براى حجاب كاركردهايى در دو حوزه فردى و اجتماعى، قابل تصوّر است:
الف. كاركردهاى فردى همچون: پاسخ گويى به نياز فطرى «خوداستتارى» و تأمين امنيّت در برابر گرما و سرما و.
ب. كاركردهاى اجتماعى مانند: هويّتبخشى و ايجاد امنيّت اجتماعى و.
كاركردهاى فردى و اجتماعى حجاب
براى حجاب كاركردهايى در دو حوزه فردى و اجتماعى، قابل تصوّر است:
الف. كاركردهاى فردى همچون: پاسخ گويى به نياز فطرى «خوداستتارى» و تأمين امنيّت در برابر گرما و سرما و.
ب. كاركردهاى اجتماعى مانند: هويّتبخشى و ايجاد امنيّت اجتماعى و.
زن با عنصر حجاب اسلامى، نه تنها به تهذيب، تزكية نفس و ملكات نفسانى پرداخته و قرب الهى را فراهم مىسازد بلكه باعث گسترش روزافزون امنيّت اجتماعى و ايجاد زمينهاى جهت رشد معنوى مردان مىگردد. خداوند سبحان، خطاب به پيامبر خود مىفرمايد: «به مردان مؤمن بگو: تا چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند كه اين بر پاكيزگى جسم و جان ايشان، بهتر است».(1) همچنين مىفرمايد: «به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو: خويشتن را با چادرهاى خود بپوشانند كه اين كار براى آن است كه آنها به عفّت شناخته شوند تا از تعرّض و جسارت، آزار نكشند (در امنيّت كامل باشند) خداوند در حقّ خلق، آمرزنده و مهربان است».(2)
همانگونه كه ذكر گرديد، حجاب و پوشش اسلامى براى مردان و زنان، تنها از كاركرد فردى برخوردار نيست و فقط براى ساماندهى خلقيّات و ملكات نفسانى آدميان، مؤثر نمىباشد بلكه از كاركرد اجتماعى نيز برخوردار است. حجاب، غرايز، التهابهاى جسمى و معاشرتهاى بىبند و بار را كنترل كرده، بر تحكيم نظام خانواده مىافزايد. همچنين از انحلال كانون مستحكم و پايدار زناشويى جلوگيرى كرده، امنيّت اجتماعى را فراهم مىسازد. حال اگر كسانى با نگرش دينى، اسلامى يا با رويكرد جامعهشناختى و روانشناسى به چنين كاركردها و تأثيرات مطلوب به ويژه تأمين امنيّت اجتماعى پى ببرند نه تنها هدفمندانه، زندگى مىكنند بلكه براى رفتارها و انديشههايشان دست به گزينش مىزنند تا به اهداف متعالى الهى انسانى دست يازند. از اينرو به مورد حجاب نيز به عنوان راهبردى كارساز، جهت تأييد و ترويج ارزشهاى اجتماعى، تأمينكنندة سعادت آدمى و منشأ قرب الهى مىنگرند.
بنابراين پوشش اسلامى به منزله يك حفاظ ظاهرى و باطنى در برابر افراد نامحرم، قلمداد مىشود كه مصونيت اخلاقى و خانوادگى و پيوند عميق ميان حجاب ظاهرى و بازدارى باطنى و از همه مهمّتر امنيّت اجتماعى را فراهم مىسازد و پيشينة آن به اندازه تاريخ آفرينش انسان است چراكه پوشش و لباس هر بشرى، پرچم كشور وجود او است. پرچمى كه وى بر خانه وجودش نصب كرده و با آن اعلام مىدارد كه از كدام فرهنگ تبعيّت مىكند.(3)
در ادامه به بيان هدف و فلسفه اين مصداق مهمّ اسلامى و رابطه فراگير و تنگاتنگ آن با امنيّت اجتماعى از جنبههاى مختلف مىپردازيم:
امنيّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب
با توجه به آيات قرآن مجيد، به خوبى روشن مى شود كه هدف از تشريع وجوب حكم حجاب اسلامى، دستيابى به تزكيه نفس، طهارت، عفّت و پاكدامنى، جهت استحكام و گسترش امنيّت اجتماعى است: «و اذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعا فَسْئلوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُم أطْهَرُ لِقلوبِكُم و قُلُوبِهِنَّ».(4)
چون نگاه نامحرم توسط مردان، باعث تحريك و تهييج جنسى آنان و در نتيجه منجر به فساد و ريشهكنى امنيّت اجتماعى مىشود، خداوند در كنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، مردان را نيز امر به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر ايشان، حرام كرده است. در اينباره از امام رضا (ع) نقل شده است: « حرّم النَّظَر الى شُعورِ النّساء المَحْجوبات بالازْواج و غَيْرهِنَّ مِنَ النّساء لما فيه مِنْ تَهْييجِ الرّجال و ما يَدْعوا التَّهْييج الى الفَساد و الدُّخول فيما لا يحلّ و لا يجمل»(5) «نگاه به موهاى زنان باحجاب ازدواجكرده و بانوان ديگر، از آن جهت حرام شده است كه نگاه، مردان را برمىانگيزد و آنان را به فساد فرامىخواند در آنچه كه ورود در آن نه حلال است و نه شايسته».
از مجموع اين گفتار به دست مى آيد كه هدف از وجوب حجاب اسلامى علاوه بر موارد مذكور ايجاد صلاح و پيشگيرى از فساد، جهت تأمين و گسترش امنيّت اجتماعى است.
