سلام من به مدینه
سلام من به مدینه
سلام من به مدینه
- چیشد چرا نشستی ؟
+ خیلی … گرمه !
- نفس نفس می زنی ؟
+ حس می کنم … دارم .. خفه میشم از گرما !
- چون چادر سرته ؟
+ هم چادر … هم آستین .. روسریم .. گرمه !
- ناراحتی بردار !
+ نه … ولی .. وحشتناکه ! حالمو نمیفهمی .. باید جام باشی ..
- چقد دیگه راهه تا خونهتون؟
+ حدود نیم ساعت دیگه میرسم …
- خوبه .. تو باز میدونی که میرسی خونه !
+ منظورت چیه ؟
« هر چادری که دور انداخته می شود، افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر او می گشاید و بدن الجزایری را که عریان شده است تماما به او نشان می دهد. پس از دیدن هر چهره بی حجابی، امیدهای حمله ور شدن اشغالگر ده برابر می گردد»
منبع: چگونه فرزندان ما با حجاب می شوند؟/ دکتر احمد لقمانی/ ص 107
مرد از زنِ با حجابش لذت بيشتري مي برد.
زن جلوه اي از جمال الهي است كه هم زيبايي را خوب مي فهمد و هم دوست داردزيبايي اش ديده شود،
اما همانطور كه نامحرم نمي تواند جمال الهي را درك كند، زن هم نبايد به نامحرم اجازه درك زيبايي اش را بدهد.
حجاب، يعني حفظ زيبايي زن فقط براي شوهرش و عدم مشارك ديگران در لذت هاي ناشي از آن.
دوست دارم كه بپوشي رخ همچون قمرت
تا چو خورشيد نبيند به هر بام و درت
سعدي
زن زيباترين گلواژه آفرينش،ص65.
مجموعه سخنرانی با موضوع حجاب
حجت الاسلام پناهیان/ حجت الاسلام حجازی/ دکتر فیاض بخش
لزوم پوشش، یکی از خواسته های فطری انسان است. زیرا از آغاز پیدایش انسان، هر یک از زن و مرد کوشیده است تا پوشش مناسب داشته باشد. او ابتدا با برگ درختان و سپس با پوست حیوانات و بعد با دست بافته های خود، خویش را می پوشانده است. بعدها با پیشرفت صنعت و دست یافتن به منابع و ابزار جدید، پوشش نیز از «تغییرات تکاملی» بهره مند گردید.
این اعمال که تحت هیچ گونه آموزشی نبوده، نشان می دهد که پوشش یک نیاز فطری انسان است.
روان شناسان در تأیید این مطلب، از وجود عامل «حیا» در درون انسان نام می برند که به دو صورت «بازدارنده» و «هدایت کننده» ایفای نقش می کند.
بنابراین، حیا را تعدیل کننده ی غرایز و ضامن اجرای قوانین اجتماعی و اخلاقی می دانند. داستان آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می کند و قرآن در این مورد می فرماید: «فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَّمَا ذَاقَا الشَّجَرَهَ بَدَت لَهُمَا سَوءَاتُهُمَا…؛ پس شیطان راهنمایی به فریب و دروغ کرد تا چون از درخت تناول کردند. زشتی هایشان (مانند عورات و سایر زشتی های پنهان) آشکار گردید و بر آن شدند که از برگ درختان بهشت خود را بپوشانند و خداوند ندا کرد که آیا من شما را از این درخت منع نکردم و نگفتم که شیطان دشمن شماست؟» (اعراف/22)
ابن عباس می گوید: بعد از ذبح قوچ بهشتی به امر خداوند متعال، از پوست آن، حوّا یک جامه ی بلند «جبّه» برای حضرت آدم و یک پیراهن و روسری برای خویش تهیه کرد که با آن بدنشان پوشیده شد و از شرمندگی نجات یافتند.
سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ درختان بهشتی، ولو به طور موقت؛ بیانگر فطری بودن پوشش است. بنابراین، رعایت حجاب و پوشش اسلامی پاسخی است به ندای درونی فطرت.
منبع: کتاب زن صدف آفرینش، فاطمه قاضی، ص 140.
عراقی ها برای تضعیف روحیه ما فیلم های زننده پخش می کردند.
یک روز یکی از بچه ها به نشانه اعتراض تلویزیون را خاموش کرد عراقی ها گرفتن و بردنش بیرون .
هیچ کس ازش خبر نداشتت تا اینکه ما را برای استراحت فرستادن به حیاط اردوگاه، وارد حیاط که شدیم اون بسیجی رو دیدیم.
یک چاله کنده بودند و تا گردن گذاشته بودنش داخل چاله، فقط سرش پیدا بود.
شب که شد صدای الله اکبر و ناله های اون بسیجی بلند شد. همه نگرانش بودیم.
صبح که شد گفتند شهید شده است. خیلی دنبال بودیم علت ناله و فریاد شب گذشته اش را بدانیم.
وقتی یکی از نگهبانان علتش را گفت مو به تنمان راست شد. می گفت
« زیر خاک این منطقه موش های صحرایی گوشت خوار وجود دارد. موش ها حس بویایی قوی ای دارند.
وقتی متوجه دوستتون شدند، بهش حمله کردن و گوشت بدنش رو خوردن. علت ناله هاش هم همین بوده .»
این طوری شهید دادیم و حالا بعضی از ما راحت پای کانالهای ماهواره می نشینیم و … و گاهی خانواده را هم با خودمون همراه می کنیم و …
و هیچ وقت به آن روزی فکر نمی کنیم که آن شهید را می آورند تا توضیح بدهد به چه قیمتی چشم خود را از گناه حفظ کرده و غصه دوستان هم رزمش را داشته است.
برای کسانی که درتوجیه کارهای نادرستشان می گویند همه همین کار رو می کنند.
ماهنامه فرهنگی اجتماعی آشنا؛ خرداد 95،ش 195،ص12
بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟ گفت: آره ! خیلی دوسش دارم
گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟ گفت: آره!
گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟ گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله
گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد گفت: چرا؟
براش یه مثال زدم:
گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام میخوره. تو هم سراسیمه میری و میبینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه میگیره. عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟
بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه: عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر میگرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله…
دیدم حالتش عوض شده
بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی میکنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور میکنی؟ گفت: معلومه که نه! دارم میبینم که خیانت میکنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه
گفتم: پس حجابت… . اشک تو چشاش جمع شده بود
روسری اش رو کشید جلو
با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم، حجاب که قابلش رو نداره
از فردا دیدم با چادر اومده
گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!
خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره
می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه.
لاک پشت پشتش سنگین بود و جاده های دنیا طولانی.
می دانست که همیشه جز اندکی از بسیار را نخواهد رفت . آهسته آهسته می خزید ، دشوار و کند و دورها همیشه دور بود.
سنگ پشت تقدیرش را دوست نمی داشت و آن را چون اجباری بر دوش می کشید.
پرنده ای در آسمان پر زد و سنگ پشت رو به آسمان کرد و گفت :
این عدل نیست ، این عادلانه نیست. کاش پشتم را اینهمه سنگین نمی کردی.
من هیچگاه نمی رسم …. هیچگاه.
و در لاک سنگی خود خزید ؛ به نیت ناامیدی !
خداوند سنگ پشت را از روی زمین بلند کرد ، زمین را نشانش داد . کره ای کوچک بود و گفت : نگاه کن ، ابتدا و انتها ندارد.
هیچکس نمی رسد ؛ چون رسیدنی در کار نیست !!!
فقط رفتن است …. فقط رفتن …. حتی اگر اندکی …
و هربار که می روی ؛ رسیده ای و باور کن آنچه بر دوش توست ، تنها لاک سنگی نیست ،
تو پاره ای از هستی را به دوش میکشی … پاره ای از مرا .
سپس خداوند سنگ پشت را بر زمین گذاشت …دیگر نه بارش چندان سنگین بود و نه راه ها چندان دور.
سنگ پشت به راه افتاد و گفت : ” رفتن ” ، حتی اگر اندکی … و پاره ای از خدا را با عشق بر دوش کشید و رفت …
* اسماء بنت عمیس می گوید:
روزی حضرت فاطمه علیها سلام به من فرمود: من از کار مردم مدینه که زنان خود را بعد از مرگ به صورت نا خوشایندی برای دفن می برند و تنها پارچه ای بر او می افکنند که حجم بدن از پشت آن نمایان است ناخرسندم. من گفتم: در سرزمین حبشه چیزی دیده ام که با آن جنازه مردگان را حمل می کردند. سپس اسماء شاخه هایی از درخت نخل را برداشت و به صورت تابوت مصوصی در آورد و گفت: مردم حبشه بر روی چوب هایی اینچنین پارچه ای می افکنند و جسد را درون آن می گذارند، به گونه ای که حجم بدن پیدا نباشد.
هنگامی که بانوی اسلام آن را مشاهده کرد فرمود: بسیار خوب و عالی است؛ هنگامی که من از دنیا رفتم مرا با آن بردارید.
