب دوام زيبايى او مي‏شود.»3

منظور از حال زن در اين حديث، وضعيت روانى اوست كه رعايت حجاب سبب تعادل بهتر آن مي‏شود. و نيز پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) مي‏فرمايد: «بهترين زنان شما زنان پاك‏دامن و عفيف هستند.» اين روايت نيز همان چيزى را مي‏گويد كه در آيه 60 سوره «نور» گذشت.4

منابع:

1ـ زينب جلالي، جزوه حجاب از ديدگاه روان‏شناسي، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (رحمه‌الله)،1382.
2 ـ «وَاكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِكَ اِيّاهُنَّ، فَاِنَّ شِدَّهَ الْحِجابِ اَبْقي عَلَيْهِن.َّ» (نهج ‏البلاغه، ترجمه سيدرضي، نامه31)
3 ـ «صِيانَةُ الْمَرْاَةِ اَنْعَمُ لِحالِها وَ [اَدْوَم] لِجَمالِها» (ميرزا حسين‏ نوري، پيشين، ج 14، ص255.
4 ـ «خَيْرُ نِسائِكُمْ اَلْعَفيفَةُ» (محمدبن يعقوب كليني، پيشين، ج 5، ص324)

 نظر دهید »

رویای جدید دختران ایرانی چیست؟

04 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

فرانس ۲۴ در زمینه مدل های خیالی ایرانی می نویسد: خودش را با آرایش خفه می‌کند… اگر عمل‌های زیبایی هم انجام داده باشد که دیگر عالی است… یک عکاس «این کاره» پیدا می‌کند، چند عکس «مکش مرگ من» می‌گیرد، در فیسبوک یک “پیج” (صفحه) باز می‌کند و به عنوان حرفه یا شغل می‌نویسد:«مدل» یا «صنعت فشن!»
به همین سادگی و بدون این که حتی در یک آگهی‌ معتبر حضور یافته باشد، می‌شود مدل.
به گزارش افکارنیوز،  فرانس ۲۴ در ادامه نوشت ؛ از این گونه “پیج‌"ها، همراه با عکس های رنگ و وارنگ دختران و پسران، تا دلتان بخواهد در فضای فیسبوک ایرانی‌ها پر شده است. ناظران فرانس ۲۴ از حدود ده تن از خانم‌هایی که مدعی “مدلینگ” بودند درخواست مصاحبه کرد اما هیچ کدام قبول نکردند. در واقع بسیاری از آنها از ارایه حتی یک عکس که ثابت کند برای یک برند (مارک) معتبر تبلیغ کرده‌اند عاجزند.
اما در این میان، خانم‌هایی هم هستند که واقعا مدل‌اند، واقعا با کمپانی‌ها و طراحان لباس و مد و تبلیغات کار می‌کنند اما آهشان از دست دخترانی که فقط برای گرفتن “لایک” و کسب شهرت، به رایگان جلوی دوربین عکاسان می‌روند، به آسمان رفته است. تا وقتی دخترهایی حاضرند پول هم پرداخت کنند تا کار مدل‌ها را انجام دهند، چرا عکاسان به سراغ مدل‌های حرفه ای بروند و دستمزد بدهند؟
اوضاع برای مدل‌های پسر ایرانی به علت قانونی بودن فعالیت‌شان، تا اندازه‌ای بهتر است. بعضی مدل‌های مرد پول خوبی از این کار به دست می‌آورند. کسانی هستند که برای هر “شات” عکس حدود ۸ میلیون تومان می‌گیرند. تعداد کمی از آنان حتی “بین‌المللی” شده اند.
این روزها در ایران از سوی مدل‌ها و عکاسان حرفه‌ای و برخی شرکت‌ها موجی به راه افتاده تا در مقابل صفحات فیسبوکی که توهم مدل شدن را در میان خانم‌های مشتاق دامن می‌زند، مقاومت کنند.