امنيّت اجتماعى، فلسفه حقيقى وجوب حجاب
يكى از فلسفههاى حقيقى وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونيّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشيدن به امنيّت اجتماعى با توسعه آن است زيرا نفس آدمى، دريايى موّاج از تمايلات و خواستههاى او است كه مهمترين آنها به خوراكىها، امور جنسى و مال و جاه و مقام، مربوط مىشود و بدون شك بالاترين خواستههاى مردان، تمايل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است: «أعْظَمُ الشَّهْوَة، شَهْوَة النّساء»(6) «بزرگترين
خواسته هاى مرد، رغبت به زنان است».
ارائه زيبايىها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن مىزند و آنها را به يك كانون جدّى خطر، مبدّل مىسازد كه به سلب آرامش زن و امنيّت اجتماعى منتهى مىگردد. آنچه مىتواند از اين نا امنى پيشگيرى كند، پوشش زن از چشمان گرسنه نامحرمان است كه با حجاب كامل اسلامى، عملى خواهد شد.
پوشش دينى، پيام عفّت، شخصيّت و خداترسى زن مسلمان است و مردان جامعه، نه تنها به چنين بانويى چشم طمع نخواهند داشت كه او را نيرويى بالفعل در هرچه سعت بخشيدن امنيّت اجتماعى دانسته و نجابتش را مىستايند. در اين صورت زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تير نگاههاى زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهاى اراذل جامعه در امان خواهد بود بلكه امنيّت و آرامش درونى خود و اجتماع خويش را برقرار خواهد كرد.
نكته معنوى و عرفانى قابل ذكر در اين باب، پيام آسمانى، خطاب به زنان است: «اى زن آگاه باش، دنيا خرابآبادى است كه هر نقطه آن به مينهاى شيطان و نگاههاى آلوده، ناامن گشته است. اما فرشتههاى حجاب در محفل انس و ياد خدا در امنيّتى بىنظير به سر مىبرند كه ديگران از طعم آن بىخبرند».(7)
شب تاريك و بيم موج و گردابى چنين حايل كجا دانند حال ما سبكباران ساحلها
پايه هاى تحقق امنيّت اجتماعى، در سايهسار حجاب بانوان
پوششى كه اسلام آن را به عنوان يك حكم شرعى اعلام كرده است، يك عمل ظاهرى و گسسته از عوامل و پايهها نيست بلكه حجاب، خيمة عفاف بانوانى است كه آن را بر پايههاى خود استوار نموده و باعث ترويج ارزش امنيّت اجتماعى مىگردند و به تحقق آن در جامعه اسلامى، كمك مىكنند. اين پايههاى اساسى عبارت است از:
1. ايمان به خدا و جهان آخرت از مهمترين عواملى كه بانوان توسط آن به آرامش روحى و روانى دست يافته، امنيّت اجتماعى جامعه را فراهم مىكنند، اين است كه وقتى زن به خداى تعالى و علم و حكمت او ايمان آورد و معتقد گردد احكامى كه براى بشريّت تشريع كرده، بدون نقص و داراى آثار مطلوبى است، از حكم الهى حجاب استقبال كرده، امنيّت اجتماعى جامعه را تضمين مىكند.
2. تقوا پرهيزكارى بانوان، ضامن تأمين امنيّت اجتماعى است و تا اين پايه محكم معنوى در قلب بانوان شكل نگيرد، حجاب را نوعى محدوديّت براى خود قلمداد كرده و امنيّت اجتماعى انسانها را تهديد مىكند.
خانمى كه بداند تقواى الهى پادزهر بيمارى دلها است كه حجابهاى تاريك جان را غرق مىكند و لانههاى هوس را برمىاندازد آن را به كام جان خود مىريزد تا عالم جانش، گلستان گلهاى طاعت و تسليم گردد و خيمه حجابش را برمىافروزد تا حافظ بوستان ارزشهاى خويشتن و آرامش درونى اجتماع خود شود.
3. آگاهى شناخت سيماى زن، حقيقت حجاب، فلسفه و آثار آن، از جمله پايههاى مستحكم پوشش دينى و تبلور امنيّت اجتماعى است. وقتى خانمى به پاسخ درونى خود كه چرا بايد پوشيده باشم نايل شود، پايههاى حجاب دينى در او شكل گرفته و با آگاهى كامل به امنيّت اجتماعى ارزش مىبخشد و دوام آن را تضمين خواهد كرد. به طور كلّى، آگاهى زن نسبت به آثار مطلوب حجاب و مهمتر از آنها مسئلة امنيّت اجتماعى، باعث مىشود كه نه تنها احساس سنگينى از پديده حجاب نكند بلكه از آن به خوبى استقبال كرده، وسوسههاى شيطانى را هيچ مى انگارد و آرامش برونى و درونى اجتماع را وسعت مىبخشد.
همچنين اين پيام اصيل و عرفانى را هميشه آويزة گوشهاى خود مىگرداند: «خواهرم سرزمين جانت را با خورشيد آگاهى، روشن كن تا بر زواياى وجودت بتابد و آنچنان كه هستى خود را بشناسى، آن گاه دريابى كه حجاب بالههاى شنا به سوى سرچشمه هستى، امنيّت فردى و اجتماعى كامل است و پوششهاى مهيّج، وزنههاى سنگينى است كه زن را غريق ژرفاى مهيب دنيا كرده، امنيّت او و جامعه اش را برهم مىزند».(8)
پى نوشت
(1) نور (54)، آية 30.
(2) احزاب (33)، آية 59
(3) غلامعلى حداد عادل، فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، ص 40
(4) احزاب (33)، 53
(5) بحارالانوار، ج 104، ص 34
(6) محجة البيضاء، ج 5، ص 177
(7) محمدرضا اكبرى، تحليلى نو و عملى از حجاب در عصر حاضر، ص 41 16
(8) برگرفته از: مهدى سلطانى رنانى» مقاله حجاب و امنيّت اجتماعى «