* امام صادق علیه السلام: اولین کسی که در اسلام تابوت برای جنازه مطهرش قرار داده شد، حضرت فاطمه علیها سلام بود.
دردانه رسالت/ محمد رحمتی شهرضا/ ص 49
عده ای تصور می کنند، حجاب برای زن محدودیت است و از طرف خانواده و وابستگی به شوهر ایجاد شده است.
بر طبق بینش قرآن کریم زن باید کاملا درک کند که
حجاب او نه مربوط به خود او و نه مربوط به همسر او و نه مربوط به خانواده اوست که
با رضایت هر یک از آنها بتوان از آن صرف نظر کرد.
حجاب زن حق الهی است.
زن از نظر قرآن امانتدار حق خداست.
یعنی خداوند سبحان مقام ، حرمت و حیثیتی را که حق خود اوست
به زن داده و از او خواسته تا این حق را به امانت نگه دارد.
قرآن حجاب را احترام به زن می داند تا نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند.(سوره احزاب آیه 59)
به همین جهت نگاه به زن غیر مسلمان بدون قصد تباهی جایز است
چون زن غیر مسلمان از این حرمت بی بهره است.
زنان تجسمم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.
کتاب زن آینه جلال و جمال الهی/ آیت الله جوادی آملی/ خلاصه صص 350 تا 351
تصمیم با شماست یا خدا و بینش قرآنی یا شیطان و بینش طاغوتی
به تازگی فارل ویلیامز (Pharrell Williams) خواننده آمریکایی سبک رپ و طراح مد که با نام Pharrell شناخته میشود، آهنگی با نام Happy منتشر کرده که مورد توجه گروه های مختلف رپ در برخی کشورهای قرار گرفته و هر کدام نسخهای از این آهنگ را با تصاویر خود در کشورهای دیگر منتشر نموده اند.
در این میان گروهی به اصطلاح مسلمان در انگلیس، نسخهای از این موزیک را منتشر کردهاند که در آن دختران و پسران مسلمان با ریتم این آهنگ و البته با پوشش به اصطلاح اسلامی - انگلیسی خود در حال رقص می باشند.
پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال ۹۰
همین تحریمهائی كه دشمنان ملت ایران زمینهسازی كردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال كردند، به قصد این بود كه یك ضربهای بر پیشرفت كشور ما وارد كنند و آن را از این حركت شتابنده باز بدارند. البته خواستهی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجهای را كه انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میكنند. لذا این سال جاری را كه از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه كنیم به اساسیترین مسائل كشور، و محور همهی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را “سال جهاد اقتصادی” نامگذاری میكنم و از مسئولان كشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری كه مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم كه در عرصهی اقتصادی با حركتِ جهادگونه كار كنند، مجاهدت كنند. حركت طبیعی كافی نیست؛ باید در این میدان، حركت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.
پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال ۹۱
اگر ما توانستيم توليد داخلى را رونق ببخشيم، مسئلهى تورم حل خواهد شد؛ مسئلهى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقيقى كلمه استحكام پيدا خواهد كرد. اينجاست كه دشمن با مشاهدهى اين وضعيت، مأيوس و نااميد خواهد شد. وقتى دشمن مأيوس شد، تلاش دشمن، توطئهى دشمن، كيد دشمن هم تمام خواهد شد.
بنابراين همهى مسئولين كشور، همهى دستاندركاران عرصهى اقتصادى و همهى مردم عزيزمان را دعوت ميكنم به اين كه امسال را سال رونق توليد داخلى قرار بدهند. بنابراين شعار امسال، “توليد ملى، حمايت از كار و سرمايهى ايرانى” است.
پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال ۹۲
كار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاستجمهوری است كه درواقع مقدرات اجرائی و سیاسی و به یك معنا مقدرات عمومی كشور را برای چهار سال آینده برنامهریزی میكند. انشاءالله مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آیندهی نیكی را برای كشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینهی اقتصاد، هم در زمینهی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید وارد شد. با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد. با دل پرامید و پرنشاط باید وارد میدانها شد و با حماسهآفرینی باید به اهداف خود رسید. سال ۹۲ را به عنوان “سال حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی” نامگذاری میكنیم و امیدواریم به فضل پروردگار، حماسهی اقتصادی و حماسهی سیاسی در این سال به دست مردم عزیزمان و مسئولان دلسوز كشور تحقق پیدا كند.
عید بر همه دوستان مبارک!
سایت شبکه فاکس نیوز (foxnews) نوشت: حکومت ایران بیشتر از اینکه از سوی تحریم ها یا تهدید حمله نظامی در مضیقه باشد، تحت فشار افزایش مد، سبک غربی و تیپ های فشن قرار دارد.
اگر اهل جستوجو در سایتهای اینترنتی و بویژه شبکههای اجتماعی باشید، بدون شک با تصاویر خانوادگی برخی افراد و کاربران اینترنتی مواجه شدهاید که بهراحتی در دسترس میلیونها کاربر اینترنتی قرار گرفته است. در ماههای گذشته تعداد زیادی از کاربران شبکه اینترنتی فیسبوک تصاویر مجالس خصوصی، محافل خانوادگی و جشنهای عروسی خود را با ژستهای گوناگون در این سایت به اشتراک گذاشتهاند، این درحالی است که این تصاویر بهراحتی قابل دریافت و انتشار از طریق اینترنت است!
این روزها کاربران شبکه اجتماعی فیسبوک در لینکهای مرتبط در صفحه شخصی خود با تصاویر عجیبی مواجه میشوند. تصاویر شخصی و خانوادگی افراد که به یکباره از درون آلبومهای سنتی و پوشههای رایانههای خانگی واردعرصه بیحد و مرز شبکههای اجتماعی شده است اما این بار، این خود افراد هستند که تصاویر خصوصی خود را منتشر میکنند! علاوه بر این تصاویر، فیلمهایی هم در صفحات شخصی برخی کاربران قرار گرفته که نهتنها با کارکرد اصلی یک شبکه اجتماعی سنخیتی ندارد بلکه به نظر میرسد برخی کاربران صفحه فیسبوک را با رایانه شخصی اشتباه گرفته و همه تصاویر و فیلمهای شخصی خود را دراختیار میلیونها کاربر اینترنتی قرار دادهاند. جالب اینجاست که برخی کاربران هم برای جلب توجه و واردشدن کاربران دیگر به صفحه شخصی خود از کیفیت و کمیت عکس اصلی و پروفایل صفحه فیسبوک استفاده میکنند و از این طریق تصاویر خصوصی خود را در فضای مجازی به اشتراک میگذارند. این درحالی است که روند اشتراک گذاشتن تصاویر شخصی و خانوادگی در شبکه اجتماعی فیسبوک، روندی رو به رشد داشته است و روز به روز شاهد تصاویر خصوصی بیشتری در این شبکه اجتماعی هستیم.
امروز آنتن های ماهواره با هدف تخریب اعتقادات، تفکرات، شخصیت و نابودی سلامت فکری و روانی جوانان ایرانی برنامه های متنوعی را در ابعاد گسترده پخش می کند. برنامه هایی که اگر چه پیش از این با خمیرمایه سیاسی سعی بر تخریب چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی داشت اما امروز با پخش سریال های منحرف اخلاقی و خانوادگیٌْ، بنیان خانواده ها را هدف قرار گرفته تا با به انحطاط کشیدن اخلاق اجتماعی، ضمن کاهش دغدغه های سیاسی در بین جوانان، به خواست های خود برسند.
هرچند غرب و دشمنان غربی برای ابراز دشمنی خود از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند و به فرموده مقام معظم رهبری وظیفه دشمن دشمنی است و بیش از این نباید از آنها توقع داشت، اما سوالی که مطرح می شود این است که مسئولان فرهنگی برای مقابله با شبکه های ماهواره چه برنامه هایی را در دستور کار خود قرار داده اند.
«خانم آیدا یاشرویج» مبلغ اهل بوسنی و هرزگوین، با اشاره به اینکه تحت تاثیر حضرت فاطمه زهرا(س) مسلمان شده و حجاب را برگزیدم، اظهار داشت: به تبعیت از من خانواده و همسرم نیز مسلمان شدند.
وی که در حاشیه دیدار با «حجتالاسلام روحانی» امام جمعه بابل از زندگی خود می گفت افزود: من در یک خانواده مسلمان سنی متولد شدم و دارای 6 خواهر و سه برادر هستم و فرزند اول خانواده محسوب میشوم. از 10 سالگی بازیگر تئاتر بودم و بدون هیچ تقید دینی، کارهای فرهنگی انجام میدادم.
این مبلغه اهل بوسنی هرزگوین با اشاره به اینکه به صورت اتفاقی در مراسمی که مربوط به حضرت فاطمه (س) بود حضور یافتم، افزود: در اینجا بود که تحت تاثیر این شخصیت بزرگوار قرار گرفتم و بعد از آن حجاب را در زندگیم انتخاب کردم.