۹۹ درصد دخترانی که مدعی هستند مدلند، دروغ می گویند
عاطفه رحیم‌زاده طراح لباس و صاحب برند مورگان، که مسئولیت مدلینگ تولیداتش را خود به عهده دارد و در نتیجه مدام با مدل‌ها کار می‌کند، می‌گوید:
۹۹ در صد خانم‌هایی که در فیسبوک مدعی کار مدلینگ هستند، متاسفانه دروغ می‌گویند. عکسی در یک آتلیه می‌گیرند و خود را در فیسبوک مدل معرفی می‌کنند، بدون این که برای هیچ برندی کار کرده باشند. اساسا در ایران، هیچ کس نمی‌تواند به صورت قانونی و بدون حجاب کار مدلینگ کند.
این قبیل خانم‌ها حتی گاهی یک لباس یا کیف و کفش از یک برند خاص می‌پوشند و به آتلیه می‌روند و برای هر “شات” (هر عکس) حدود ۵۰ هزار تومان می‌دهند و به عکاس می‌گویند آرم فلان برند را بزند زیر عکس… البته این کار در آتلیه‌های مخفی و زیر زمینی انجام می‌شود. این خانم‌ها نه تنها مدل نیستند که پول هم می‌دهند تا عکس بگیرند و در فیسبوک بگذارند.
برای کار قانونی مدلینگ در ایران باید توجه داشت که شما وقتی محصولی دارید -مثلاً مانتو- یک ژورنال به دست بازایاب‌ها می‌دهید تا با مراجعه به بوتیک‌ها سفارش بگیرند. تصور کنید در همان لحظه از اماکن سربرسند و بپرسند این ژورنال چیست؟ به همین خاطر ژورنال باید کاملا منطبق با قوانین اسلامی باشد، حتی یک تار مو نباید پیدا باشد.
باید بگویم من خودم معمولا به مدل‌هایی که با من کار می‌کنند پولی نمی‌دهم. مدلینگ در ایران پول ندارد. بسیاری از دخترها عاشق معروف شدن هستند.
من اکثر کارهایم را در کیش انجام می‌دهم. تنها خرج برای من، هزینه رفت و آمد و اسکان و خورد و خوراک خانم‌های مدل در کیش است.
تقریبا تمام پول به جیب عکاس‌ها می‌رود. عکاس‌های مدل‌ها، به جز معدودی که اکثراً مرد هستند، پولی به مدل‌ها نمی‌دهند. برخی از آقایان پول خوبی می‌گیرند. کسانی هستند که شاتی ۸ میلیون تومان می‌گیرند.
اما در مورد خانم‌ها همانطور که گفتم ماجرا کاملا متفاوت است. به طور مثال مدل روس به ایران می‌آید، یک ژورنال کامل را انجام می‌دهد و در کنار خرج رفت و آمد و اسکانش در ایران، تنها یک میلیون تومان دستمزد می‌گیرد.

روزی صد تا دویست هزار تومان دستمزد مدل‌ها
یکی دیگر از مدل هایی که هم کار مدلینگ زیرزمینی را تجربه کرده و هم در برخی آگهی‌های تبلیغی صدا و سیما شرکت داشته است، می گوید:
سال ۸۷ خانمی من را بطور اتفاقی توی باشگاه دید و برای مدل عروس به من پیشنهاد داد. بعد از آن مدل بسیاری از برندها برای محصولاتی مثل لباس، لباس عروس، تشک… مدل عکاسی بودم و سپس راهم به تلویزیون باز شد و در چند تبلیغ تلویزیونی هم بازی کردم.
متاسفانه این کار پولی ندارد، علت هم این است که بسیاری از خانم‌ها و حتی آقایان، کار مدلینگ را ارزان و یا حتی رایگان انجام می‌دهند. در نتیجه دیگر کسی حاضر نیست پول چندانی به مدل‌های حرفه‌ای پرداخت کند. عکاس‌ها خودشان بر اساس هر شات پول می‌گیرند، اما در عوض دستمزد مدل‌ها را بر پایۀ تعداد روز کار پرداخت می‌کنند. تقریبا برای هر روز کار به مدل‌ها چیزی حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان می‌دهند.
یکی از تفاوت‌های اصلی میان مدل‌های ایرانی و خارجی -به غیر از درآمد- این است که در ایران به هیکل خانم‌ها زیاد اهمیت نمی‌دهند. صرفاً اگر جراحی‌های زیبایی کرده باشند و لنز هم گذاشته باشند و آرایش زیاد کرده باشند، می‌توانند مدل شوند. معمولا عکاس‌ها هیکل خانم‌ها را با فتوشاپ “راست و ریست” می‌کنند.
متاسفانه الآن موجی در فیسبوک آمده که همه دوست دارند معروف بشوند. همین‌ها هستند که حاضرند برای دو عدد عکس، مجانی به عنوان مدل کار کنند. فقط می‌خواهند به هر ترتیب شهرت برسند. برخی هم موفق می‌شوند: در فیسبوک پیج باز می‌کنند و وقتی تعداد “لایک"‌هایشان بالا رفت، عکاس‌ها می‌بینند استقبال از آنها زیاد است. در نتیجه به آنها پیشنهاد کار می‌دهند که غالباً مجانی است. یعنی دیگر نه خانم‌ها پولی می‌دهند و نه عکاس‌ها.

ما اولین آژانس قانونی مدلینگ را در ایران تاسیس کرده‌ایم
بنیان‌گذار آژانس مدلینگ ویولت می‌گوید این آژانس تنها موسسه رسمی مدلینگ در ایران است که دفتر رسمی و مجوز کار دارد. او به فرانس ۲۴می‌گوید:
این کار نیز مانند موسیقی پاپ در ایران است. اوایل چندان رسمی نبود ولی حالا کم‌کم رسمی می‌شود. ما در آژانس خود سعی می‌کنیم کار مدلینگ را به صورت آکادمیک آموزش دهیم. ابتدا متقاضیان از طریق سایت، فرم درخواست ارسال می‌کنند و با توجه به مشخصات حرفه‌ای (رزومه)، از جمله قد و وزن و سابقۀ کاری و ورزشی و البته عکس‌ها، گزینش می‌شوند. در مرحلۀ بعد و با مصاحبۀ حضوری، تعدادی از این داوطلبان برای آموزش، و یا اگر تجربه داشته باشند، مستقیماً برای کار مدلینگ انتخاب می‌شوند.
کار آموزش حدود شش ماه طول می‌کشد، که سه ماه آموزش “کت‌واک” (سکوی نمایش مد) است و سه ماه دیگر “فوتو مدلینگ".
مدل‌های ما روزانه چیزی حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزارتومان دریافت می‌کنند و کسانی نیز داریم که حتی تا حدود یک میلیون تومان می‌گیرند.

برخی مدل‌ها را آنقدر آرایش می کنند که دیگر جزییات صورتشان مشخص نیست
یکی از عکاسان حرفه‌ای مدلینگ در ایران که کارهایش به صورت رسمی و با مدل‌های با‌حجاب انجام می‌شودنیز می گوید:
تنها چند مرکز مدلینگ رسمی و قانونی در ایران داریم. جاهای دیگری هستند که قانونی نیستند. کسانی که به صورت رسمی و با حجاب با مراکز رسمی مدلینگ کار می‌کنند حق ندارند کار  بی‌حجاب انجام دهند… تاکنون برای خانم‌های مدلی که من با آنها کار کرده ام مشکلی پیش نیامده چون باحجاب بوده اند. حتی برای مدل‌های با‌حجاب که با عکاس مرد کار کرده اند مشکلی پیش نیامده است. اما مثلا اگر کار “نود” (برهنه) انجام دهند و یا با موی باز باشند و یا در کلیپ‌های موسیقی شرکت کنند، برایشان مشکل پیش خواهد آمد.
متاسفانه کار مدلینگ در ایران حرفه ای نیست. مدل‌ها را آن قدر آرایش می‌کنند که دیگر جزییات صورت‌شان، مانند هاشور طبیعی ابروها، غیرقابل تشخیص می‌شود.
برخی از مدل‌ها را می‌شناسم که قبلا در خارج کار می‌کرده‌اند و دستمزهای چند هزار دلاری می‌گرفته اند اما از وقتی به ایران برگشته‌اند، دستمزدشان به چند صدهزار تومان کاهش پیدا کرده و به شدت دلسرد شده‌اند. برخی از مدل‌ها هم تجربۀ رفتارهای نامناسب عکاسان مرد را دارند.