یاشرویج اضافه کرد: بعد از انتخاب حجاب تمام افراد خانوادهام به تبعیت از من حجاب را انتخاب کردند در حالی که هیچ فشار و اصراری از سوی من برای مجاب کردن آنها انجام نشد.
|
خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «عصام العماد» استاد دانشگاه الازهر مصر، در جمع دانشجويان شركت كننده در ضيافت انديشه قرآنی، دانشگاه صنعتی همدان درباره اصول و اعتقادات وهابيت افزود: مهمترين و اساسیترين اختلاف وهابيون و شیعیان بر سر اميرالمومنين (ع) است كه اين مساله در طول نسلهای متوالی به صورت تقليدی ادامه میيابد، اما من با شناخت و تحقيق فراوان درباره زندگی حضرت علی(ع) تغيير عقيده داده و شیعه شدم.
شکر خدا که نام علی در اذان ماست
ما شیعه ایم عشق علی در نهاد ماست
از یاعلی زبان و دهان خسته کی شود
اصلا زبان برای همین در دهان ماست
عید ولایت بر همه مبارک
پیوند: http://reihane.ir/?part=news&inc=news&id=1400
وقتی خواست ورزش را به صورت حرفه ای در شهر ویتزسپس انتخاب کند، همه اعضای خانواده مخالفش بودند؛ اما امروز به نفر اصلی پرتاب وزنه ایران تبدیل شده است؛ اگرچه اصلیتی بلاروسی دارد. حالا به عنوان نفر اول بانوان کشورهای اسلامی در این رشته نیز انتخاب شده و برای مسابقات پیشرو آماده می شود.
تاتسينا ايلوشنكو دیروز و لیلا رجبی امروز، ورزشکاری است که این روزها به امید مدال آوری ایران تبدیل شده؛ اگرچه برای پیشرفت به مربی خارجی نیاز دارد. به هر حال، او و همسرش (پیمان رجبی) به تمرین در تهران مشغول هستند و خود را مهیای رقابت های بعدی می کنند. با دختر طلایی دوومیدانی ایران گپ و گفتی داشتیم که در زیر میخوانید؛ البته به زبان فارسی وی که این روزها بسیار بهتر از قبل شده است.
مشرق: چه اتفاقی باعث شد تا “تاتسینا ایلوشنکو” ورزشکار شود؟
14 سالم بود که در مدرسه از سوی مربی ورزش استعدادیابی صورت گرفت. من هم بچه کوچکی بودم که علاقه به دوومیدانی پیدا کردم. البته فکر نمی کردم روزی به این سطح حرفه ای برسم.
مشرق: در خانوادهتان کسی ورزشکار بود؟
خاله ام ورزشکار حرفه ای بود. او قهرمان قایقرانی شوروی سابق بود.
مشرق: نظر خانوادهتان درباره ورزش چه بود؟
آنها مخالف بودند. میگفتند ورزش خوب نیست؛ اما الان آنها قبول کرده اند.
مشرق: نظر خودتان چیست؟
من از طریق ورزش با همسرم آشنا شدم. راضی ام.
مشرق: به گذشته برگردید، همین راه را دوباره میآیید؟
شاید یک چیزهایی را اصلاح کنم؛ اما ورزش را انتخاب می کنم.
مشرق: رابطهتان با درس چطور بود؟
دانشجوی رشته تربیت بدنی بود؛ اما به دلیل فشار تمرینات، نتوانستم ادامه دهم.
<
a href="http://www.mashreghnews.ir/fa/services/10″>
ابتدا خدا را شاکرم که سعادت چادر به سر کردن را یافتم
و دوم مدیون الطاف مادرم حضرت فاطمه الزهرا(س) هستم که نظری به این حقیر انداخت و یاریم کرد
و سوم مدیون فداکاری های مادرم که سالهای سال دخترش را با جان و دل، نگهداری کرده است.
سالهای زیادی بود که دلم میخواست چادری شوم، درست از زمانی که دوره راهنمایی درس میخواندم، با توجه به اینکه مادر مهربانم نیز چادری هستند خیلی دوست داشتم هم مانند مادر دنیایی ام باشم هم مادر معنوی ام و مادر تمام عالم فاطمه(س)
چندین بار هم با مادرم مساله چادری شدنم را مطرح کرده بودم ولی وقتی خودت میدانی که انجام تمام کارهایت به عهدۀ فرشته مهربانی به نام مادر است شرم میکنی از اینکه کارش را بیشتر کنی و احیانا زحمتش را بیشتر!
سیده مهناز رئوفی متولد ۱۳۴۹ در سنندج است. از سادات طباطبایی است ولی به واسطه این که پدرش بهایی بود او نیز بهایی ماند. می گوید اگرچه اجداد او از مسلمانان سرشناس و صاحب احترام و معتمد بودند و هم اکنون آرامگاه های آنان مورد تکریم مسلمانان است ولی پدربزرگ های او به مسلک بهائیت درآمدند. او، برادرانش، همسر برادران و خواهرانش از اعضای فعال تشکیلات بهائیان بودند به شکلی که برادران او هم اکنون نیز از سران بهائیت در ایران محسوب می شوند.رئوفی اسلام آوردنش را تنها خواست و لطف خدا می داند و وقتی از این مسئله سخن به میان می آورد احساسات و شوق کاملاً بر بیانش غالب می شود اگرچه به این واسطه هزینه سنگینی را نیز پرداخت کرده است. او می گوید: اگرچه فردی بسیار عاطفی و وابسته به خانواده هستم ولی به واسطه خروج از بهائیت از خانواده طرد شدم و اجازه پیدا نکردم که بعد از سالها خانواده ام را ملاقات کنم و پدرم هم در این سالها از دنیا رفت و این اتفاق نیز برایم خیلی سنگین بود. با این حال او این مسئله را به جان خرید و حاضر شد برای یافتن حقیقت هزینه آن را نیز پرداخت کند.
حجاب از دو کلمه (حج+آب) درست شده است.
حج مايه حيات توحيدي مؤمن است و آب مايه حيات مادي مؤمن است!
کسي که از حجاب فاصله ميگيرد يعني مرده متحرک است!!!
چون از دو مايه حيات استفاده نميکند!
تازه (ح+ج+ا+ب=?+?+?+?=??) به عدد ابجد چهارده ميشود!
شايد عدد ميگويد حجاب سفارش چهارده معصوم (عليهم السلام) است!
http://mh128.ir/post/571
به گزارش شلمچه نیوز، مدت زیاد از پدیدار شدن معضلی اجتماعی، به نام ساپورت بر پیکره زنان و دختران ایران زمین نمی گذرد که شاهد نقشه شوم دیگری هستیم. پدیده ای که اگر بی خبری و غفلت مسئولین همچنان ادامه داشته باشد، شاهد رسوایی اجتماعی در جامعه خواهیم بود.
چند روزی است در صفحات اجتماعی و دنیای مجازی تبلیغات ساپورت های مردانه به چشم می خورد. بله اشتباه نکنید درست خوانده اید، ساپورت های مردانه، تبلیغاتی که اینک در کمال ناباوری در سایتها می بینیم و اگر مسئولین فرهنگی دیر بجنبند به خیابانها نیز کشیده می شود و دیگر نمی توان این معضل اجتماعی را کنترل کرد و به قول معروف آب رفته دیگر به جوی بر نمی گردد. ساپورت هایی که دو سالی است بدون نظارت و در جهل مرکب مسئولین، بازارهای ایران را در نوردیده و هدف آن، دزدیدن حیای ایرانی اسلامی زنان این سرزمین است. این در حالی است که شاهد هیچ گونه تدبیر جدی، در زمینه برخورد با تولید کنندگان و عرضه کنندگان این محصول، نیستیم. حال بار دیگر طراحان شیطانی پوشش، غیرت و مردانگی مردانمان را نشانه رفته اند، تا سیاست غیرت زدایی که در کشورهای اسلامی در حال انجام است با ساپورت های مردانه کامل گردد.
پر واضح است که ساپورتهای مردانه عواقبی وخیم تر از ساپورتهای زنانه خواهد داشت. تهاجم فرهنگی با سرعت نور در حال فتح قله های بی فرهنگی و بی حیایی ممالک اسلامی و بویژه ایران است تا با استفاده از جنگ نرم دختران و پسران جوان ایرانی را مشغول مدهای مفسده ای که به دنبال خود از هم پاشیدگی فرهنگی و اجتماعی را دارد از مقاصد بزرگتر و رشد تعالی در راه اعتلای کشور و پیشرفت بی امان در اندازد تا به مقاصد شوم خود که به قهقرا کشیدن کشور عزیزمان است نائل آید. با یک نظر سنجی کوچک در کوچه بازار می توان از نارضایتی آقایان از ساپورتهای زنانه را متوجه شد. با این وجود ساپورتهای مردانه نیز نارضایتی هایی را در زنان بدنبال خواهد داشت، پس چه بهتر است برای جلوگیری از اختلافات بیشتر زن و مرد بر سر پوشش و بدنبال آن دوام بیشتر خانواده ها هرچه زودتر فکری به حال این موضوع کنند و چه خوب است کمیته ی بحران فرهنگی تشکیل گردد تا کارشناسان با روشهای نرم بنیادین با این تهاجم فرهنگی نرم جنگ نرم مقابله کنند. |
پایگاه ولی امر
«کافی بود محو تماشای ویترین یک مغازه شوی و دستان کوچکت از دستان مادر رها شود، آن وقت برایت شروع سردرگمی بود، اندکی جلو می رفتی و مادر را می دیدی و صدایش می کردی، رویش را که بر می گرداند و قامتِ کوچکت را که با نگاهی آمیخته به تعجب می نگریست، آن موقع تو می ماندی و سکوت ناشی از یک شرمندگی کودکانه…» این حکایت زمانی است که می توانستی در پیاده روهای شهر قدم بزنی و آسوده خاطر فقط مغازه ها را بنگری بی آن که نگران از فرو رفتن تیرهای شیطانی به چشمان خود باشی، آری شاید بتوان گفت این روزها تنها سود پوشش های رنگارنگ و چسبان و کوتاه زنان سرزمین ما این است که کودکان کمتر مادران خود را اشتباه می گیرند.
حکایت مظلومیت و مهجوریت چادر مشکی را نه در هنگامه راهپیمایی بیست و دو بهمن می توان سنجید و نه در صحن و سرای امام رئوف و نه در کوچه ها و محله های سنتی شهر. مظلومیت و مهجوریت چادر مشکی را آن زمان در می یابی که به سینما می روی، به تئاتر، به مراکز بزرگ خرید، به جشنواره های هنری، به پیاده روهای خیابان های بالای شهر، به کوه و پارک های جنگلی و نشانی از زنان چادری نمی یابی، تو گویی که تمام زنان شهر چادر را به کناری نهاده اند، این چنین است که “باربارا اسلاوین” خبرنگاری که نام او را در جمع همکاران روزنامه های واشنگتن پست، نیویورک تایمز و اندیشکده علوم و امنیت بین الملل ( ISIS ) وابسته به اسرائیل می توان یافت در آخرین سفر خود به تهران از وضعیت امروزِ حجاب زنان ایرانی نسبت به گذشته ها ابراز رضایت می کند و در گزارشِ آخرین سفر خود به ایران در پایگاه تحلیلی المانیتور اینطور می نویسد که “این روزها در تهران دیگر زنان زیر پنجاه سال چادری کمتر به چشم میخورند”.
اما به راستی آیا واقعیت همین است که مشاهده می شود؟ آیا نسبت زنان چادری به دیگر خانم ها که البته آنان نیز در صورت رعایت حجاب اسلامی محترم و قابل تکریم هستند، این قدر کم و ناچیز شده است یا این که برخی از زنان چادری ترجیح می دهند فضای اجتماعی را به خصوص در فعالیت های فرهنگی هنری و ورزشی تفریحی دربست تقدیم دیگران کنند و سپس خود نیز به جمع کسانی بپیوندند که از وضعیت بد حجاب در این اماکن گلایه مند هستند؟
به گزارش فارس، این روزها وقتی در خیابان قدم میزنیم با پوششهایی مواجه میشویم که هیچ قرابتی با حیا و عفاف ندارند. صرف نظر از اینکه حجاب یک واجب الهی است، اما برخی افراد فکر میکنند که رعایت حجاب و عفاف یک موضوع فردی است و ربطی به حقوق شهروندی ندارد، حال آنکه وجوب رعایت حجاب برای زنان و مردان بیشتر یک حکم اجتماعی است تا تعبد فردی. بارها و بارها در آیات نورانی قرآن کریم به رعایت حجاب اسلامی اشاره شده است و یکی از بدیهیات دین اسلام شمرده میشود، بنابراین بر یکایک شهروندان جامعه اسلامی واجب است که با رعایت حد و حدود حجاب در اجتماع حاضر شوند.
امروز وضعیت حجاب در جامعه در سایه کمکاری ۲۶ نهاد مسئول و عرضه افسارگسیخته ساپورتهای رنگارنگ و تبلیغات وسیع برای اشاعه فرهنگ ساپورتپوشی با هجوم ملخوار آنها در شهرهای بزرگ این سؤال را در ذهن متبادر میکند که چرا مسئولان در برابر تهاجم فرهنگی و نرم دشمن بیتفاوت شدهاند؟ هر چند که اقدامات سلبی بدون کار فرهنگی، اشاعه و ترویج فرهنگ حجاب و عفاف را زیر سؤال برده است.
در سایه تبلیغ وسیع تولیدکنندگان ساپورت و مانتوهای بدننما در فضای مجازی، جوانان متعهد نیز بیکار ننشستهاند و به طرق و شیوههای جدید به امر به معروف و نهی از منکر همت گماشتهاند:
مدتی است که کمپین های ضد حجاب در فضای مجازی با بهره گیری از چند گروه ضد اسلامی در فیس بوک اقدام به نفوذ گسترده برای حمله به حجاب اسلامی در فضاهای عمومی کرده است و به دنبال آن با تشویق زنان و دختران به بی حجابی آشکار در خیابان ها این فعالیت را گامی در جهت آزدی زن بر می شمارند.
به گزارش تهران پرس، مدتی است که کمپین های ضد حجاب در فضای مجازی با بهره گیری از چند گروه ضد اسلامی در فیس بوک اقدام به نفوذ گسترده برای حمله به حجاب اسلامی در فضاهای عمومی کرده است و به دنبال آن با تشویق زنان و دختران به بی حجابی آشکار در خیابان ها این فعالیت را گامی در جهت آزدی زن بر می شمارند .
این گروه های فیس بوکی که عمدتا هم با نماد های صهیونیستی بر پا می شوند در فاز جدید فعالیت خود سعی می کنند تا با تغییر پوشش زنان مسلمان حجاب را نوعی محدودیت برای زنان معرفی کنند و با ارائه الگو های پوششی جدید نوع تازه ای از پرونده بی حجاب کردن زنان و دختران را در خیابان های کشورمان کلید بزنند .
(وقتی فیسبوک به حجاب اجباری “نه” میگوید) این عنوان گزارشی است که سایت رادیو اسرائیل با خرسندی تمام آن را از فضای ضد حجاب حاکم بر فیس بوک عنوان می کند و در این گزارش به روایت نگارنده فضای حاکم بر این گروه های شیطانی ضد دین اینگونه تشریح می شود :
در فیسبوک فعالیتهایی در جهت مبارزه و یا آگاهی رسانی درباره حجاب اجباری در ایران آغاز شده است فعالان میکوشند درباره حجاب اجباری در ایران با مشارکت دادن افراد حتی مذهبی گفتوگو ایجاد کنند و به آن نه بگویند .
بنا به ادعای این گزارش کمپین های ضد حجاب تا کنون توانسته اند گام هایی را هم در راه بی حجاب کردن زنان ایرانی بردارند و تغییر فاحش نوع پوشش و بدپوششی های خیابانی که این روز ها با آمدن ساپورت های بدن نما به اوج خود رسیده است نمونه ای از این به ظاهر موفقیت هاست !
این وضعیت در شبکه های اجتماعی در حالی به سمت رشد روز افزون حرکت می کند که چندی پیش یکی از پژوهشگران ضد شیعی صهیونیست که در رابطه با تاثیر گذاری خطرات تفکر شیعه بر بقاء جریان صهیونیزم جهانی مقالاتی را منتشر کرده است یکیک از اصلی ترین عوامل ایستادگی ملت های مسلمان در برابر تهاجه های فرهنگی صهیونیزم را ریشه دار بودن مسئله حجاب در میان شیعیان عنوان کرده بود .
در همین راستا د چندی پیش یکی از نظریه پردازان یهودی تبار آمریکا گفته بود «وقت آن گذشته که بر سر مردم ایران بمب خالی کنیم، دامن کوتاه، لباس نیمه عریان و چسبان میتواند همانند یک بمب در این جامعه عمل کرده و مردم را نابود کند»، افراد بیحجاب همانند بمب و غول بیشاخ و دم هستند که در دل جامعه وجود داشته و مردم را به شهوترانی تحریک میکنند.
بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکتهای زنجیرهای در فرانسه خرید میکرد؛ خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندقدار یک خانم بیحجاب و اصالتاً عرب بود.
صندوقدار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را میگرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز میانداخت. اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمیگفت و این باعث میشد صندوقدار بیشتر عصبانی بشه ! بالاخره صندوقدار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه میخوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور میخوای زندگی کن»!
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندقدار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوقدار که از دیدن چهره اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت: «من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است . اینجا وطنم…شما دینتون را فروختید و ما خریدیم».
اما سؤال این است که آیا حجاب حق ماست که بصورت سلیقگی در مورد آن نظر بدهیم؟
مثلا فروش مواد مخدر حق ما است تا بتوانیم انتخاب کنیم که انجام بدهیم یا خیر؟! با این توجیه که خوب به ما چه دیگران نخرند؟!
پوشش و آرایش یک مسالۀ عمومی است و آسیب های آن تمام جامعه را در بر می گیرد.
حجاب حق زن نیست، حق شوهرش نیست، حتی حق جامعه نیست که به رای گذاشته شود، حق خداوند است که خالق ماست و با آگاهی بی نظیر از خلقت ما، آن را برای برهم نخوردن تعادل جامعۀ انسانی برما واجب نموده است.
عادی شدن یک مسأله هیچ گاه از آسیب های آن جلوگیری نمی کند. آسیب هایی چون:
ترویج بی اخلاقی و نمایش جنسی، تزلزل در جایگاه خانواده، تحریک سست دلان و افزایش عقده های جنسی، افزایش تجاوزات و بزه کاری های جنسی، بهم زدن آرامش فکری نوجوانان تازه بلوغ یافته، سخت گیری و مشکل پسندی جوانان در امر ازدواج، تقلیل دیانت و معنویت عمومی و هزاران آسیب ریز ودرشت دیگر که برای همگان واضح و مبرهن است.
کسی نمی تواند در میان کشتی بنشیند و جای خود را سوراخ کند و به بقیه بگوید به شما چه!
اما نکته مهم تر آن که سال ها پیش در مجله ایران فردا مصاحبه ای میخواندم با شخصی با نام مستعار ادوارد شرلی عامل و چشم فرهنگی سازمان اطلاعاتی امریکا(سیا)، وی می گفت اگر در بدنۀ زنان ایران تغییر ایجاد کنیم در کل نظام جمهوری اسلامی تغییر ایجاد می کنیم، هر زن باچادر و حجاب خود بر سر هر چهارراه یک تابلوی زنده باد جمهوری اسلامی می باشد. زنان انقلابی فرزندان انقلابی را تربیت می کنند.
دشمن هم فهمیده است که باید زنان جامعه ما را تغییر دهد تا بتواند بر مردان ما هم مسلط شود. بر اخلاق و فرهنگ پر افتخار ما اثر بگذارد و فرهنگ بی عفتی و متعفن خود را بر ما تحمیل نماید.
نگاهی به برنامه های پر شمار ماهواره ای ثابت می کند که حجاب، چقدر در سیبل میدان تیر دشمن قرار دارد و از آن هراسان است.
مرجع : جام نیوز
منبع:http://www.hejabyar.com
پایگاه خبری انصارحزب الله - تاثیر دنیای مدرن و مجازی امروز بر روابط، معضلات و پدیدههای دنیای حقیقی بهحدی بوده که تصور آن هم باور نکردنی است. دنیایی که با تغییر در ورودیها بسیاری از پدیدههای شناختهشده دنیای دیروز را به پدیدههایی نوین بدل کرده و واکنشهای معمول به کنشهای گذشته را در ارتباطی بیمعنا و بعضا در خلاف جهت با کنشهای فعلی قرار دادهاست. بهعنوان مثال خانوادههایی که تاچندیپیش برای محافظت از فرزندانشان ارتباطات خارجاز خانه را کنترل میکردند و از نظرشان محیط خانواده تنها محیط امن بود، امروز با پدیدهای روبرو هستندکه همه دنیای خارج از خانه را با تمامیبزرگی و خطراتش به داخل خانه و حتی در اتاق خواب کوچک فرزندان جای دادهاست…
به گزارش تسنیم، اینجا یکی از هزاران چترومیاست که برای آشنایی دختران و پسران مهیا شده تا در محیطی امن با یکدیگر آشنا شوند. وارد شدن به این چتروم چندان سخت نیست ولی بهقول امید ۱۹، خارج شدن از آن بهسادگی ورود بهآن نیست! امید ۱۹ که سرعت تایپ کلماتش بهجرات از یک تایپیست حرفهای بیشتر است مدعی است که مشتری پر و پا قرص و ثابت اینجاست.
احتمالا هیچ یک از ما بازیگر زن چادری نمی شناسیم و یا دست کم تعداد آنها و یا شاید نمود آنها در جامعه به اندازه ای کم است که هرگز در ذهن ها نمانده است.
موضوع حجاب و نوع پوشش بدون تعارف در سال های اخیر در جامعه ما به چیزی فراتر از یک چالش اجتماعی تبدیل شده که گاه حتی موضوعات سیاسی نیز از آن متاثر می شود.
تا کنون در مورد متناسب نبودن نوع پوشش رایج در شهرهای بزرگ کشور که کم کم به شهرهای کوچک تر نیز سرایت کرده، با آنچه از یک جامعه اسلامی بر اساس آموزه های دینی انتظار می رود، بسیار گفته و نوشته شده است.
مسائلی از قبیل کار فرهنگی زیربنایی، وضعیت آموزش در مدارس و دانشگاه ها، میزان توجه به حجاب در خانواده ها، تاثیر رسانه های گوناگون از جمله شبکه های ماهواره ای، تغییر سبک زندگی و لزوم جهت دادن به آن بر اساس الگوی ایرانی اسلامی، نوع برخورد با بدحجابان از جمله وجود یا عدم وجود گشت ارشاد و.. بارها و بارها سخن گفته و شنیده شده است.
در اینجا قصد تکرار این مباحث را نداریم. صرفا به موضوعی اشاره می کنیم که اگرچه با همه مباحث فوق به نوعی در ارتباط است اما ممکن است در بسیاری نقدها نیز ناخواسته نادیده گرفته شود.
موضوع گروه های مرجع و الگو در جامعه را هرگز نمی توان از بحث حجاب جدا کرد. بی تردید یکی از این گروه های الگو در جامعه بازیگران هستند.
عده ای از کارشناسان معتقدند هدایت محصولات هنری به سمتی که موفقیت ها توسط افرادی به دست آید که در ضمن زندگی اجتماعی عادی خود از حجاب قابل قبولی برخوردارند می تواند در نگرش جامعه به حجاب موثر باشد.
به عقیده این عده از کارشناسان، در حال حاضر به طور مثال در سریال های تلویزیونی و یا فیلم های سینمایی کشور افرادی که در زندگی به بن بست رسیدهاند با حجاب و پوشش به مخاطب معرفی میشوند و البته عکس این موضوع نیز صادق است.
با این وجود موضوع بحث فراتر از این گفتههاست.
حرف اینجاست که حتی مثلا اگر بازیگری با حجاب مورد انتظار در یک فیلم یا سریال به محبوبیتی فوق العاده دست پیدا کند و حتی بتواند به عنوان الگو، نوع پوشش و زندگی مورد نظر کارکتر فیلم را تبلیغ کند، وقتی خود در انظار عمومی با پوششی کاملا متفاوت ظاهر می شود چه بلایی بر سر همان “تاثیرگذاری” و “تبلیغ” می آید؟
واقعا چرا پیدا کردن تصویری از بازیگران زن ایرانی با حجابی که در عرف جامعه پوشیده و مناسب تلقی شود، تقریبا محال است؟!
موضوع تا بدانجا پیش رفته که اگر برخی از بازیگران زن ایرانی در یک پروژه سینمایی یا تلویزیونی با چادر حاضر شوند، به عنوان موضوعی “جالب” تلقی شده و عکس آن در فضای مجازی با همین عنوان منتشر و توزیع می شود!
آیا روند انتخاب بازیگر در سینما، تئاتر و تلویزیون ما مشکل دارد؟
آیا در روند مذکور هیچ بازیگری که حجاب و پوشش عادی او – در جامعه و نه در فیلمها و سریالها - همان حجاب مورد قبول جامعه است، وجود ندارد؟ یا چنین افرادی جذب این هنر نمی شوند؟
موضوع هرچه باشد تردیدی نیست که الگوی بسیاری از جوانان کشور ما صرفا ظاهر بازیگران ایرانی در سریال ها و فیلمهای سینمایی و به طور کلی محصولات هنری نیست؛ بلکه پوشش، اخلاق و منش آنها در زندگی عادی – که امروزه با وجود رسانههای گوناگون و امکان دسترسی آسان به همه آنها، هرگز بر کسی پوشیده نیست - هم موثر و غیرقابل چشم پوشی است. اما راه حل چیست؟
منبع : جام نیوز
احتمالا هیچ یک از ما بازیگر زن چادری نمی شناسیم و یا دست کم تعداد آنها و یا شاید نمود آنها در جامعه به اندازه ای کم است که هرگز در ذهن ها نمانده است.
موضوع حجاب و نوع پوشش بدون تعارف در سال های اخیر در جامعه ما به چیزی فراتر از یک چالش اجتماعی تبدیل شده که گاه حتی موضوعات سیاسی نیز از آن متاثر می شود.
تا کنون در مورد متناسب نبودن نوع پوشش رایج در شهرهای بزرگ کشور که کم کم به شهرهای کوچک تر نیز سرایت کرده، با آنچه از یک جامعه اسلامی بر اساس آموزه های دینی انتظار می رود، بسیار گفته و نوشته شده است.
مسائلی از قبیل کار فرهنگی زیربنایی، وضعیت آموزش در مدارس و دانشگاه ها، میزان توجه به حجاب در خانواده ها، تاثیر رسانه های گوناگون از جمله شبکه های ماهواره ای، تغییر سبک زندگی و لزوم جهت دادن به آن بر اساس الگوی ایرانی اسلامی، نوع برخورد با بدحجابان از جمله وجود یا عدم وجود گشت ارشاد و.. بارها و بارها سخن گفته و شنیده شده است.
در اینجا قصد تکرار این مباحث را نداریم. صرفا به موضوعی اشاره می کنیم که اگرچه با همه مباحث فوق به نوعی در ارتباط است اما ممکن است در بسیاری نقدها نیز ناخواسته نادیده گرفته شود.
موضوع گروه های مرجع و الگو در جامعه را هرگز نمی توان از بحث حجاب جدا کرد. بی تردید یکی از این گروه های الگو در جامعه بازیگران هستند.
عده ای از کارشناسان معتقدند هدایت محصولات هنری به سمتی که موفقیت ها توسط افرادی به دست آید که در ضمن زندگی اجتماعی عادی خود از حجاب قابل قبولی برخوردارند می تواند در نگرش جامعه به حجاب موثر باشد.
به عقیده این عده از کارشناسان، در حال حاضر به طور مثال در سریال های تلویزیونی و یا فیلم های سینمایی کشور افرادی که در زندگی به بن بست رسیدهاند با حجاب و پوشش به مخاطب معرفی میشوند و البته عکس این موضوع نیز صادق است.
با این وجود موضوع بحث فراتر از این گفتههاست.
حرف اینجاست که حتی مثلا اگر بازیگری با حجاب مورد انتظار در یک فیلم یا سریال به محبوبیتی فوق العاده دست پیدا کند و حتی بتواند به عنوان الگو، نوع پوشش و زندگی مورد نظر کارکتر فیلم را تبلیغ کند، وقتی خود در انظار عمومی با پوششی کاملا متفاوت ظاهر می شود چه بلایی بر سر همان “تاثیرگذاری” و “تبلیغ” می آید؟
واقعا چرا پیدا کردن تصویری از بازیگران زن ایرانی با حجابی که در عرف جامعه پوشیده و مناسب تلقی شود، تقریبا محال است؟!
موضوع تا بدانجا پیش رفته که اگر برخی از بازیگران زن ایرانی در یک پروژه سینمایی یا تلویزیونی با چادر حاضر شوند، به عنوان موضوعی “جالب” تلقی شده و عکس آن در فضای مجازی با همین عنوان منتشر و توزیع می شود!
آیا روند انتخاب بازیگر در سینما، تئاتر و تلویزیون ما مشکل دارد؟
آیا در روند مذکور هیچ بازیگری که حجاب و پوشش عادی او – در جامعه و نه در فیلمها و سریالها - همان حجاب مورد قبول جامعه است، وجود ندارد؟ یا چنین افرادی جذب این هنر نمی شوند؟
موضوع هرچه باشد تردیدی نیست که الگوی بسیاری از جوانان کشور ما صرفا ظاهر بازیگران ایرانی در سریال ها و فیلمهای سینمایی و به طور کلی محصولات هنری نیست؛ بلکه پوشش، اخلاق و منش آنها در زندگی عادی – که امروزه با وجود رسانههای گوناگون و امکان دسترسی آسان به همه آنها، هرگز بر کسی پوشیده نیست - هم موثر و غیرقابل چشم پوشی است. اما راه حل چیست؟
منبع : جام نیوز
پیوند: http://mh128.ir/post/571
از دختر جوان و چادری پرسيدند :
از چه نوع آرايشى استفاده مى كنى ؟ گفت : اينها رو به كار مى برم :
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺑراى لبانم ……….. رﺍﺳﺘگويى
براى صدايم ……….. ذكر الله
براى چشمانم ………. ﭼشم پوشى از حرامات
ﺑراى ﺩﺳﺘانم …….. كمك و يارى به مستمندان
براى پاهايم ……… ايستادن براى نماز
براى قامتم ……….. سجده بردن براى الله
براى قلبم…………حب الله
ﺑراى عقلم ……… ﺩﺍﻧﺎﯾﯽ
براى خودمم ………. ايمان به وجود الله
در آینده ای نزدیک گاهی به دور و برت بینداز
یک وقت هایی می شود که خودت را تنها چادریِ کلِ خیابان می بینی
لبخند بزن، رو به آسمان کن و بگو:
خــــدایــــا!!
ممنونم که بهم اجازه دادی بین همه ی این آدمای رنگ وارنگ یه دونه باشم.
شک نداشته باش که این یک فرصتِ ویژه است تا برایِ او (خدا) هم یکی یک دانه باشی..
………………………..
وبلاگ پرسه در ناسوت
پیوند: http://www.hijabnews.net
از اینگونه “پیج"ها، همراه با عکسهای رنگ و وارنگ دختران و پسران، تا دلتان بخواهد در فضای فیسبوک ایرانیها پر شده است. ناظران فرانس ۲۴ از حدود ده تن از خانمهایی که مدعی “مدلینگ” بودند درخواست مصاحبه کرد اما هیچ کدام قبول نکردند. در واقع بسیاری از آنها از ارائه حتی یک عکس که ثابت کند برای یک برند (مارک) معتبر تبلیغ کردهاند، عاجزند.
اما در این میان، خانمهایی هم هستند که واقعا مدلاند، واقعا با کمپانیها و طراحان لباس و مد و تبلیغات کار میکنند اما آهشان از دست دخترانی که فقط برای گرفتن “لایک” و کسب شهرت، به رایگان جلوی دوربین عکاسان میروند، به آسمان رفته است. تا وقتی دخترهایی حاضرند پول هم پرداخت کنند تا کار مدلها را انجام دهند، چرا عکاسان به سراغ مدلهای حرفه ای بروند و دستمزد بدهند؟
اگر تابستان سال گذشته از بدحجابی در جامعه اسلامی می گفتیم نهایت آن شالهای باریک روی سر، مانتوهای جذب و آستین کوتاه و شلوارهای تنگ بود، چند سال قبل از آن شلوارها و مانتوهای کوتاه با روسریهای کوچک و قبل تر از آن مصداق بدحجابی تنها بیرون گذاشتن موی سر به شمار میرفت.
هر سالی که به جلو می رویم بدحجابیها شکل و شمایل وقیحانه تری به خود میگیرند تا جایی که دیگر با سری به مانتوفروشی ها متوجه می شویم که باید با چیزی به نام «دکمه» در مانتوها خداحافظی کنیم، مانتو هم دیگر معنای خود را از دست داده است و بیشتر شبیه شنلی شده است که تنها روی شانه ها آویزان می شود و از روبرو چیزی به نام «مانتو» دیده نمیشود.
شلوار زنانه هم جای خود را به پوششی به نام «ساپورت» داده است پوششی که علی رغم ترجمه آن هیچ حفاظتی برای شخص مصرف کننده ندارد و حتی جذاب تر از برهنگی برای افراد است. شال و روسری هم تنها تکه پارچه ای شدهاند که وسط سر را می پوشانند و موها و گردن را جذابتر از بیحجابی به نمایش می گذارند.
اگر در سالهای پس از انقلاب اسلامی در ایران رنگهای حضور در جامعه در سفید، قهوه ای، طوسی و مشکی خلاصه می شد در دوران اصلاحات، استفاده از رنگهای متنوع در اجتماع متداول شد و این روزها با آغاز دولت یازدهم استفاده از رنگها به اوج خود رسیده است و رنگهای شبرنگ از سرخابی تا سبز فسفری تبدیل به مد روز شده است.
در کوچه و خیابان دخترهایی دیده میشوند که چادر به سر دارند و موهایشان هم پوشیده است اما گردی صورت را آرایش کامل کرده و در معرض دید گذاشتهاند. از طرف دیگر موهای خود را (آنطور که همه میدانیم با همین کلیپسهایی که مد شده، همانها که در دوطرفش پُر از پَر یا پارچهی انباشته شده است) از زیر چادر آنچنان بالا برده و حجمی را نمایان کردهاند که انسان را یاد حدیث پیامبر(ص) میاندازد که میفرموند:
دو صنف از مردم اهل آتش هستند که من آنها را میبینم گروهی که با آنها تازیانهای مانند دم گاو بود که باآن مردم را میزنند. دوم زنانی که لباس در تن دارند و برهنهاند و به شهوترانی متمایل سرهای ایشان مانند کوهان شتر باشد داخل بهشت نمیشوند و بوی بهشت را نخواهند یافت (کتاب سفینة البحار) و از این صنف حدیث از پیامبر (ص) دربارهی نحوهی پوشش زنان آخرالزمانی که جهنمی هستند بسیار است.
اصل مطلب این است که دشمن و حزب شیطان دریافته است که یکی از بزرگترین نمادهای ایمانِ ملتِ ایران زنهای محجبه و چادری هستند. به همین دلیل اخیرا افرادی در سطح شهر با چادر، اما با پوشش زیر آن اعم از مانتوهای تنگ و روسریهای رنگارنگ و جذاب و صورتهای آرایش کرده و موهای حجیم شده و نمایان و شلوارهای تنگ و بعضا پاچههای داخل بوت شده، به راه افتادهاند و چه خوب هم در کارشان موفق بودهاند که اکنون پس از گذشت چند ماه خانمهای جوان بسیاری را میبینیم که از همین پوشش به همراه چادر، دارند استفاده میکنند.
در اندلس اسپانیا که در تاریخ حکایتش آمده است، عدهای از مسلمانان بسیار رو به پیشرفت بودند و خار چشم حزب شیطان. اما آخرین حربهای که شیطانپرستان به این قوم زدند و کارساز شد و نابودشان کرد، به فساد و فحشا کشاندن زنان و دختران آندلسی و به تبع آن سرگرم شدن جامعه به فساد بود و همین مسئله هستی و آبرویشان را به باد داد و اکنون دیگر اثری از آندلس اسلامی وجود ندارد.
خانمهای محجبه و مومن! هوشیار باشید که استکبار و شیاطین تیرهایشان را به سمت حجاب نشانه گرفتهاند اما اینبار با خود حجاب میخواهند حجاب را ناحجاب کنند.
حجاب اسلامی یعنی در مقابل نامحرم، فقط آشکار ساختن گردی صورت و دست از مچ تا انگشتان بدون وجود زینت و آرایش و بدون استفاده از لباسهای چسبان یا بدننما و به همراه رفتار و گفتاری که حجاب ظاهری را کامل کند.
آن آخرین حرف شهیدان که در وصیتنامههایشان است که میگوید: “خواهرم سرخی خونم را به سیاهی چادرت به امانت میسپارم” و می گوید: “خواهرم سیاهی چادرت تیری است در چشم دشمنان”، این چادر را باید حفظ کنیم و این را باید امانتدار باشیم نه آن چادری که شیطانیان برایمان طرح زدهاند چادری بر سرهای کوهانشتری و صورتهای نقاشی شده و نه چادری که قرار است رفته رفته از هر طرف آب برود و رفته رفته ایمان صاحبش را با خود به تاراج دشمن ببرد.
مرجع: چار قد
ولایت فقیه، ریشه در اعماق فقه شیعه دارد.1 فقهاى شیعه، به مناسبتهاى گوناگون، در کتابهاى فقهى خود، آن را مطرح کرده اند2 و به بوته نقد و بررسى نهاده اند. در روزگار غیبت، که دسترسى به معصوم نیست، جانشینى فقیه جامع الشرایط را پذیرفته اند و ولایت او را به رسمیت شناخته اند .
محقق کرکى (م:940) و بسیارى از فقیهان نامور دیگر، براین مسأله دعوى اجماع کرده اند:
(اتفق اصحابنا، رضوان اللّه تعالى علیهم، على ان الفقیه العدل الامامى، الجامع لشرایط الفتوى… نایب من قبل ائمه الهدى، صلوات اللّه و سلامه علیهم، فی حال الغیبة فی جمیع ما للنیابة فیه مدخل.3)
صاحب جواهر نیز، ولایت فقیه را از مسلّمات و ضروریات فقه در نزد فقهاى شیعه مى داند4 و اعلام مى دارد:
(کسى که در ولایت فقیه تردید کند، طعم فقه را نچشیده و رمز کلمات ائمه معصومین(ع) را نفهمیده است.5)
از این جمله اند، کسانى که ولایت فقیه را با این همه قدمت، مسأله اى جدید و نوپیدا پنداشته اند و این اصل مسلم را انکار کرده اند و پنداشته اند که شیخ انصارى، همچون آنان مى اندیشد:
(ولایت فقیه، یا مجتهد، یک مسأله فقهى مستحدث در میان فقهاست و ومشمولیت عام ندارد. ولایت فقیه، در یک قرن و نیم پیش، براى اولین بار، از طرف مرحوم ملاّاحمد نراقى، مطرح گردید و دلائلى براى آن آورده است که فقط مورد قبول تعداد اندکى از فقهاى معاصر شده است. از جمله: آیةاللّه بروجردى (به طور محدود و مشروط) و آیةاللّه خمینى…در برابر اندک عدّه فوق، غالب علما و مخصوصاً بزرگان فقها که از بنیانگذاران و اساتید موجّه حوزه و صاحب رساله عملیّه و مقام مرجعیت شیعه هستند، نظریه ولایت فقیه را شدیداً ردّ کرده اند و رأى به بطلان و بى اساسى آن داده اند. از جمله است، مرحوم شیخ انصارى، بزرگترین فقیه چند صد ساله اخیر، صاحب کتاب مکاسب که مهم ترین کتاب درسى طلاب در حوزه هاى دینى امروزى است.6)
پیوند: http://reihane.ir
خانواده: به تحقیق نخستین و مؤثرترین محیط آموزشی و تربیتی انسان، محیط خانوادگی است و اولین مربیان و معلمان او پدر و مادر هستند. خانواده به مثابه ی هسته ی اصلی و اولیه ی جامعه بوده، حالات فکری و روانی انسان را شکل می دهد. کودک از زمان تولّد تا سالیانی چند، در تماسی مستقیم و انحصاری با خانواده است.
کودک در محیط خانواده طریقه ی خوردن، سخن گفتن، لباس پوشیدن و راه رفتن را می آموزد. سلسله ی اعصاب و مغز و ذهن حساس و ظریف کودک از همان آغاز ولادت مانند دستگاهی دقیق از صحنه ها، حوادث، رفتار و اعمال، حالات پدر و مادر فیلم برداری نموده، شخصیت خود را شکل می دهد. عدم رعایت پوشش اسلامی از سوی مادر و ارتباط پدر و مادر با نامحرم بدون عنایت به موازین اخلاقی و اسلامی، در کاهش حساسیت های اعضای خانواده به ویژه فرزندان نسبت به هنجارها و ارزش های دینی کاملا تأثیرگذار خواهد بود.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده، خانواده ی اکثر قریب به اتفاق دختران و زنان بدحجاب و بزه کار یک یا چند ویژگی ذیل را داشته اند:
- از هم پاشیدگی کانون خانواده، (چه به صورت ناقص یا کامل، اتفاقی یا ارادی،
– عدم مراقبت والدین از فرزندان در اثر جهالت، گرفتاری و یا نقیصه های جسمی، حسی و عاطفی.
– اعتیاد، بزه کاری و انحراف یک یا چند عضو خانواده.
– فضای نامطلوب خانوادگی در اثر تبعیض و تحقیر اعضای خانواده به ویژه مادر و فرزندان دختر؛ و یا نازپروردگی، خشونت، حسادت، کثرت عائله و … .
– اختلافات مذهبی یا نژادی (ناهماهنگی در اصول تربیتی.)
– ضعف اعتقادات دینی و عدم حضور و مشارکت پدر و مادر در مراسم و اجتماعات مذهبی .
– رفاه بیش از حدّ و درآمدهای نامشروع و بادآورده.
– فقر، بی کاری و مشکلات شدید مالی
در گذشته های نه چندان دور، در شهر بصره، جوانی زندگی می کرد به نام «عتبه بن علام» که بسیار زیبا و دلفریب بود و به خاطر همین جذابیت ظاهری، دوستان بسیاری داشت که در بینشان، آدمهای بی اعتقاد و فاسد هم بودند. هر چه بیشتر می گذشت، عتبه هم بیشتر متوجه زیبایی خیره کننده ی خود می شد، نگاههای زنان بصره که از بین جوانان، تنها او را می دیدند، او را کم کم مغرور کرد و فهمید که دست روی هر دختری بگذارد، جواب رد نمی شنود.
هرچه گذشت، تمایل او به زنان و دختران بیشتر شد و اطرافیان سودجو هم از فرصت استفاده کردند و او را به هر گناهی که خودشان مبتلا بودند، دعوت کردند و البته عتبه هم دست رد به سینه ی آنها نمی زد! خلاصه اینکه بیشتر وقتش را صرف دنبال کردن زنان و دختران در خیابان می کرد و تبدیل شده بود به یک جوان هرزه و بی بند و بار. |
تنها با فاصله یک روز از هتک حرمت به دختر چادری آمر به معروف در منطقه پونک، یک زن چادری همراه با فرزند ۳ سالهاش در محله خانیآباد تهران مورد ضرب و شتم یک بدحجاب قرار گرفت.
23 تیرماه امسال اتفاقی تأسف بار رخ داد که پس از انتشار آن در رسانهها، احساسات عموم مردم مسلمان جامعه جریحه دار شد، خبری با این تیتر « ماجرای کشیدن چادر از سر دختر آمر به معروف در ماه رمضان ». شمس، دختر آمر به معروف 30 سالهای است که در منطقه پونک تهران مورد اهانت و هتک حرمت یک خانم بدحجاب قرار میگیرد تا جایی که خانم بدحجاب، تلاش بر کشیدن چادر و روسری از سر این آمر به معروف میکند اما موفق نمیشود.
24 تیرماه یعنی تنها پس از گذشت یک روز از ماجرای خانم شمس، معصومه فراهانی، زن چادری دیگری در محله خانیآباد تهران، مورد ضرب و شتم یک زن بدحجاب قرار میگیرد. ماجرایی که جزئیات آن را خانم فراهانی توضیح میدهد.
* شرح ماجرا را این طور آغاز کنیم که 24 تیرماه است و شما پس از اقامه نماز در مسجد به همراه فرزند 3 ساله خود، راهی منزل خود در محله خانیآباد میشوید، در مسیر، چه اتفاقی برای شما رخ میدهد؟
فراهانی: من روزه بودم و برای اقامه نماز و صرف افطار، همراه با فرزند 3 سالهام به مسجد رفتیم ساعت تقریباً 10 شب بود در مسیر که داشتم میآمدم داخل کوچه 2 نفر خانم را دیدم که روسریهای خود را دور گردنشان انداخته بودند و داشتند به سمت ماشینشان میرفتند، ظاهرشان تعجب آور بود، اول سعی کردم با نگاه هشداردهنده، باعث شوم که حجابشان را رعایت کنند اما آنها نگاه طلبکارانهای را تحویل من دادند، در مرحله بعد سعی کردم یادآوری کنم که آنها در کجا زندگی میکنند و فقط خطاب به آنها گفتم «ببخشید خانمها آیا اینجا ایران نیست؟» جواب دادند که « ایرانه که ایرانه!» گفتم « به نظر شما نباید حداقل، تابع قوانین کشوری باشیم که در آن زندگی میکنیم؟» اما دیگر جواب این سوالم را ندادند و به جای آن مشتهایی بود که نثارم میکردند.
* در حالی که بچه، همراه شما بود این اتفاق رخ داد کسی در کوچه نبود که به کمک شما بیاید یا حداقل، فرزند شما را از این صحنه دور کند؟
فراهانی: اول که یکی از آنها دستهایم را گرفت و نفر بعدی با مشت به سر و صورتم میزد بچهام کاملاً شاهد ماجرا بود و داشت زهره ترک میشد تا اینکه آقایی متدین آمد و فرزندم را بغل کرد و از ما کمی فاصله گرفت و بعد از آن، اوباش دور ما حلقه زدند و از آن بدحجابها پشتیبانی میکردند. در مقابل نیز بسیجیهای محل به کمک من آمدند و من را از دست آنها نجات دادند.
*یعنی شما ایستادید تا آنها شما را با مشتهایشان، سیاه و کبود کنند و عکسالعملی نشان ندادید؟
فراهانی: من خودم رزمیکار هستم اما چون هدف من دعوا با این افراد نبود و میخواستم امر به معروف کنم هیچ استفادهای از توان بدنی خودم نکردم. من میخواستم در ماه مبارک رمضان، فقط به آنها یک گوشزد کوچکی داشته باشم که آن هم، زبانی بود.
* این اتفاق، در همان کوچه، فیصله پیدا کرد؟
فراهانی: نه با کمک بسیجیهای محل به کلانتری خانیآباد رفتیم اما حامیان آن خانمها تلاش میکردند که من به خاطر کتکهایی که خوردهام رضایت بدهم ولی من شکایت کردم چون حرکت آنها غیرمنصفانه بود.
* بعد از شکایت چه اتفاقی افتاد؟
فراهانی: من به پزشک قانونی رفتم و در آنجا نیز میزان لطمهای را که خورده بودم ثبت شد و آن خانمی هم که بنده را مورد ضرب و شتم قرار داده بود و صورتم را به شدت، کبود کرده بود یک شب بازداشت شد و تنها با گذاشتن یک قبض برق منزل به عنوان وثیقه، آزاد شد در حالی که در خودروی این خانم، انواع سلاح سرد وجود داشت و از سوی دیگر نیز کاملاً در کوچه، کشف حجاب کرده بود، دو موضوعی که دو اتهام مجزا محسوب میشدند.
* در حال حاضر اوضاع روحی و جسمی شما و فرزندتان چطور است؟
فراهانی: فرزندم که هنوز از دیدن صحنه آن شب، به شدت مضطرب است خودم هم چون به نفس کاری که انجام دادهام ایمان دارم صدمات آن را میپذیرم هنوز کبودیهای مشتهای آن زن بدحجاب را هر روز با خودم در کوچه و خیابانهای این شهر شلوغ میبرم اما نمیگذارم امر به معروف و نهی از منکر در این شهر بمیرد.
منبع: خبرگزاری فارس
فرانتس فانون (جامعه شناس و فيلسوف فرانسوي)
هرچادري كه دورانداخته شود ،ا فق جديدي را كه براي استعمار ممنوع بوده در برابر او مي گشايد و پس از ديدن هر چهره بي حجاب ، اميدهاي استعمار براي حمله ، ده برابر مي شود.(1)
ديدن در برخورد با زن محجبه ، يك طرفه است ، و طرف مقابل نمي تواند او را ببيند؛ و زني كه ديده نمي شود ، تسليم نمي گردد و خود را عرضه نمي كند.(2)
خروشچف (رئيس جمهور پيشين شوروي)
آينده شوروي در خطر است و جوانان هرگز آتيه اميد بخشي ندارند؛ چرا كه بي بند و بار و اسيرشهوات گشته اند.(3)
ماهاتماگاندي (رهبر فقيد انقلاب هند)
زن با اينكه به ظاهر درصدد آزادي برآمد، ولي در خطر جديدي قرار گرفت و آن خطر ، بازيچه قرار گرفتن و وسيله هوس راني هاي مرد شدن است . من ترجيح مي دهم نسل انسان نابود شود تا اينكه بماندو با تبديل زن يا ظريف ترين مخلوق
الهي به يك وسيله عياشي و شهوت راني مرد ،ازهرحيواني پست تر گردد. اگر من زن بودم ، عليه دعوي مرد ، داير بر اينكه زن به دنيا آمده تا بازيچه او باشد ، سخت عصيان مي كردم. اي زنان! اگر آرايش كردن شما به خاطر جلب شهوت مردها است ، از اين كارخودداري كنيد و زير بار ننگ چنين خفتي نرويد.(4)
خانم ساچيكورمورآتا(دكتراي الهيات ، اهل ژاپن)
لطف زن ، به با حجاب بودن اوست . اصولاً طبع هرانساني طالب كشف تنوع هاست .وقتي زنان به شكل امروزي بي حجاب باشند ، چيزي براي جلب توجه مرد باقي نمي گذارند . هر چيزِ با اهميتي هر گاه چندين بار روياروي قرار گيرد، اهميت خود را از دست مي دهد . اين موضوع در تحكيم روابط زناشويي ، نقش بسيار مهم و مؤثري دارد.(5)
ويل دورانت (مورخ معروف)
زنان دريافتند كه دست و دل بازي ، مايه طعن و تحقيراست و اين امر را به دختران خود ياد دادند .(6)
حيا يكي از لطيف ترين دل فريبي هاي زن است .زنان بي شرم و حيا ، جز در موارد زودگذر ،براي مردان جذاب نيستند.(7)
مسترهمفر(جاسوس انگليسي در كشورهاي اسلامي)
وي كه سال ها از طرف انگليس براي محو اسلام در كشورهاي مسلمان جاسوسي كرده است ،مي گويد:
بايد زنان مسلمان را فريب داد و از زير چادر بيرون كشيد؛ با اين بيان كه چادر يك عادت است از خلفاي عباسي و يك برنامه اسلامي نيست . پس از آنكه زنان را از چادر و عبا بيرون آورديم ، بايد جوانان را تحريک كنيم كه دنبال آنها بيفتند تا درميان مسلمانان فساد رواج يابد.(8)
جرجي زيدان (نويسنده معروف)
اگر مقصود از حجاب ، پوشاندن تن و بدن است ، اين وضع پيش از اسلام و حتي پيش از ظهور ديانت مسيح معمول بوده و ديانت مسيح هم تغييري در آن نداده و تا اواخر قرون وسطا، در اروپا معمول بوده ، و آثار آن هنوز در خود اروپا باقي مانده است.(9)
خانم شمليت (فارغ التحصيل فلسفه از آمريكا)
پاك دامني ثابت مي كند كه اخلاقيات ، بهتر از بي بند و باري مي تواند به روابط جنسي كمك كند.پاك دامني حتي مي تواند فرمان خداوند باشد؛زيرا اين مفهوم را مي رساند كه ما انسان ها به گونه اي طراحي شده ايم كه هرگاه مانند حيوانات ، بي هيچ گونه خويشتن داري و پاي بندي به اصول رفتار نماييم ، همانند آنها لذت نمي بريم.(10)
زن پاك دامن ، علاوه بر زيبايي دروني ، از زيبايي عيني و بيروني بيشتري نسبت به بقيه زنان برخوردار است . افرادي كه در برابر غريبه ها تقريباً برهنه هستند ، چيزي براي نشان دادن به محبوب خود باقي نمي گذارند.(11)
عناوين اصلي كتاب شامل:
ديباچه؛ پيشگفتار؛ فصل اول: بايستههاى پوشش و عوامل بىحجابى؛ فصل دوم: تأثير حيا بر پوشش بانوان؛ فصل سوم: ضرورتها و بايستههاى غيرتمدارى؛ فصل چهارم: عوامل مؤثر در سست شدن فرهنگ حجاب و پىآمدهاى آن؛ فصل پنجم: بايستهها و راهكارهاى ترويج فرهنگ حجاب؛ فصل ششم: سخنى با زنان و دختران مسلمان؛ فرجام سخن؛ فهرست منابع