 1 نظر

در پی هتک حرمت به آمرین به معروف صورت گرفت

03 مرداد 1392 توسط باران

درخواست ۱۰ هزار نفر از فعالان فرهنگی - اجتماعی زن کشور از فرمانده نیروی انتظامی

10هزار نفر از زنان فرهیخته در عرصه های اجتماعی - فرهنگی کشور طی نامه سرگشاده ای خطاب به سردار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، ضمن تقدیر از زحمات این نیرو در برقراری نظم و تامین امنیت، خواستار برخورد با هتک حرمت کنندگان آمرین به معروف و ناهیان از منکر شدند.
متن این نامه بدین شرح است:
بسمه تعالی
حضور برادر گرامی سردار جناب آقای دکتر احمدی مقدم
فرمانده محترم نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
بار دیگر بی حرمتی به ساحت ارزش‌ها و ارزشمدارانی که پس از سال‌ها ایستادگی، مقاومت و اهدای خون دهها هزار شهید، کلمه حق را اعتلا بخشیده و حریم کرامت انسانی را پاس داشته اند، با آه و حسرت شاهد بودیم.
با کمال تاسف اخیراً شاهد اهانت به دختران محجبه‌ای هستیم که تنها جرمشان مسئولیت پذیری بوده و از فضای بی بندوباری سازمان یافته دشمنان اسلام و انقلاب به ستوه آمده و به دلیل تذکر صمیمانه، مواجه با هجمه سنگین نقض کنندگان عفت عمومی می‌شوند. متأسفانه در یکی از این موارد که مامور نیروی انتظامی نیز شاهد این هجمه بوده هیچگونه اقدام حمایتی از دختر محجبه ننموده و عنوان کرده است که ما فقط در برخورد با دزدان مسئولیت داریم. به دلیل عدم برخورد قاطع با فرد نقض کننده عفت عمومی، تعرض به دختر محجبه آمر به معروف ادامه پیدا می‌کند تا اینکه با همیاری مردم فهیم و مؤمن از هتک حرمت به حجاب وی ممانعت می‌شود.
لذا ضمن تقدیر از زحمات بی شائبه نیروی انتظامی و قاطبه مامورین آن در برقراری نظم و تامین امنیت، از شما برادر گرانقدر می‌خواهیم تا با عوامل هنجارشکن و تعرض کنندگان به آمرین به معروف و ناهیان از منکر، برخورد قاطع تری بعمل آید.

 1 نظر

ضرب و شتم یک زن چادری دیگر در خانی‌آباد

02 مرداد 1392 توسط باران

تنها با فاصله یک روز از هتک حرمت به دختر چادری آمر به معروف در منطقه پونک، یک زن چادری همراه با فرزند ۳ ساله‌اش در محله خانی‌آباد تهران مورد ضرب و شتم یک بدحجاب قرار گرفت.
23 تیرماه امسال اتفاقی تأسف بار رخ داد که پس از انتشار آن در رسانه‌ها، احساسات عموم مردم مسلمان جامعه جریحه دار شد، خبری با این تیتر « ماجرای کشیدن چادر از سر دختر آمر به معروف در ماه رمضان ». شمس، دختر آمر به معروف 30 ساله‌ای است که در منطقه پونک تهران مورد اهانت و هتک حرمت یک خانم بدحجاب قرار می‌گیرد تا جایی که خانم بدحجاب، تلاش بر کشیدن چادر و روسری از سر این آمر به معروف می‌کند اما موفق نمی‌شود.
24 تیرماه یعنی تنها پس از گذشت یک روز از ماجرای خانم شمس، معصومه فراهانی، زن چادری دیگری در محله خانی‌آباد تهران، مورد ضرب و شتم یک زن بدحجاب قرار می‌گیرد. ماجرایی که جزئیات آن را خانم فراهانی  توضیح می‌دهد.
* شرح ماجرا را این طور آغاز کنیم که 24 تیرماه است و شما پس از اقامه نماز در مسجد به همراه فرزند 3 ساله خود، راهی منزل خود در محله خانی‌آباد می‌شوید، در مسیر، چه اتفاقی برای شما رخ می‌دهد؟
فراهانی: من روزه بودم و برای اقامه نماز و صرف افطار، همراه با فرزند 3 ساله‌ام به مسجد رفتیم ساعت تقریباً 10 شب بود در مسیر که داشتم می‌آمدم داخل کوچه 2 نفر خانم را دیدم که روسری‌های خود را دور گردنشان انداخته بودند و داشتند به سمت ماشینشان می‌رفتند، ظاهرشان تعجب آور بود، اول سعی کردم با نگاه هشداردهنده، باعث شوم که حجابشان را رعایت کنند اما آنها نگاه طلبکارانه‌ای را تحویل من دادند، در مرحله بعد سعی کردم یادآوری کنم که آنها در کجا زندگی می‌کنند و فقط خطاب به آنها گفتم «ببخشید خانم‌ها آیا اینجا ایران نیست؟» جواب دادند که « ایرانه که ایرانه!» گفتم « به نظر شما نباید حداقل، تابع قوانین کشوری باشیم که در آن زندگی می‌کنیم؟» اما دیگر جواب این سوالم را ندادند و به جای آن مشت‌هایی بود که نثارم می‌کردند.
* در حالی که بچه، همراه شما بود این اتفاق رخ داد کسی در کوچه نبود که به کمک شما بیاید یا حداقل، فرزند شما را از این صحنه دور کند؟
فراهانی: اول که یکی از آنها دستهایم را گرفت و نفر بعدی با مشت به سر و صورتم می‌زد بچه‌ام کاملاً شاهد ماجرا بود و داشت زهره ترک می‌شد تا اینکه آقایی متدین آمد و فرزندم را بغل کرد و از ما کمی فاصله گرفت و بعد از آن، اوباش دور ما حلقه زدند و از آن بدحجاب‌ها پشتیبانی می‌کردند. در مقابل نیز بسیجی‌های محل به کمک من آمدند و من را از دست آنها نجات دادند.
*یعنی شما ایستادید تا آنها شما را با مشت‌هایشان، سیاه و کبود کنند و عکس‌العملی نشان ندادید؟
فراهانی: من خودم رزمی‌کار هستم اما چون هدف من دعوا با این افراد نبود و می‌خواستم امر به معروف کنم هیچ استفاده‌ای از توان بدنی خودم نکردم. من می‌خواستم در ماه مبارک رمضان، فقط به آنها یک گوشزد کوچکی داشته باشم که آن هم، زبانی بود.
* این اتفاق، در همان کوچه، فیصله پیدا کرد؟
فراهانی: نه با کمک بسیجی‌های محل به کلانتری خانی‌آباد رفتیم اما حامیان آن خانم‌ها تلاش می‌کردند که من به خاطر کتک‌هایی که خورده‌ام رضایت بدهم ولی من شکایت کردم چون حرکت آنها غیرمنصفانه بود.
* بعد از شکایت چه اتفاقی افتاد؟
فراهانی: من به پزشک قانونی رفتم و در آنجا نیز میزان لطمه‌ای را که خورده بودم ثبت شد و آن خانمی هم که بنده را مورد ضرب و شتم قرار داده بود و صورتم را به شدت، کبود کرده بود یک شب بازداشت شد و تنها با گذاشتن یک قبض برق منزل به عنوان وثیقه، آزاد شد در حالی که در خودروی این خانم، انواع سلاح سرد وجود داشت و از سوی دیگر نیز کاملاً در کوچه، کشف حجاب کرده بود، دو موضوعی که دو اتهام مجزا محسوب می‌شدند.
* در حال حاضر اوضاع روحی و جسمی شما و فرزندتان چطور است؟
فراهانی: فرزندم که هنوز از دیدن صحنه آن شب، به شدت مضطرب است خودم هم چون به نفس کاری که انجام داده‌ام ایمان دارم صدمات آن را می‌پذیرم هنوز کبودی‌های مشت‌های آن زن بدحجاب را هر روز با خودم در کوچه و خیابان‌های این شهر شلوغ می‌برم اما نمی‌گذارم امر به معروف و نهی از منکر در این شهر بمیرد.

منبع: خبرگزاری فارس

 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 36
  • 37
  • 38
  • ...
  • 39
  • ...
  • 40
  • 41
  • 42
  • ...
  • 43
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • ...
  • 78

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • بانک مقالات
  • کتاب
  • بانک احادیث و جملات بزرگان
  • سخنرانی ها
  • معرفی پایگاه ها
  • کلیپ ها صوتی و تصویری
  • دلنوشته و یادداشت های کوتاه
  • حوزه نقد و تحلیل
  • شعر و ادبیات غیر داستانی
  • مصاحبه ها و گزارش ها
  • جهت اطلاع
  • تصاویر و پوستر

آمار بازدید

  • امروز: 1338
  • دیروز: 1291
  • 7 روز قبل: 2914
  • 1 ماه قبل: 5010
  • کل بازدیدها: 176072

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس